پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۷
عبور از گذرگاه پرسپولیس و رفتن به تیمهای نهچندان مطرح باشگاهی در اروپا و حاشیه خلیج فارس راه ورود به تیم ملی است، پس بشتابید به سوی لژیونر شدن برای اینکه سایه همایونی کارلوس از سرتان کم نشود!
در فوتبال ایران که آمیخته با حواشی فراوان است، یکی از اتفاقاتی که در سالهای اخیر تبدیل به سنت شده، کریخوانی مربیان خارجی تیم ملی و پرسپولیس است.
کارلوس کیروش و برانکو ایوانکوویچ مدتهاست با هم اختلاف نظر دارند و این به یک چالش در فوتبال ایران تبدیل شده که مشکلاتی را هم به وجود آورده است. این اختلافات هیچ وقت در خفا نمانده و همیشه به مصاحبههایی جنجالی ختم شده که هر کدام تا مدت زیادی سوژههای مهم برای رسانهها و اهالی فوتبال ساخته است. با اعلام فهرست جدید بازیکنان از سوی کارلوس کیروش هر بار، هر چه بیشتر این فکر را در اذهان فوتبالدوستان متبادر میکند که سرمربی خواسته یا ناخواسته، عمدی یا سهوی به باوری دامن میزند که میتواند برای فوتبال ملی و باشگاهی کشور مخرب باشد.
نخستین جرقههای کیروش و برانکو از اختلاف سرمربی پرسپولیس با طارمی و رضاییان در باشگاه آغاز شد. آن روزها که اکثریت تیم ملی را سرخپوشان تشکیل میدادند اما با وجود نیمکتنشینی این دو بازیکن در پرسپولیس، کیروش همچنان به دعوت از آنها ادامه داد و حتی حرفهایی در باب نیمکتنشینی آنها به زبان آورد. از آن زمان تا امروز تعداد بازیکنان دعوت شده پرسپولیس به تیم ملی کم و کمتر شد تا جایی که به یک نفر و آن هم بیرانوند تقلیل یافته است که شاید هنوز جایگزینی برای او پیدا نکرده است.
از این قضیه نمیتوان به راحتی گذشت چرا که ممکن است بازیکنانی که قصد دارند به پرسپولیس بیایند، از بیم اینکه قربانی اختلاف کیروش و برانکو شوند و بعدا راهی به تیم ملی نداشته باشند، شاید گزینهای مثل پرسپولیس را به سختی انتخاب کنند.
از سوی دیگر علاقه سرمربی تیم ملی کشورمان به لژیونرها غیرقابل انکار است و دور دنیا را میگردد و لژیونر جمع میکند برای تیمش. البته نمیتوان منکر کیفیت بازی این بازیکنان شد و اینکه آنها زیر نظر مربیان خوب و با امکانات مناسب رشد کردهاند اما اجتنابناپذیر بودن کیروش برای انتخابشان را نمیتوان به هیچ روی پذیرفت.
این نگاه مسلط برونمرزی باعث میشود تا بازیکنان هر چه بیشتر به لژیونر شدن بیندیشند و از تیمهای خود به هر قیمتی و به هر باشگاه درجه ۲ و ۳ اروپا یا حوزه خلیج فارس کوچ کنند. مصداق بارز این مساله دعوت محرمی به اردوی آخر تیم ملی بود که قطعهای دیگر از پازل کیروش را در لژیونر دوست بودن یا لجبازی با برانکو تکمیل کرد.
بحث رنگ مطرح نیست، حتی اینکه چه تعداد از پرسپولیس و چه تعداد از استقلال به تیم ملی کشورمان دعوت میشوند هم مطرح نیست. مطمئنا هدف نهایی تمام بازیکنان فارغ از هر رنگی موفقیت و سربلندی تیم ملی کشورمان است اما دعوت از محرمی را کجای دلمان بگذاریم که پس از لژیونر شدنش بخت و اقبال به او رو کرد. باز هم لازم است یادآوری کنم که بحث کیفیت بد یا خوب هیچ بازیکنی مطرح نیست، بحث این است که این اتفاقات دومینووار به رویهای تبدیل شده که مثلا ترابی پس از نیمفصل با پیراهن پرسپولیس ممکن است جای خود را در لیست تیم ملی خالی ببیند، اینکه او در بازی سهشنبهشب گذشته مقابل ازبکستان موثر عمل کرد و تکگل دیدار را به ثمر رساند هم به زودی از ذهن کوتاهمدت کیروش پاک خواهد شد. ترابی باید با حضور کوتاه مدت خود در تیم ملی خداحافظی کند.
مگر نه اینکه تیم ملی باید از باشگاهها تغذیه کند اما باشگاهی که بازیکنانش یکی پس از دیگری راهی تیمهای نهچندان مطرح که حتی سطح باشگاهیشان پایینتر از ایران است، میشوند، چطور میتواند نیرو و انگیزه برای تیم ملی سلیقهای آقای کارلوس شود؟
تا جایی که برانکو در کنفرانس خبری پیش از دیدار با نساجی حرفهایی زد که میتواند مشتی نمونه خروار باشد. یکی از مهمترین بخشهای این کنفرانس به شایعه بازگشت رامین رضاییان به پرسپولیس اختصاص داشت. سرمربی سرخپوشان پایتخت در خصوص این موضوع گریزی به بحث دعوت شدن حداقلی پرسپولیسیها از سوی کیروش زد. پاسخ او به موضوع رضاییان این گونه بود: «فکر نمیکنم دنبال بازگشت به پرسپولیس باشد تا حضورش در تیم ملی را به چالش بکشد.»
یکی دیگر از مسائلی که به اختلافات کیروش و برانکو در ماههای اخیر دامن زده، خط خوردن سیدجلال حسینی از تیم ملی است. کاپیتان پرسپولیس قبل از جامجهانی به یکباره از تیم ملی کنار گذاشته شد و در اردوی اخیر هم از سوی کیروش دعوت نشده است. سرمربی تیم ملی هم مطابق انتظار سن بالای حسینی را دلیل خط خوردنش عنوان کرده است.
اما برانکو در نشست خبری خود بار دیگر به حمایت از سیدجلال پرداخت و این بار با طعنهای به ماجرای قرارداد نداشتن کیروش با تیم ملی اظهار کرد: نمیدانم سرمربی حال حاضر تیم ملی کیست و فدراسیون چه تصمیمی خواهد گرفت اما زمان من، علی دایی، سهراب بختیاریزاده و یحیی گلمحمدی بودند. بازیکنانی که تلاش زیادی انجام داده بودند این استحقاق را داشتند که در جامجهانی از فوتبال خداحافظی کنند. خیلیها از من انتقاد میکردند چرا علی دایی، گلمحمدی و سهراب بختیاریزاده را به تیم ملی دعوت میکردم. من افتخار میکنم مربی این نسل بودم. سیدجلال حسینی هم ببینید چگونه بازی میکند. آن طور که او بازی میکند خیلی میتواند به تیم ملی کمک کند. او رکورددار بیشترین قهرمانی در لیگ ایران است. اگر کسی استحقاق یک خداحافظی بسیار باشکوه از فوتبال ملی را داشته باشد، قبل از همه سیدجلال حسینی است.