چهارشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۷
رئیسجمهوری ایران به سوئیس و اتریش دو کشوری سفر مینماید که برای دو سال میزبان جلسات مذاکره، چانهزنی و توافق بر روی موضوع هستهای بین ایران و گروه ۱+۵ بودهاند. دو کشوری که افتخار کردهاند میزبان بزرگترین مذاکره دیپلماتیک تاریخ معاصر و محل تلاقی و حضور وزرای خارجه بزرگترین قدرتهای جهان و اعضای دائم شورای امنیت قرار گرفتهاند. این دو کشور نیز حق آب و خاک نسبت به توافق هستهای احساس میکنند و نمیخواهند این توافق مضمحل و نابود شود. انگیزههای آنان برای حمایت از ایران قابل توجه و قابل اطمینان است. استقبال سوئیس و اتریش از دکترحسن روحانی نوعی واکنش به حرکات نامعقول دونالد ترامپ و زیادهخواهیهای غیرمنصفانه و غیرقانونی رئیسجمهور آمریکا میباشد. دکتر روحانی هم به این دو کشور میرود تا در آخرین روزهای تنظیم بسته پیشنهادی اروپا بتواند بر وزن طرفداران ایران در اروپا و به ویژه در اتحادیه اروپا بیفزاید و از این دو کشور که دارای شرکتهای خصوصی و بانکهای کوچک نیز میباشند، برای روزهای سخت، دوستانی برای همکاری بیابد. سوئیس برای ۲۰۰ سال دارای بانکهایی مورد اعتماد جهانی بوده که ارتباط با کوچکترین آنها هم میتواند ایران را در برابر تحریمهای سخت تا حدودی محفوظ نگه دارد. پس از خروج از برجام، از تلاشهای شیطانی تیم دونالد ترامپ این بوده که با وضع تحریمهای بیرحمانه علیه ایران، کمکم گوش مردم جهان را به طریقی نوازش کند که گویا ایران طبق ماده ۳۹ منشور ملل متحد، تهدیدی برای صلح یا ناقض صلح میباشد و بههمین دلیل، ایران مستحق گرفتن تحریمهای سخت میگردد و دیگر کشورهای جامعه بینالمللی هم باید از این تحریمها حمایت نمایند. طبق ماده ۴۱ همین منشور کشور تهدیدکننده صلح و یا ناقض صلح باید مورد کاهش روابط دیپلماتیک و سپس انزوای سیاسی از سوی جهان قرار گیرد تا اگر موثر واقع نشد و راه خود را تصحیح نکرد، تحریمهای تجاری، اقتصادی، صنعتی شامل آن کشور گردد. دولتمردان ترامپ در حال جا انداختن همین فرمول هستند تا آرامآرام ایران را مدل مواد ۳۹ و ۴۱ منشور ملل متحد قرار دهند تا برای تحریمهای شورای امنیت آماده شود و اگر موفق شوند ماده ۴۲ منشور، یعنی شبیه حمله به عراق را نیز شامل حال ایران نمایند.
بدین ترتیب وزارت امور خارجه باید کاملا هوشیار عمل نموده و اجازه مدلنگاری آمریکا برای ایران ندهد و برعکس با برنامهریزی برای سفر رئیسجمهور و وزیر امور خارجه به کشورهای گوناگون و بهویژه کشورهای اروپایی که بیش از دیگر کشورها زیر ذرهبین رسانهای قرار دارند، نشان دهند ایران نه منزوی است و نه در فرمول و مدل آمریکا و اسرائیل قرار میگیرد. دکتر روحانی را هیاتی از بخش خصوصی همراهی مینماید که پروژههایی در ابعاد چند میلیون تا چند ده میلیون یورو یادداشت تفاهم یا موافقتنامه امضا مینمایند. این بدین معناست که صنایع کوچک بین ایران و اروپا میتوانند نه تنها به حیات خود ادامه دهند بلکه قادر خواهند بود آنها را تمدید نموده و گسترش دهند. این قبیل همکاریهای اقتصادی، صنعتی قطعا مبرا از گزند دونالد ترامپ و تیم شیطانی او خواهند بود و خون را در رگهای اقتصاد و صنعت ایران نگاه خواهند داشت. پیام اروپا هم به ترامپ، تسلیم نشدن در برابر زورگوییهای این زنگی مست میباشد که با ایران مشترکا مقاومت میکنیم، زمان میخریم و سعی میکنیم تحریمهای بیرحمانه را اداره کنیم. بیجهت نیست که نخست وزیر اسرائیل به تکاپو افتاده که نکند سفر دکتر روحانی به اروپا راهی به سوی دور زدن تحریمها باز نماید. هر اندازه موفقیت در این عرصه و در عرصه کسب رضایت عمومی مردم میتواند همدلی و وحدت ملی بهوجود آورد، حکومت و ملت میتوانند با هم این دوران سخت را پشت سر بگذارند.