* بیشترین حمایت از طرح «دونالد ترامپ» ازجانب امارات و عمان و بحرین دیده شد که سفرای خود را به مراسم رونمایی از این طرح اعزام کردند.
* عربستان سعودی در بیانیه خود صرفا از تلاشهای امریکا تقدیر کرد و از فلسطین و اسرائیل خواست که مذاکرات مستقیم خود را از سر بگیرند.
* عربستان به طور خاص درباره وضعیت اماکن مقدس اسلامی در قدس سکوت کرده است.
* قطر اولین کشور خلیج فارس بود که با اسرائیل رابطه داشت و دفتر نمایندگی اسرائیل در دوحه در دهه ۱۹۹۰ مهم ترین نماینده دیپلماتیک اسرائیل در منطقه بود.
* این کشورها اسرائیل را عاملی مهم در جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه و تبدیل ترکیه به قدرتی منطقه ای می دانند.
* این کشورها با وجود همکاری های امنیتی و اطلاعاتی با اسرائیل، نسبت به برنامه های اسرائیل بدبینی هایی دارند که بی تردید در موضع آنان در قبال طرح امریکا مؤثر است.
* می توان مطمئن بود که علاقه متقابل اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس مثل هر کالای دیگری تابع مجموعه ای از عوامل است.
اکثر کشورهای عربی خلیج فارس در واکنش به طرح امریکا برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل، موسوم به معامله قرن، از اظهاراتی استفاده کردند که وجه مشترک آنها قدردانی از امریکا و استقبال از تلاش های امریکا برای صلح به صورت کلی در عین خودداری از موضع صریح و الزام آور در قبال جزئیات طرح بود.
این تعادل پیچیده و دقیق نشان دهنده ترکیب پیچیده منافع سیاسی و راهبردی ای است که این کشورها می کوشند بدان برسند. همچنین این تعادل نشان می دهد که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس چه نگرانی هایی درقبال قدیمی ترین و پیچیده ترین نزاع منطقه و بلکه جهان دارند.
بیشترین حمایت از طرح «دونالد ترامپ» ازجانب امارات و عمان و بحرین دیده شد که سفرای خود را به مراسم رونمایی از این طرح اعزام کردند. این سه کشور در کنار قطر و کویت و عربستان با صدور بیانیه های رسمی واکنشی در حد تقدیر و استقبال نشان دادند و حاضر به هیچ اظهار نظری درباره جزئیات طرح نشدند.
از همه این کشورها مهم تر، عربستان سعودی، در بیانیه خود صرفا از تلاش های امریکا تقدیر کرد و از فلسطین و اسرائیل خواست که مذاکرات مستقیم خود را از سر بگیرند. در بیانیه عربستان این طرح و هیچ بخشی از جزئیات آن تأیید نشد. همچنین گفته نشد که این طرح باید مبنای مذاکرات تازه شود. اما از سوی دیگر، در این بیانیه هیچ اشاره ای به طرح صلح عربی مطرح شده ازجانب عربستان در 2002 نشده است. طرحی که عربستان سعودی خود طراح آن بود و همواره تأکید می کرد که آن را نقشه راه صلح با اسرائیل می داند.
نکته جالب توجه آن است که عربستان سعودی در بیانیه رسمی دیگری درباره مکالمه تلفنی ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، اعلام کرد که پادشاه عربستان در این تماس تلفنی بر «موضع ثابت عربستان در مسئله فلسطین و حقوق ملت فلسطین» تأکید کرده و گفته که عربستان از تصمیم ملت فلسطین حمایت می کند.
عربستان به طور خاص درباره وضعیت اماکن مقدس اسلامی در قدس سکوت کرده است. ترامپ و بسیاری از مقامات امریکایی بارها گفته اند که وضعیت کنونی حریم بیت المقدس و مسجد الاقصی تغییر نخواهد یافت.
در طرح ترامپ تأکید شده که باید به همگان از همه ادیان اجازه داد که برای عبادت در این جایگاه حاضر شوند.
از زمان توافقات دهه ۱۹۹۰، اردن وصایت بر اماکن مقدس اسلامی در شرق بیت المقدس را بر عهده دارد، اما براساس برخی شایعات امریکا و اسرائیل می کوشیدند که در ازای حمایت عربستان از معامله قرن وصایت اردن را به عربستان منتقل کنند. در طرح اعلام شده هیچ اشاره ای به چنین چیزی نشده است.
امارات و عمان و بحرین بیشترین بهره را از بهبود روابط خود با اسرائیل برده اند. این سه کشور نیز در بیانیه های خود فلسطینیان را به ازسرگیری مذاکرات تشویق کردند. از بیانیه های آنان چنین می توان برداشت کرد که آنها مسئولیت ازسرگیری مذاکرات براساس طرح امریکا را متوجه فلسطینیان می دانند. وزیر خارجه امارات در این راستا مقاله ای از سردبیر «جروزالم پست» که در روزنامه «نیویورک تایمز» منتشر شده و در آن از مواضع فلسطینی ها به شدت انتقاد شده (با عنوان: «هربار فلسطینی ها می گویند نه، ضرر می کنند») را در توئیتر رسمی خود بازنشر کرد.
