(جیمز لاندل گزارشگر دیپلماتیک بیبیسی)
روزی روزگاری سیاستمداری در چین محتاطانه و مرموز بود.
هنری کسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا، میگفت “دیپلماسی پکن چنان غیرمستقیم و ماهرانه بود که ما در واشنگتن خیلی وقتها اصلا متوجه موضوع نمیشدیم.”
دولتهای غربی برای تفسیر پیامهای مبهمی که از کمیته مرکزی حزب کمونیست چین نشات میگرفت به استخدام چینشناس روی آورده بودند.
سیاست این کشور در زمان رهبر سابقش دنگ شیائوپینگ “مخفی کردن توانایی و به انتظار نشستن” بود. دیگر اما چنین نیست.
امروزه شبکههای اجتماعی پر از دیپلماتهای پرحرف چینی است که با کسی رودربایستی ندارند و به شکل عجیبی رک حرف میزنند. هدف آنها دفاع از نحوه برخورد چین با همهگیری ویروس کرونا است و به چالش کشیدن کسانی که در روایت چین از وقایع تردید میکنند.
سفارتهای چین در سراسر دنیا مسلسلوار و مداوم توییت میفرستند و مطلب منتشر میکنند. تعارف هم ندارند و پیامهایشان ترکیبی از طعنه و پرخاش است.
این شیوه برخورد چنان تازگی دارد که آنها را دیپلماتهای “گرگ مبارز” لقب دادهاند که به مجموعه فیلمی به همین نام اشاره دارد.
زبدهترین نیروهای ویژه چین در این مجموعه فیلم با مزدوران و گروههای خرابکاری که توسط آمریکاییها هدایت میشوند مبارزه میکنند و رفتاری خشن و لحنی بسیار ناسیونالیستی دارند.
یکی از منتقدان سینمایی این مجموعه را چنین توصیف کرده است: “رمبو با مشخصات چینی”. یکی از پوسترهای تبلیغاتی این فیلم شخصیت اصلی داستان را نشان میدهد و زیرش این شعار نوشته شده است: “هر کسی به چین بیاحترامی کند، هر جا که باشد، باید نابود شود.”
روزنامه گلوبال تایمز، ارگان حزب کمونیست چین، اخیرا در سرمقاله خود اعلام کرد که مردم “دیگر با لحن دیپلماتیک شل و ول راضی نمیشوند” و نوشت که غرب از دیپلماسی “گرگ مبارز” جدید چین واهمه دارد.
یک نوع زبان جدید
شاید بهترین نمونه برای “گرگ مبارز” ژائو لیجیان، سخنگوی جوان وزارت خارجه چین باشد. او همان مقامی است که با طرح ادعایی تاییدنشده احتمال نقش داشتن آمریکاییها در ورود ویروس کرونا به ووهان را مطرح کرده بود.
او بیش از ۶۰۰ هزار دنبالکننده در توییتر دارد و ساعت به ساعت نهایت استفاده را از آنها میبرد و مرتب توییت میفرستد و هر چه را که از چین دفاع و تعریف کرده باشد ریتوییت و لایک میکند.
البته وظیفه هر دیپلماتی در سراسر دنیا همین است. ترویج منافع ملی کشورشان شغل آنها است. اما کمتر دیپلماتی پیدا میشود که از زبانی چنین غیردیپلماتیک استفاده کند.
یک نمونه سفارت چین در هند است که گفته درخواست از چین برای پرداخت غرامت به خاطر شیوع ویروس کرونا “ابلهانه و چرندی خیرهکننده” است.
سفیر چین در هلند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، را متهم کرد که “سرشار از نژادپرستی” است.
سخنگوی ارشد حزب کمونیست چین، در واکنش به گمانهزنیهای آقای ترامپ درباره بهترین روشهای برخورد با این ویروس، در توییتر نوشت: “حق با آقای رئیسجمهور است. بعضیها باید مواد گندزدا تزریق کنند، یا حداقل قرقره کنند. این شکلی هنگام صحبت نه دیگر ویروس را پخش میکنند و نه دروغ و تنفر را.”
گرگ مبارز چین در لندن ما هویی است، کاردار سوم سفارت. او در نام کاربری توییتر خود از کلمه “اسب جنگی” استفاده میکند و بسیار پرکار و قدرتمند است.
او در یکی از توییتهایش نوشته بود: “بعضی از رهبران آمریکا سطح خود را با دروغگویی، اطلاعات غلط، اتهام و انگ بسیار پایین آوردهاند. این کاری مطرود است، اما ما باید معیارهای خود را حفظ کنیم و با آنها رقابت نکنیم. اخلاقیات و صداقت برای آنها مهم نیست ولی برای ما چرا. ما میتوانیم با حماقت آنها نیز مقابله کنیم.”
شاید خیلی از این صحبتها شبیه دعواهای متعارفی باشد که در شبکههای اجتماعی میبینیم. اما این برای چین یک تغییر عظیم است. تحقیقات اندیشکده مارشال فاند آلمان نشان میدهد که تعداد حسابهای رسمی توییتری حکومت چین در یک سال گذشته سه برابر و تعداد توییتها نیز چهار برابر شده است.
کریستین برزینا، عضو ارشد این اندیشکده، میگوید: “این با انتظارات ما از چین بسیار متفاوت است. هدف چین قبلا نمایش تصویری مثبت از این کشور بود. تشویق به دوستی میشد. فیلم از پانداهای بانمک بسیار متداولتر از برخورد خشن با سیاستهای مختلف دولتی بود. برای همین این تغییری بسیار بزرگ است.”
