در دنیای کنونی، جنگ بیمیانجی وجود ندارد. در بدترین جنگ جهان، جنگ جهانی دوم که تقریباً همه کشورها در آن درگیر بودند (جز سوئیس که بهره آن را میبرد) هیچ میانجی پیدا نشد. عاقبت رودولف هس، معاون هیتلر در اقدامی فردی به بریتانیا رفت تا بین آلمان و بریتانیا میانجیگری کند. راستش را بخواهید، اشخاص عاقل قبل از شروع هر جنگی به اینکه میانجی و برقرارکنننده آتشبس در روز مبادا چه کسی باشد فکر میکنند. این اصل حتی درباره کسانی که در حال خواندن رجز و تحریک احساسات هستند و معلوم است کمتر فکر میکنند نیز صادق است. آنها هم بالاخره به یک میانجی جدی نیاز خواهند داشت.
میانجی جدی و مفید و غیر کاسب، البته باید به موقع اقدام کند. همسایه عاقل و دلسوز کسی است که وقتی همسایگانش از بالای پشتبامها به هم فحش میدهند و تهدید میکنند، قبل از آنکه پایین آمده در میانه کوچه با سنگ و چماق به جان هم بیفتند به ۱۱۰ زنگ بزند. وقتی پای چشم یکی کبود و از سر دیگری خون جاری شد، دیر است.
داریم به یک مورد حیاتی از نیاز به میانجی میرسیم. عاقلانه است در میانه فضایی که این روزها برقرار است و قبل از آنکه در مقابل کلوخ ترامپ دست به سنگ شویم درباره آن فکر کنیم. آن آقای عمانی که علاقهاش به میانجیگری از سوی ما از ارادتش به خاطره حفظ سلطنتش توسط محمدرضاشاه ناشی میشود، اکنون ممکن است انگیزههای دیگری هم پیدا کرده باشد و بخواهد ضمن حفظ رفاقت با ما، با دوبی هم رقابت کند: صادرات عمان در بهار امسال نسبت به بهار پارسال چهار برابر شده و ممکن است عقلای کاسب زیر گوشش بخوانند میانجیگری موثر و فداکارانه زمانی به چشمها خواهد آمد که پای چشم یک طرف کبود و جمجمه طرف دیگر خونین شده باشد و بنابراین شما که دو دستماله میرقصید و با گرگ میخورید و با چوپان گریه میکنید زیادی عجله نفرمایید. حساب پوتین را هم که همه میدانند و مثل روز روشن است در نهان ترامپ را به کیش دادن اعراب و حتی درگیر شدن مستقیم خودش با ایران تشویق میکند. سلطان ترکیه هم که دوشیدن اقتصاد ایران و عراق توسط کشورش در طول جنگ هشت ساله به خاطره شیرین ملیاش بدل شده حاضر است برای شروع جنگ بین ایران و هر کس دیگری نذر و نیاز هم بکند. چه کسی میانجی جنگ ایران و ترامپ قبل از شروع آن خواهد شد؟
اولین میانجیهای قبل از شروع این جنگ، روحانی و ترامپ هستند! علت روشنی دارد: در سیاست بینالملل، وقتی چماقی پشت سر قایم کردهای نرم حرف بزن و وقتی دستت خالی است رجز بخوان (گلاب به رویتان، پوکر بازی کن). فعلا، روحانی و ترامپ توی این مرحلهاند و ارزیابی دمکراتهای کنگره امریکا از توئیت دیروز ترامپ این است که قصد درگیر شدن با ایران را ندارد. روحانی هم که وضعش معلوم است: دیروز، حنجرهاش بلندگو بود وگرنه ذاتش، ذات مذاکره و در اینباره واقعبین است. بنابراین دو طرف دارند والسی میرقصند که عاقبتش سیلی زدن نیست، اگر بوسه هم نیست.
اما با فرض اینکه روند به دلایلی به سوی وخیم شدن برود و چون تا درگیری محتمل زمان کمی نمانده است، بهترین میانجی دو طرف مردمان آنها و سیاستمداران واقعنگر و اهل دغدغههای غیرخودخواهانه دوکشورند. به گواهی المانیتور دیروز کسانی سالن محل سخنرانی مریم رجوی از گلوی پومپئو را پر کرده بودند که فقط بیست درصدشان ایرانی آمریکایی بودند و بقیه سیاهیلشگرهای جمهوریخواه بودند. در ایالات متحده نه فقط اکثریت ایرانیان، بلکه بسیاری از آمریکاییهای اهل سیاست و حتی بسیاری از جمهوریخواهان با برنامه ترامپ و درگیری ایران و ایالات متحده موافق نیستند، مردم ایران طرفدار ذلت فرودستی در مقابل ایالات متحده نیستند، اما قطعاً طرفدار رویارویی با ایالات متحده بر سر مسائل منطقهای و درگیریهای غیرمفید کنونی نیستند. آن کس که پیشنهاد داده بود ایران با دمکراتهای ایالات متحده وارد گفتگو شود بیراه نگفته بود.
تندروها و لاتهای سیاسی دولت ترامپ درست به اندازه تندروهای ایرانی آرزومند درگیری پرصدا اما کمشمارند. یکی از بهترین روشهای ایزوله کردن تفکر درگیری با ایران در ایالات متحده، همین اکثریت اجتماعی دو کشور هستند. ترامپ عاقل نیست. ما که عاقل هستیم، به جای رجزخوانی با صدایی که صدای معمولمان نیست و فقط بازارها را به آشوب میکشد و سادهدلان را میترساند، آنگونه ادامه دهیم که کماکان!