سوئد در مقابله با شیوع بیماری کرونا روشی متفاوت با دیگر کشورهای اروپایی را در پیش گرفته است. خوب یا بد آن هنوز معلوم نیست. خیلیها انتقاد میکنند. خیلیها منتظر نتیجه هستند. لوموند از همه بیشتر انتقاد کرد. نروژ هم منتقد است. باید دید.
تاکنون کره جنوبی و بعد چین موفقترین بودند و راه آنها به کلی متفاوت بود. مبتنی بود بر سد کردن راه اشاعه بیماری. درد و حرمان کمتر، کشتههای حداقل و تولید رو به احیاء. سوئد اما راه برگشت ندارد. تازه اگر بخواهد این کار را بکند. مجموع آزمایشهای انجام شده کرونا هنوز زیر ۴۰ هزار نفر است. ۲۳۹ درگذشتند و حدود ۴۰۰ نفر در مراقبت ویژه هستند و بیش ۵۰۰۰ نفر بیمار آزمایش شده.
در اینجا اکثر فروشگاهها باز هستند. حتی فروشگاه عظیم IKEA نیز تنها رستوران خود را بسته است. علاوه بر فروشگاهها رستورانهای استکهلم و همبرگر فروشیهای مکددونالد نیز باز هستند. تنها نباید افراد ایستاده غذا بخورند. غذا باید پشت میز به مشتری داده شود و میزهابا فاصله باشند. مهد کودکها هم باز هستند. گردهمایی تا ۵۰ نفر آزاد است. رفتوآمد جوانها و میانسالان بسیار است. در مسیر کار اتوبوسها گاه پر هستند و مسافران تنگ هم میایستند.
۸۸ در صد مجموع رفتگان از ۷۰ به بالا هستند. ۶۰ در صد از ۸۰ تا ۹۰. جوانترین در گذشته ۱۶ سال داشت. درصد درگذشته نزد گروههای شهروندان متفاوت است. حدود ۴۰ در صد مردگان سومالیایی هستند. در صد بالای دیگری هم از آفریقا هستند. زندگی چهار نسل زیر یک سقف، کمی اطلاعات و ضعف زبان و رجوع نکردن به رسانه از عوامل آنست. فقر، حتی در اینجا. تعصب مذهبی حتی در اینجا.
مسنهای ایرانیان به شدت رعایت میکنند. اکثر پیرها توی خانه میخ شدند. جوانها مجبورند کار کنند. توی خیابان با هم در تماسند. چرخ ماشین یک ایرانی جوان پنچر شد. چهار سوئدی سه ساعت مشغول کمک به او بودبد.
سوئدیها از دیگر اروپاییان اعتمادی بیشتری به دولت خود دارند و بیشتر دستورات را رعایت میکنند. به گفته نخست وزیر، درک مسأله و رعایت دستورات اساس کار است. لوازم محافظت، ماسک و روپوش و دستکش برای کارکنان نایاب است. به شکل عجیبی در فکر تهیه وسایل محافظت کننده نبودند. متکی بر واردات از خاوردور هستند. خاصه مالزی.
متأسفانه برخی پزشکان و پرستاران با لباس آستین کوتاه و بدون دهانپوش و ماسک و بالا پوش مجبور شدند در استکهلم کار کنند. شماری خودشان مریض شدهاند. کارکنان بیکار شده هواپیمایی ساس شروع به جذب در بهداشت و درمان شدند. برای شروع کار پرستاری و مراقبت و کارهای بهداشتی دوره آنها فقط سه روز است. اینها خوشحال هم هستند که مجبور نشدند به کلی بدون درآمد بشوند.
ارتش وارد میدان شده و امکانات زمان جنگ را بکار میبرد. در فکر هستند پلاسمای خون و آنتیکروپ یا ضد ویروس از بدن افراد مداوا شده به برخی بیماران تزریق کنند تا به آنها کمک بشود.
هیچ هیاهویی نیست. حریفان سیاسی عمده کنار هم هستند. محبوبیت نخست وزیر بالا رفته و به ۴۴ درصد رسیده است. محبوبیت رهبر راست افراطی کم شده است. همه با هم همفکری میکنند. کسی شایعه پخش نمیکند. کسی طومار جمع نمیکند. کسی جک نمیگوید. کسی قصد تغییر رفتار دولت؛ یا اصلاح یا تحول یا انقلاب ندارد. دولت همان اندازه مال آنهاست که پدرو مادرشان. با همه ایرادها که میتوانند بگیرند. هزاران نفر مشغول فرستان قلب و گل اینترنتی برای مسئولان هستند. ساعت ۲۰ هر روز باید در بالکن یا پشت پنجره برای پزشکان و پرستاران و کارکنان بهداشت و درمان کف زد و هورا کشید، به مدت یک تا سه دقیقه.