و شکی هم نیست که این تصمیم سیاسی توسط مقامات چینی گرفته شده است. آنها میتوانستند کارزار اطلاعاتی خود را بر همان “دیپلماسی ماسک” متمرکز کنند که شامل اهدا و فروش وسایل محافظتی پزشکی به سراسر دنیا میشد.
این روال به نوعی تبلیغ قدرت نرم چین بود، آن هم وقتی که دیگر کشورها در برخورد با ویروس کرونا به مشکل خورده بودند. اما به نظر میرسد که رفتار خشن گرگهای مبارز تمام حسن نیت ناشی از “راه ابریشم سلامتی” را از بین برده باشد.
سفیران خشمگین
چنگ جینگی، سفیر چین در استرالیا، درگیری لفظی شدیدی با میزبان خود داشته است. وقتی دولت استرالیا از اجرای تحقیقات مستقل بینالمللی درباره منشاء ویروس حمایت کرد، آقای چنگ به طور ضمنی گفت که چین شاید محصولات استرالیایی را تحریم کند.
او به روزنامه استرالیایی فایننشیال ریویو گفت: “شاید مردم عادی هم از خود بپرسند که چرا باید شراب یا گوشت استرالیایی مصرف کنیم؟”
دولت استرالیا هم او را به تهدید “فشار اقتصادی” متهم کرد. مقامات وزارت امور و تجارت خارجه با آقای سفیر تماس گرفتند و خواستند که درباره بیانات خود توضیح دهد. او هم در واکنش به این کار شرحی از این گفتوگو را در وبسایت سفارت منتشر کرد و در آن از استرالیا خواست که دست از “بازیهای سیاسی” بکشد.
چین در چند روز اخیر واردات برخی از دستگاههای مصرفی در صنعت گوشت را از استرالیا ممنوع کرد و تهدید کرد که تعرفه واردات جو از استرالیا را افزایش خواهد داد.
لو شایه، سفیر چین در فرانسه، به وزارت خارجه این کشور احضار شد تا درباره مطلبی که در وبسایت سفارتخانه منتشر شده بود و مدعی بود که سالخوردگان فرانسوی در خانههای سالمندان به حال خود رها شدهاند تا از کووید-۱۹ بمیرند، توضیح دهد.
اما شاید کشورهای آفریقایی شدیدترین واکنشها را به دیپلماتهای چینی نشان دادهاند و سفیران این کشور در نیجریه، کنیا، اوگاندا، غنا و اتحادیه آفریقا از طرف میزبانانشان احضار شدهاند تا درباره برخورد تبعیضآمیز و نژادپرستانه با آفریقاییها در چین توضیح دهند.
فمی گباجابیامیلا، سخنگوی مجلس نمایندگان نیجریه، فیلم اعتراض خود به سفیر چین را منتشر کرده است.
کوین راد، نخستوزیر سابق استرالیا، در مقالهای که در مجله فارن افرز منتشر شده است این بحث را مطرح میکند که این استراتژی جدید دارد از همین حالا به ضرر چین تمام میشود: “مهم نیست که نسل جدید دیپلماتها در گزارشهای خود به پکن چه مینویسند، واقعیت این است که جایگاه چین به شدت ضربه خورده است و رفتار آنها هم دارد این ضربه را شدیدتر میکند. واکنشهای ضدچینی به خاطر شیوع ویروس کرونا که غالبا رنگ و بوی نژادی نیز دارند در کشورهای مختلفی از جمله هند، اندونزی و ایران دیده شده است. قدرت نرم چین در خطر نابودی است.”
خطری که این شکل دیپلماسی برای چین دارد این است که شاید به تندتر شدن رفتارها در غرب منجر شود و اعتماد کشورها و میل به همکاری با پکن را تضعیف کند.
در ایالات متحده، چین از همین حالا به یکی از مسائل اصلی در انتخابات ریاستجمهوری تبدیل شده است و هر دو نامزد دارند بر سر سختگیری با چین با یکدیگر رقابت میکنند. در بریتانیا، نمایندگان حزب محافظهکار در مجلس دارند خود را برای بررسی دقیقتر سیاستهای چین آماده میکنند.
پرسش اصلی این است که آیا این تنشهای دیپلماتیک به مواجهه جدیتر چین و غرب منجر خواهد شد یا نه. خطرات کلی ناشی از تشدید تنشها به کنار، مساله مهمتر این است که دنیا برای حل بسیاری از مشکلات نیاز به همکاری دارد.
در کوتاهمدت، تحقیق، آزمایش، تولید و پخش واکسن برای کووید-۱۹ نیازمند همکاری بینالمللی است که چین نیز باید در آن شرکت داشته باشد. در درازمدت، انتظار بیشتر تحلیلگران این است که باید برای ترمیم اقتصاد جهانی دست به اقدام مشترک زد. اما بخت چنین اتفاقی خیلی مساعد به نظر نمیرسد.
بونی گلاسر، مدیر پروژه قدرت چین در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی در واشنگتن، میگوید: “وقتی چین و آمریکا حاضر نشدند حتی برای برخورد با یک همهگیری جهانی اختلافات خود را کنار بگذارند، خیلی نمیتوان امیدوار بود که برای تقویت اقتصادهایشان راهی برای همکاری پیدا کنند.”
برخی از کارشناسان عقیده دارند که غرب نه تنها باید استقلال راهبردی خود از چین را بعد از پایان بحران همهگیری افزایش دهد، بلکه باید چارچوب تازهای نیز برای همکاری پیدا کند.
بعید است که دیپلماسی گرگهای مبارز چینی کمکی به حل این معضل بکند.