روزنامه سازندگی / سهشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸
وقتی که دستورالعمل حفظ کرامت و ارزشهای انسانی در دوره جدید مدیریت قوه قضاییه منتشر شد در مقالهای ابراز عدم خوشبینی کردم و دلایلش را گفتم(روزنامه سازندگی، ش۴۳۰ پنجشنبه۳مرداد۱۳۹۸ص۲ مقاله، اگر عزم اصلاح باشد:زنجیره بخشنامههای قضایی خوب اما اجرا نشده) اما واقعیت این است که هر روز منتظر عملی شدن وعدههای مهم آن بودهام ولی هنوز نشانه چشمگیری از تحقق آن مشاهده نشده است. بدون شک بهترین نقطه آغاز و امیدواری برای هر اصلاحی در درجه نخست توجه ویژه به زندانهاست. البته این توجه ضرورتا مستلزم این هم هست که سنت ناپسند این چندین ساله اصلاح شود که پروندههای سیاسی، مطبوعاتی و عقیدتی را به نام پروندههای امنیتی به دو شعبه بدوی و دو شعبه تجدید نظر کانالیزه میکنند که به شهادت محتوای پروندهها و نظر حقوقدانان دلسوز به دفاعیات و به موازین حقوقی توجهی نمیشود و احکام سنگین و پرهزینه زندان را صادر میکنند در حالی که ماده ۲۱۰ قانون برنامه پنجم توسعه دستگاههای ذیربط را موظف به تلاش جهت توقف روند صدور قطعنامههای حقوق بشری کرده است. احکام سنگین وشگفت انگیز چندتن از بانوان در هفتههای اخیر نمونهای از آن است!
در واقع پشت این رفتارها، منطقی نهفته است که گمان میکند این روش سبب مرعوب کردن دیگران و بازدارندگی است ولی تجربه خلاف آن را ثابت میکند و شمار ناراضیان و محکومان همواره سیر تصاعدی داشته است.
پس از اصلاح در این مرحله، بذل توجه ویژه به درون زندان، شاخص مهمی است. بسیاری از زندانیان حتی آنها که حکم صادره علیه خود را عادلانه نمیدانند اما بیش از هرچیز به رعایت حقوق اولیه زندانی و احترام به کرامت انسانی و رعایت آین نامه سازمان زندانها و آیین دادرسی (به ویژه در زمینه حق ارتباط، تلفن، ملاقات، درمان، مرخصی و اعمال آزادی مشروط و...) اهمیت میدهند. حال کافی است یک دادیار ناظر در زندان تعیین شود که سخت گیری نماید و خانوادههایی که خودشان غصه دار هستند وقتی به زندان مراجعه میکنند با برخوردهای نامهربانانه مواجه شوند که اقای عزت الله ضرغامی هم دیروز شنبه۸شهریور در توییتی به طور سربسته به تظلمهای این خانوادهها اشاره کردهاند. گاهی یک دادیار ناظر یا مسئول اجرای احکام میتوانند بیش از امریکا و اسراییل دشمن تراشی کنند ولی مسئولان دنبال دشمن در جاهای دیگر میگردند. گاهی ایجاد محدودیتهای ناحق برای زندانیانی که با از دست دادن تلفن و ملاقات و مرخصی دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند سبب تحریک به اعتراض میشود و حوادث و مسایلی پیش میآید که در گذشته پیامدهای سنگینی داشته و عواطف میلیونها نفر را جریحه دار کرده است.
این در حالی است که درست برعکس، رفتار انسانی و حقوق بشری میتواند به کاهش تنشها و خصومتها منجرشود. پس از مدیریت کوتاه مدت وقانونگرایانه آقای منشداوی در اوین (که به دلایلی دولتش مستعجل شد) نمونه عالی این رفتار انسانی در زندانبانی، مرحوم دوست محمدی رییس اسبق زندان اوین است. او ضمن رعایت دقیق قانون، هم جلوی رفتارهای ناقض مقررات زندانی میایستاد هم جلوی اعمال نظرهای خارج از حدود قانونی مسئولان. دوست محمدی جانبازشیمیایی جنگ که سرانجام براثر آلودگیهای شیمیایی به شهادت رسید چنان رفتاری داشت که وقتی خبر درگشت او آمد همه زندانیان از آنانکه به گروههای برانداز تعلق داشتند تا زندانیان عادی و زندانبانان غمگین شدند.
فراموش نمیکنم زمانی که او را از سوی انجمن دفاع از حقوق از زندانیان به عنوان زندانبان نمونه برگزیدیم و همکاران مان در انجمن اکراه داشتند و نگران انتقادات مخالفان بودند اما از آقای یوسفی اشکوری و خانم مهرانگیز کار تا آقای حشمت الله طبرزدی این کار را تحسین کرده و در فضیلت دوست گفتند و منتشر کردند. او الگویی ازیک رفتار انسانی با زندانیان بود که قانون را هم پاس میداشت. شخصا شاهد بودم برای اینکه یک زندانی بتواند در سوگ پدرش شرکت کند شخصا ضمانت او را برعهده گرفت و به گونهای بود که زندانی حتی اگر وثیقهای نمیگذاست به پاس جوانمردی او به زندان بازمی گشت. اما امروزه اخبار دردناکی از زندانهای اوین و فشافویه و قرچک میرسد که نشان میدهد حال و روز زندانهای دیگر شهرهای دوردست چگونه است. از اینروست که فکر میکنم باید هر اصلاحی را از زندان آغاز کرد و شعباتی از قوه قضاییه که به مرکز تولید زندانی بدل شدهاند را اصلاح کرد.