امتداد
«آنها سرداران را فیلتر میکنند و سرداران ما را فیلتر خواهند کرد.» این جملهای بود که دیروز بارها و بارها و پس از بسته شدن صفحهی تعدادی از سرداران سپاه از ذهنم عبور کرد.
از دیروز که صفحات تعدادی از سرداران سپاه به دلیل تصمیم جدید ترامپ رئیس جمهور آمریکا بسته شد، هر لحظه منتظر فیلتر شدن اینستاگرام بودیم و هنوز هم هستیم و قطعا فشارها برای بستن آن بیشتر و بیشتر خواهد شد تا اقدام متقابلی در پاسخ به تروریست خواندن سرداران و حذف آنان از دنیای مجازی صورت بگیرد.
ترامپ مدعی است که این کارها را به خاطر مردم ایران انجام میدهد، و میخواهد ما مردم ایران را از دست حاکمانی ستمگر و دیکتاتور نجات دهد، اما در واقع او مردم ایران، جامعه مدنی ضعیف و دموکراسی نیمبند ما را نشانه رفته است تا همینها را نیز از ما بگیرد.
پرواضح است که وقتی تحریمها علیه ایران بیشتر میشود، فشارهای اقتصادی بیشتر شده و در نتیجه غم نان برای مردم آنقدر پررنگ میشود که غم نداشتن آزادی رنگ میبازد و چه فرصت مناسبی است برای جریانهای پوپولیست و حتی نظامی تا بتوانند به بهانهی حل کردن مشکل نان، اختیار جامعه و دولت را در دست گرفته و مانع از رشد و پیشرفت جامعه مدنی و شعارهای آن شوند.
وقتی نیروی نظامی یک کشور مورد تهدید قرار میگیرد و تروریست خوانده میشود و حاکمیت زیر همه جور فشار و تهدید در راستای تضعیف قدرت مرکزی قرار میگیرد، و در یک کلام شرایط جنگی بر کشوری تحمیل میشود، نخستین چیزی که از بین میرود آزادیهای سیاسی، اجتماعی و جامعه مدنی آن سرزمین است.
برای حکومتهایی که علاقهای به بسط و گسترش جامعه مدنی و آزادیهای سیاسی و اجتماعی ندارند، بروز شرایط جنگی بهترین هدیه است، چراکه کمک میکند، به بهانه حفظ وحدت، امنیت ملی و مقابله با دشمن خارجی، هر صدای مخالفی را سرکوب کرده و هر حرکت آزادیخواهانهای را اتفاقا با پشتوانه تودهها به بهانهی آنکه در حال حاضر در شرایط بحرانی به سر میبریم خفه کنند.
بستن صفحه سرداران سپاه در اینستاگرام کمکی به مردم ایران نمیکند، آزادی و برابری و رفاه هم در اختیار ما نمیگذارد فقط شرایط را سختتر کرده و میتواند منجر به فیلتر شدن یک پیامرسان و به دنبال آن پیامرسانهای دیگر و بالطبع فضای رسانهای و اطلاعرسانی شود و در نتیجهی محدودیتها، تلاش برای گسترش آگاهی سخت خواهد شد و نتیجه کار ترامپ محدودیت بیشتر آزادی و دموکراسی و بسط و گسترش آگاهی میشود.
تحریمها و تروریست خواندنها حتی راه انتقاد از سرداران و نهادهای نظامی را هم خواهد بست آنهم نه فقط از سوی خود آنها و حاکمیت که حتی بعضا در میان دوستان همسو و همفکر هم دیده میشود که میگویند در حال حاضر که دشمن کمین کرده وقت انتقاد از فلان نهاد نیست.
اتفاقا طبیعی هم هست وقتی که یک کشور مورد تهدید قرار گرفته و موجودیتش در خطر است، حتی مخالفان و منتقدان هم خودخواسته سکوت کرده و دست به خودسانسوری بزنند تا تسهیلگر تضعیف منافع ملی و بیگانهپرستی نشوند. در چنین شرایط به شکل افراطی میهن پرستی و توجه به مقوله امنیت ملی در قالب وطن دوستی و ملی گرایی رشد پیدا کرده و سبب می شود تا خود خواسته و حتی بعضا جلوتر از حاکمیت به پیشواز دیکتاتوری برویم و خود هرصدای مخالف و منتقدی را به بهانه حفظ موجودیت کشور خفه کنیم.
از این رو شاید نهایتا تمام فشارهای ترامپ منجر به این شود که حاکمیت تن به مذاکره داده و ترامپ بتواند به یکی دیگر از اروزهایش رسیده و به آلبوم خود عکس یادگاری دیگری را اضافه کند اما قطعا دستاورد آن برای مردم ایران و خصوصا فعالان جامعه مدنی منفی خواهد بود و چیزی جز عقب ماندگی و درجا زدن بر سر مطالبات دموکراسی خواهانه، عدالت خواهانه و برابری خواهانه نخواهد داشت.
در واقع ترامپ نه فقط دنبال تضعیف حاکمیت که بیشتر دنبال تضعیف جامعه مدنی و نهادهای و افراد دموکراسیخواه، مستقل و ملیگرایی است که با او مخالف هستند، چرا که پیشبرد اهداف او نه در گرو تضعیف حکومت که در گرو تضعیف جامعه مدنی ایران که بزرگترین مانع او به شمار میرود است، چراکه قطعا طبقه متوسط و جامعه مدنی ضعیف، حاکمیت ضعیفتری نیز به دنبال خواهد داشت.