ژاک شیراک از دیگر رهبران فرانسه بهتر با ایران تا کرد. وقتی رئیس جمهور شد رابطه فرانسه با ایران رو به بهبود رفت. بر خلاف رئیس جمهور پیشین، میتران، میانه خوبی با مجاهدین خلق نداشت. در زمان او فعالیت مجاهدین خلق محدود شد، پلیس به مقرهای مجاهدین خلق در پاریس حمله کرد و مریم رجوی مدتی بازداشت شد.
درباره برنامه اتمی ایران گفته بود ایران اگر بمب اتم هم بسازد، خطری ندارد. حتی اگر روزی موشک اتمی به اسرائیل پرتاب کند، این موشک دویست متر که بالا برود بر میگردد و روی تهران میافتد و شهر را خاکستر میکند.
با اینکه جزو نادر روسای جمهور فرانسه بود که بلد بود انگلیسی حرف بزند اما از انگلیسیها خوشش نمیآمد. می گفت چطور میشود به ملتی اعتماد کرد که بلد نیستند غذا بپزند و بعد از فنلاندیها، بدترین غذای دنیا را دارند. در زمانی که نخست وزیر میتران بود، یک بار در نشستی در بروکسل، هنگامی که مارگارت تاچر در حال سخنرانی بوده، بیخبر از اینکه میکروفونش باز است به میتران که کنارش نشسته بود گفت: این زنیکه چی میخواد؟ میخواد من تخمهام رو بذارم تو بشقاب تقدیمش کنم؟
در توصیف رابطه کشور با امریکا میگفت: فرانسه و امریکا همیشه با هم اصطکاک دارند اما از این اصطکاک هیچوقت جرقهای در نمیآید. امریکاییها به ما میگویند دماغ سربالا و ما به آنها میگوییم قلدر. مخالف سرسخت حمله به عراق بود تا جایی که آمریکاییها نام سیب زمینی سرخ کرده را از فرنچ فرایز به لیبرتی فرایز تغییر داند.
از اینکه کشورش جولانگاه مهاجران مسلمان و سیاهان شده، دل خوشی نداشت می گفت: هیچ اشکالی ندارد که اسپانیاییها، پرتغالیها و لهستانیها برای کار به اینجا بیایند، آنها مثل مسلمانان و سیاهان دردسرساز نیستند. چطور میتوان پذیرفت که یک زن و شوهر زحمتکش فرانسوی پانزده هزار فرانک درآمد داشته باشند اما در همسایگیشان مردی با سه یا چهار زنش و یک لشگر بچه زندگی کند و پنجاه هزار فرانک از دولت کمک هزینه بگیرد، بیآنکه کار کند. سر و صدا و بوی گندشان هم که به جای خود.
با این حال همین شیراک، زمانی که شهردار پاریس بود، وقتی به دختری ویتنامی برخورد که به عنوان مهاجر غیرقانونی بازداشت شده بود، او را پناه داد و به فرزندی قبول کرد.
شیراک یکی از طولانیترین دورههای ریاست جمهوری فرانسه را تجربه کرد. دوازده سال در کاخ الیزه زندگی کرد و وقتی رفت، سگش که از گشت و گذار در کاخ و باغ وسیعش محروم شده بود، افسرده شد. دکتر و دوا و داروی ضدافسردگی افاقه نکرد و سگ یک بار برای اینکه خشمش را به شیراک نشان دهد که چرا دیگر رئیس جمهور نیست به او حمله کرد و چنان از شکمش گاز گرفت که شیراک ناچار شد بدهد او را ببرند و در مزرعهای اسکان بدهند. البته این سگ همان طور که از رفتار لوس و ننرش پیداست، از این سگهای فسقلی نژاد مالتی بود.
شیراک با اینکه خوش تیپ و دخترکش بود اما به یاد ندارم مانند دیگر رهبران فرانسه رسوایی به بار آورده باشد. وقتی هم از کاخ الیزه رفت، یک پژوی ۲۰۵ قرمز رنگ مدل ۱۹۸۴ داشت. تا زمانی هم که خانهای در پاریس دست و پا کند، در آپارتمان خانواده رفیق حریری نخست وزیر مقتول لبنان زندگی کرد.
منبع: فیسبوک نویسنده