قطر و کویت هم که بیش از دیگر امیرنشین ها تحت فشارهای کشورهای عرب و کشورهای منطقه هستند از تلاش امریکا تقدیر کردند، هرچند مواضعشان چیزی جز تکرار مواضع سنتی کشورهای عربی نبود.
آنان بر تشکیل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ و توافقی منطقی درباره مسئله آوارگان و ضرورت اینکه پایتخت فلسطین منطقه ای در قدس باشد و احترام به اماکن مقدس غیر یهودی تأکید کردند. چهار موضوعی که در بیانیه های دیگر کشورهای خلیج فارس هیچ اشاره ای به آنها نشده بود.
در این میان کویت که فضای نسبتا بازتری دارد می کوشد که خود را درگیر اختلافات منطقه ای نکند و برای همین نیازمند حمایت فلسطینیان است.
اما قطر اولین کشور خلیج فارس بود که با اسرائیل رابطه داشت و دفتر نمایندگی اسرائیل در دوحه در دهه ۱۹۹۰ مهم ترین نماینده دیپلماتیک اسرائیل در منطقه بود. از آن زمان تا امروز که قطر ازسوی سه کشور خلیج فارس و مصر تحریم شده، برای یافتن متحدان منطقه ای روابط خود را با ترکیه و ایران تحکیم کرد. قطر روابط نزدیکی با اخوان المسلمین و گروه های قومی عربی از جمله چهره های شاخص فلسطینی دارد.
راهبرد منطقه ای قطر طی این سال ها، ازجمله سال های روابط نزدیکش با اسرائیل، همکاری و تماس دائم با گروه های مردمی در سطح جهان عرب است. گروه هایی که وجه مشترک همه آنها مخالفت با اسرائیل است.
نگرانی ها در خلیج فارس
کشورهای عربی خلیج فارس می کوشند که بهترین روابط را با واشنگتن داشته باشند. ازسوی دیگر این کشورها اسرائیل را عاملی مهم در جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه و تبدیل ترکیه به قدرتی منطقه ای می دانند.
این کشورها با وجود همکاری های امنیتی و اطلاعاتی با اسرائیل، نسبت به برنامه های اسرائیل بدبینی هایی دارند که بی تردید در موضع آنان در قبال طرح امریکا مؤثر است.
اما سه مسئله مهم هست که باعث می شود که مشتاق ترین کشورهای خلیج فارس به برقراری روابط با اسرائیل هم در این باره دست به عصا عمل کنند:
نخست واکنش های سیاسی ای که از جانب مخالفان داخلی خواهند دید؛ دوم ارزش هایی که در مقام کشورهای عربی و مسلمان متعهد به عمل کردن به آن هستند و دهه ها رنج و محرومیت ملت فلسطین و نیز وضعیت اماکن مقدس اسلامی تعارضی آشکار با آن ارزش ها دارد؛ سوم نگرانی از تهدیدهای استراتژیکی که اشغالگری اسرائیل ایجاد می کند و به اصلی ترین عامل برهم زننده ثبات در منطقه تبدیل شده است.
این عوامل باعث می شود که کشورهای خلیج فارس نتوانند به فلسطین پشت کنند یا علنا وارد ائتلافی راهبردی با اسرائیل شوند، هرچند انگیزه های بسیاری برای این کار دارند.
نگرانی اسرائیل
اسرائیل امیدوار است که با پررنگ کردن تنش ها میان کشورهای خلیج فارس و ایران و جازدن ترکیه به عنوان یک تهدید منطقه ای به روند بهبود روابط خود با کشورهای خلیج فارس ادامه دهد. اما هیچ بعید نیست که در آینده شاهد تغییر سیاست های منطقه ای ایران و تلاش این کشور برای بهبود روابط با کشورهای خلیج فارس باشیم. ضمن اینکه معلوم نیست ترکیه را تا چه حد بتوان یک تهدید منطقه ای دانست.
بدین ترتیب شاید اسرائیل خود را دربرابر واقعیتی ببیند که با آنچه در رؤیا می پرورد فاصله بسیار دارد. کشورهای خلیج فارس نیز خود را در کشاکش نزاع با ایران و نیاز به اسرائیل و ازسوی دیگر ملاحظات مربوط به فلسطین در بحران می بینند.
نمی توان با قطعیت گفت که این روابط به کجا خواهد انجامید، اما می توان مطمئن بود که علاقه متقابل اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس مثل هر کالای دیگری تابع مجموعه ای از عوامل است که باعث می شود حالتی از قبض و بسط داشته باشد.
طرح امریکا هرچند از نظر برخی اسرائیلی ها فرصتی مهم برای توسعه منطقه اسرائیل است، اما امکان دارد که به هدف اصلی تر اسرائیل، یعنی برقراری صلح با کشورهایی اصلی عرب و ادغام شدن در منطقه خاورمیانه آسیب بزند.
مواضع کشورهای خلیج فارس تا اینجای کار نشان داده که هیچ کدامشان آماده چشم پوشی از مسئله فلسطین یا به آغوش گرفتن مقامات اسرائیلی در آینده نزدیک نیستند.