دولت سوئد مثل ولوو سوئد است. خیلی قشنگ نیست اما بسیار محکم و جادار است. بین دولت و ولوو و اریکسون و IKEA مشابهت وجود دارد. در اینجا زیبایی یک بعد فیزیکی کالا و کار است و نه یک تزیین تکمیلی. اگر موقع کشیدن دیوار یک آجر یا یک خط کج باشد این یعنی کار ناقص است، نه این که زشت است. زشتی در کار یعنی نقص در کار. هیچ کجای جهان مثل سوئد معنای زیبایی با کامل بودن کار به هم گره نخورده است. قصد تأیید یا انتقاد ندارم. اینگونه دیدم در این مدت.
خوب البته فرهنگ اینجا هم در حال تغییر کردن است. ۳۰ سال پیش ثروت کمتر عیان و عریان میشد جلو چشم دیگران. اما حالا کم کم دارد سبک آمریکایی گسترش مییابد. ماشینهای گران و خانههای بزرگ. در اینجا، اعلام شد بیش از ۳ میلیارد کرون پول که بازنشستگان باید برای کمک هزینه مسکن میگرفتند مصرف نشده. گفتند، بیایید و بگیرید. گویا کسی نرفت و نگرفت. حالا از آن صرف مبازرزه با کرونا میشود.
این کشور عبارت است از کار، تولید، صرفهجویی، آینده نگری. حالا، کارکنان بیکار میشوند، تولید میخوابد، صرفه جویی به اشد میرسد و آینده نیاز به پیشبینی ندارد، جلو دماغ ما دراز کشیده است. همه نگران آینده هستند. هیچکس نمیداند وضع دوباره به حالت اول بر میگردد یا نه. سوئد قله جامعه سوسیالیستی پیشرفته و عادل را تا ۲۵ سال پیش تجربه کرد. بشر هرگز به چنان ستیغی نرسیده بود. هر کس احساس میکرد در آغوش نظام اجتماعی در امنیت است. از همه لحاظ. اما آن روزگار به پایان رسیده است. کاپیتالیسم نوع آمریکا راه باز میکند. شکاف طبقاتی زیاد و زیادتر میشود.
با تمام وجود آرزوی موفقیت این کشور بینظیر را دارم. به امید موفقیت جهانی علیه ویروس کرونا. و اندیشیدن به آن که نه کرونایی رها شود و نه تولید گردد.
***
در هر مورد باید از آنها که دانش و تکنیک و تجربه دارند پرسید و آموخت. کرهایها با تجربه خود به بهترین شکل موفق شدند بیماری را مهار کنند. با کشتههای انگشت شمار و حداقل آسیبدیدگی. حالا بیش ۱۲۰ کشور از آنها تقاضای کمک کردند. فنلاند اولین کشوری است که این کمک را دریافت میکند. چین با آن جمعیت عظیم در مقابله با این بیماری بسیار موفق بود.
دو چیز به خاوردور کمک میکند. تجربه طولانی و نظم اجتماعی بالاتر از همه. برخی میگویند معجزه چین مخصوص آن کشور و رژیم متمرکز دیکتاتوری است. پس کره و ژاپن دموکرات را چه میگویند؟ این حرفها بیمعنی است. آن کشورها همیشه جمعی و به جمع فکر میکنند. اگر نقش فرد کمتر است در عوض جمع بالاتر از همه چیز قرار دارد.
در کشور ما نه دموکراسی و نه جمع و نه دیکتاتوری متمرکز رهبری دارد. نظم سیاسی ایران مثل سیل یخ زده است. یک آشوب منجمد شده. دهها نهاد رهبری و وجود نداشتن هیچ رهبری واقعی. دیمیکاری همواره. چرا باید ایران بالاترین حد بیمار نسبت به جمعیت و بالاترین میزان کشته نسبت به بیماران را داشته باشد؟
نبرد با کرونا میرود تا یک معیار برای سنجش سازمانیافتگی و توان واکنش جمعی و اجتماعی در دنیا بشود. دولت آمریکا میلیارد میلیارد دلار میریزد توی میدان اما وضعیت چنان ترسناک است که دنیا را میترساند.
نقل از فیسبوک نویسنده