(علی نظری، سردبیر روزنامه «مستقل» است)
سه شنبه بعد از انتشار گفتگوی غلامحسین کرباسچی با روزنامه سازندگی در خصوص فقدان رهبری اصلاحات، یکباره آتش توپخانه از سوی عناصر شناختهشده به سمت دبیرکل کارگزاران هدایت شد تا در آینده هیچ اصلاحطلبی یارای نقد عملکرد جنابان آقایان خاتمی و عارف را نداشته باشد.
مدعیان اصلاحطلبی باید بیاموزند که آقای خاتمی معصوم نیست و انتقاد به مشی سیاسی و عملکرد این سید محترم هرگز در حکم ذنب لایغفر نیست!
نگارنده برای اینکه به هوچیگرانی که پیرامون آقای خاتمی حلقه زدهاند و برای پیشبرد منافعشان جمعها و کلونیهای خاصی را ترتیب دادهاند، بفهمانم که با قاعده “النصر بالرعب” نمیتوانند منتقدانِ محفلِ شورایعالی سیاستگذاری را خاموش نمایند، با صدای بلند میگویم:
۱. جناب آقای خاتمی باید پاسخگوی عملکرد یاسآفرین عارف در راس بزرگترین شورای تصمیمگیر و تصمیمساز اصلاحطلبی باشد.
۲. ما جناب خاتمی را دوست داریم اما چون مانند برخی قصد نداریم ایشان را فدای منافع حزبی خویش کنیم؛ در انتقاد از ترکیب ضد دموکراتیک شورایعالی سیاستگذاری، خاتمی را مقصر میدانیم و ضمن همه ارادتی که به ایشان داریم اصرار به پاسخگویی وی در مقابل رای مردم هستیم!
۳. آقای خاتمی باید به اهالی مطبوعات پاسخ دهد چرا کرسی مطبوعات در شورایعالی سیاستگذاری از سوی عارف به خانم ژاله فرامرزیان سپرده شده که هیچ نشانهای از اشتغال و تاثیرگذاری وی در فضای رسانهای اصلاحات نیست و به صرف همراهی با عارف، امروز به یکی از چهرههای متنفذ و صاحب نفوذ شورایعالی سیاستگذاری، تبدیل شده است؟!
۴. آقای خاتمی تا کنون چندبار از عملکرد ضعیف لیست امید و شخص عارف انتقاد نموده است، اما با توجه به قدرت اثرگذاری در بین احزاب و جریانات اصلاحطلب چرا هنوز عارف حرف اول را در شورایعالی سیاستگذاری میزند؟ چرا پشتپرده فداکاری عارف در انتخابات سال ۹۲ را با شفافیت برای مردم بازگو نمیکنید؟
۵. چرا جناب آقای خاتمی نباید پاسخگوی چینش لیست زدوبندی و رانتی شورای شهر باشد؟ بنده شخصا برای بالابردن هزینه “زد و بند” در بستن لیستها با صدای بلند اعتراضات خویش را به گوش همگان رساندم ولی رفقای حزبی شورایعالی سعی در تقبیح و نفی اعتراضات من کردند.
۶. شورای ناکارآمد اصلاحطلبان (در پایتخت) طی ۲ سال اخیر به لحاظ مدیریت از سوی شورای سایه با عملکردی مبتدیانه در زمینه عدم ثبات مدیریت شهری به رکوردی استثنایی دست یافته است.
گزینش ۳ شهردار اصلاحطلب در ۲ سال در حالی که شوراهای اصولگرا طی ۱۴ سال فقط با ۲ شهردار کار کردند! آیا این معضل بیانگر ناکارآمدی شورای پنجم نیست؟ آیا وقت آن نرسیده که عارف و کسانی که چنین لیستی را برای تهران چیدند، بازخواست شوند؟ اتفاقا سکوت هسته رهبری اصلاحطلبان نسبت به ناکارآمدی شورای شهر طیف خاکستری جامعه را از اصلاحطلبان دورتر کرده است.
۷. جناب آقای خاتمی، فردی مثل عارف که از جمله هنرهایش در ۴ سال گذشته رای مطلق فراکسیون به وزیر کشور و رای اول مجلس به حقوقدانهای شورای نگهبان به کدخدایی بود، (که در مجلس اصولگرای نهم رای نیاورد!) هنوز در راس عالیترین نهاد اصلاحطلبی قرار دارد؟
شوربختانه به قول آقای کیانوشراد امروز رودربایستی خاتمی با عارف مانع تحول در شورایعالی شده است.
۸. صادقانه باید گفت، قدرت تکرار خاتمی به دو دلیل کماثر شده است. اولین دلیل، سناریوهای تخریبی دلواپسان و دومین دلیل هم ضعف عملکرد ۳ نهادی که با رای مردم به دست اصلاحطلبان افتاد و امروز به رویگردانی افکار عمومی از اصلاحات منجر شده است.
۹. طبیعی است فردی مانند آقای کرباسچی به عنوان یک کنشگر سیاسی و دبیرکل یکی از باسابقهترین احزاب اصلاحطلب باید از رهبری این جریان توضیح بخواهد که چرا جامعه رایدهندگان از جریان اصلاحطلبی ناامید شده است؟
۱۰. چرا عدهای تمامیتخواه در دل جریان اصلاحطلب مشی دیکتاتوری را گسترش میدهند تا نقد خاتمی ممنوع شود؟
کرباسچی یا هر فرد دیگری صریح و شفاف میتواند دلسوزانه بگوید که خاتمی نباید هزینه عارف شود. نقد از خاتمی را تبدیل به تابو نکنید!
در این نوشتار دلسوزانه به جناب آقای خاتمی میگویم اصلاحات را قربانی عارف نکنید عارف بیش ازآنکه یار شاطر باشد بار خاطر خواهد بود.