مصطفی تاجزاده نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده است و من از نامزدی او خوشحالم و استقبال میکنم. در ادامه سعی کردهام مهمترین دلایلم برای این که این تصمیم را تصمیمی درست و بجا می دانم به کوتاهی بیان کنم.
١- نیروهای سیاسی خواهان تغییر در ایران اعم از گرایشهای مختلف اصلاحطلبان و تحولخواهان مدتهاست که از یک بحران استراتژیک رنج میبرند. به عبارت بهتر هیچ کدام از آنها استراتژیای برای ایجاد تغییر ندارند. از آن بدتر آن است که به خصوص اصلاحطلبان در یک رخوت تحلیلی و تشکیلاتی عجیب فرو رفتهاند و تحرکی برای یافتن پاسخی به این بحران استراتژیک مشاهده نمیشود. نامزدی تاجزاده که به نظر با ابتکار فردی او صورت گرفته است این فضای رخوت را به شدت تحت الشعاع قرار خواهد داد و تا زمانی که او توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود بارانی از گفتگوها و بحثها و جدلهای سیاسی به راه خواهد انداخت. این وضع برای شکسته شدن رخوت فکری و عملی در همه جریانهای سیاسی خواهان تغییر بسیار مفید است.
٢-جریان اصلاحات از پس ناکامیهای بسیار دچار یک سرگشتگی هویتی است. به عبارت بهتر روشن نیست که اصلاحطلبان نیروهای سیاسی دموکراسیخواه و نماینده گروههای اجتماعی خواهان تغییر هستند یا بال چپ نظام سیاسی مستقر. این دو پاره هویتی در چند سال اخیر و بعد از سال ۹۶ به حدی در تناقض قرار گرفتهاند که جمع آنها با هم ممکن نیست. نامزدی تاجزاده قرار ملاقاتی است بین اصلاحطلبی سال ۱۳۷۷ و اصلاحطلبی سال ۱۴۰۰. نتیجه این قرار معلوم نیست؛ ممکن است حاصل وصل مجدد باشد یا فراق قطعی. اما به هر حال زمان آن فرا رسیده است.
٣-مصطفی تاجزاده با دست گذاشتن بر لزوم تغییرات دموکراتیک کلان در کشور شمایی از الگوی توسعه دموکراتیک ایران ارایه میکند. این در حالی است که بخشی از اصلاحطلبان به خصوص در حزب کارگزاران سازندگی امروز توسعه را مقدم بر دموکراسی دانسته و خواهان آشتی با هسته سخت قدرت بر سر توسعه (احتمالا توسعه اقتصادی و اجتماعی) هستند. گروه دیگر هم مسیر توسعه ایران را در اصلاحات بورکراتیک و حضور در همین ساختار قدرت مستقر جستجو میکنند. الگوی توسعه دموکراتیک در سطح مفروضات و مبنای تحلیل با این دو دیدگاه مخالف است. نه هسته سخت قدرت بر سر توسعه، حتی نوعی تقلیل یافته از آن، با اصلاحطلبان کنار خواهد آمد و نه اصلاحات بوروکراتیک این وضع نابسامان را حتی به تدریج به سامان خواهد کرد. اصلاحات بوروکراتیک حتما مفید است و گاه مرهمی بر آلام خواهد بود اما سیاه زخم تباهی ایران را درمان نخواهد کرد. تا متغیرهای کلان به نحوی دموکراتیک سامان نیابد امید به توسعه به خصوص از جنس متوازان و منصفانه آن در ایران نارواست.
٤- نامزدی تاجزاده میتواند بارقه تولد دوباره جریان دموکراسی خواه اصلاحطلبان باشد. جریانی که مرزبندیهای بی معنا شده و قبیلهای را کنار میگذارد و حصول دموکراسی از مسیری مسالمت آمیز را مبنای دوری و نزدیکی با جریانهای سیاسی میداند.
٥- تاجزاده بیش از آن که نماینده الیگارشی اصلاحطلبان باشد؛ نماینده بدنه سیاسی این جریان است. بدنه سیاسیای که اگرچه همواره پا به رکاب تصمیمات سران این جریان بوده اما هیچ گاه به حلقه بسته الیگارشیها راهی نداشته است. نه در احزاب و نه در شوراهای اجماع ساز و نه در گعدههای سرنوشت ساز! تاجزاده با تحرک عجیب سیاسیاش حالا در قامت نماینده بدنه سیاسی این جریان به میدان میآید. بدنهای که به گمان نگارنده دموکراسیخواهتر از راس این جریان و الیگارشی آن است.
اینها مهمترین دلایلی است که باعث میشود از نامزدی مصطفی تاجزاده استقبال کنم و آن را رخدادی مهم و مبارک بدانم. هر چند نتیجه بررسی صلاحیت او روشن است و او شانسی برای رقابت در انتخابات ندارد.
برای رسیدن به ایرانی که فردی چون تاجزاده در آن فرصت رقابت در صندوق رای داشته باشد، هنوز سالیانی راه در پیش است.