ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 13.02.2021, 12:15
مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه‌محور

مصطفی تاج‌زاده

اصلاحات را حرکتی تدریجی، مستمر، مسالمت‌آمیز، قانون‌گرا، مردمی و ملی تعریف کرده‌اند. از این منظر حرکت‌هایی می‌توانند به نتیجه پایدار برسند که دفعی و ناگهانی، خشونت‌محور، متکی به بیگانه نباشند.

هم دمکراسی و هم اصلاحات بازگشت‌پذیر است. بنابراین همواره باید هشیار بود تا از آسیب‌های ارتجاع در امان باشیم.

هم شعارهای «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» و «اصلاحات آری، دیکتاتوری نه» در سال ۱۳۴۲ و هم مطالبه استعفای شاه و نامه سه‌نفره به وی در سال ۵۶ جملگی اصلاح‌طلبانه بودند.

اصلاح‌طلبان رژیم پیشین برخلاف سه دهه قبل، شاه را مستقیما مخاطب قرار دادند و او را مسئول اوضاع کشور خواندند. علت آن بود که تکلیف همه امور را شخص شاه تعیین می‌کرد.

اگر اصلاح‌طلبان پابه‌پای تحولاتی که در درون حکومت و همین‌طور در متن مردم رخ می‌دهد، نتوانند خود را به‌روز کنند، هم از مردم و هم از تحولات عقب می‌افتند و تأثیر خود را از دست می‌دهند. به همین دلیل می‌گویم نمی‌توان حرف‌های سال ۷۶ را امروز تکرار کرد.

اصلاحات زمانی به بن‌بست می‌رسد که امکان سخن‌گفتن و نقد علنی تمام سیستم را از دست بدهند و انتخابات به‌گونه‌ای مهندسی شود که تفاوت معناداری در پیروزی هریک از نامزدها وجود نداشته باشد.

در جمهوری اسلامی آلترناتیو اصلاحات مسالمت‌آمیز حرکت‌های خشونت‌آمیز است. زیرا اگر حاکمیت اجازه انتخابات آزاد را ندهد، به طریق اولی اجازه نخواهد داد درباره بقای اصل نظام یا تغییر آن رفراندوم برگزار شود.

همواره اقتدار مردم فراتر از قدرت سیاسی است پس اگر مردم اراده کنند، اصلاحات ممکن است. به‌همین‌دلیل به نسل انقلاب انتقاد می‌شود که چرا در سال۵۷ اصلاحات نکردید. رهبری می‌توانست اما نخواست، با اینکه حکومت همه راه‌ها را قبل از آن بسته بود.

سه نوع اصلاحات داریم. اول «اصلاحات قدرت‌گریز» است و نگاه مثبت به شرکت در انتخابات ندارد و فکر می‌کند پیشبرد اصلاحات بدون برگزاری حضور در قدرت ممکن است.

دوم اصلاحات «اصلاحات قدرت‌زده» است و حامیانش معتقدند باید به‌هرشکلی وارد قدرت شد و حضور خود را در آن حفظ کرد. آنها اصلاحات را خارج از قدرت ناممکن می‌دانند.

سوم «اصلاحات جامعه‌محور» یا «اصلاحات دوپا» است که به مردم تکیه دارد و می‌کوشد با حمایت و رای مردم، در قدرت حاضر شود.

تمام اصلاح‌گران بزرگ در صدوپنجاه سال گذشته مسئولیت حکومتی پذیرفتند. ما اصلاح‌طلب خارج از حکومت نداشته‌ایم؛ هم امیرکبیر نخست‌وزیر می‌شود و هم دکتر مصدق و مهندس بازرگان. آقای خاتمی هم رئیس‌جمهور شد.

حکومت در ایران نقش بسیار جدی در پیشرفت یا عقب‌نگهداشتن کشور و در نتیجه در حل‌وفصل مشکلات یا انباشت معضلات جامعه دارد.

از حدود یک قرن پیش و همزمان با مشروطه، اکتشاف و فروش نفت توان اقتصادی زیادی به‌تدریج به حکومت بخشیده است.

اصلی‌ترین شعار اصلاح‌طلبان از صدر مشروطه تاکنون، در کنار آزادی زندانیان سیاسی و مطبوعات و احزاب، آزادی انتخابات بوده است، تا بتوانند در حکومت حضور یابند و گام‌هایی به‌سود میهن و مردم بردارند.

استراتژی همه حکومت‌های متکی به اقلیت «نصربالرّعب» است. ایجاد ترس و هراس جامعه از حکومت اصل است تا اکثریت نتوانند اراده خود را تحقق بخشند.

از شخص آیت‌الله خمینی تا آقایان منتظری و بهشتی و مطهری و مرحوم مهندس بازرگان، هیچ‌کدام قبل از پیروزی صحبت از اجباری‌کردن احکام فقهی مانند حجاب در جمهوری اسلامی نکردند.
به‌دلیل نبود آزادی و رقابت و نظارت سیاسی و عدم مشارکت اکثریت مردم، شاهد رشدی نامتوازن و کاریکاتوری در سطح ملی هستیم و به مدل‌های شکست‌خورده شرقی نزدیک شده‌ایم.

ما با گذشت زمان و برخلاف تصور اولیه فهمیدیم نتیجه ورود ولایت‌فقیه به قانون اساسی، می‌تواند جمهوری اسلامی را عملا به حکومت روحانیت تبدیل کند.

تعریفی که امروز جریان اقلیّت از استقلال ارائه می‌دهد انزواطلبی است، برای اینکه تصور می‌کنند اگر ایران مناسبات گسترده با جهان برقرار کند، بسیاری از آرمان‌ها و راهبردهای غلط آنها با بن‌بست‌های جدّی مواجه خواهد شد.

اگر این ادعای صحیح باشد که اگر انتخابات آزاد برگزار شود، مردم به ‏یک قاتل رأی می‌دهند، سخنگوی شورای نگهبان باید پاسخ دهد که او و همفکرانش در این ۴۲سال چه ‌‏کرده‌اند که مردم حاضرند به یک قاتل رأی بدهند ولی به امثال او رأی ندهند؟