یک معدن استخراج فلزات کمیاب در شهر “بائوتو” در شمال چین. عکس متعلق به ۶ ژوئیه سال ٢٠١٠ میلادی میباشد. AP/SIPA
چین با در اختیارداشتن ٩۵ درصد منابع فلزات کمیاب، سلطان آینده انرژی در جهان خواهد شد
یک لحظه تصور کنید که در حال حاضر فقط یک کشور جهان، تمامی ذخایر و منابع سوختهای فسیلی مانند، نفت، گاز و زغالسنگ را به تنهایی در اختیار داشته باشد و بقیه کشورهای جهان ناچار به تأمین سوختهای فسیلی مورد نیاز خود از این کشور باشند؛ اگر چنین کشوری یکی از قدرتهای بزرگ نظامی جهان مانند روسیه باشد که کشورهای دیگر نتوانند با راهاندازی جنگ و تسط بر آن و یا چندپاره کردن آن منابع سوختی مورد نیاز برای چرخش اقتصاد خود را تأمین نمایند، چه وضعیتی را می توان پیشبینی کرد. در چنین شرایطی، بدیهی است کشوری که انحصار انرژیهای فسیلی را در اختیار دارد، میتواند قیمتهای خود را به دیگر کشورهای جهان تحمیل کند و مبدل به یکی از قدرتهای مسلط اقتصادی جهان گردد. با توجه به انحصار چین بر روی فلزات نادر و کمیاب که عناصر ضروری در استفاده از انرژیهای پاکیزه آینده است، گذار از انرژیهای فسیلی به سوی انرژیهای پاکیزه و تجدیدپذیر، با تغییر کارت ژئوپلتیک در جهان همراه خواهد بود. با گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، با توجه به اینکه چین انحصار منابع و تولید این فلزات نادر و کمیاب را در اختیار دارد، این کشور به تنهایی تمامی منابع تولید انرژیهای آینده را در اختیار خواهد داشت. در واقع، چین همان نقشی را در اقتصاد جهانی در قرن بیستویکم بازی خواهد که کشور فرضی مورد مثال ما در قرن بیستم می توانست بازی کند.
پیشرفت و شکوفایی اقتصاد جهان در قرن نوزدهم با بهرهبرداری از منابع زغال سنگ و در قرن بیستم با استفاده از منالع نفت و گاز میسر گردیده است. اما در برابر تغییرات اقلیمی ناشی از استفاده گسترده از سوختهای فسیلی که آینده بشریت را تهدید میکند، جامعه جهانی رویکرد توقف تدریجی استفاده از سوختهای فسیلی و جایگزین کردن آنها توسط انرژیهای پاکیزه و تجدیدپذیر را برگزیده است. همانطور که میدانیم این رویکرد با موافقت اکثریت جامعه جهانی در توافق اقلیمی پاریس در دسامبر سال ۲۰١۵ روبرو شده است. در این راه، باید انرژیهای پاکیزه جدیدی مانند انرژیهای بادی، خورشیدی تا افق سال ۲۰۵۰ میلادی جایگزین انرژیهای فسیلی شوند و وسایط نقلیه از خودور و هواپیما گرفته تا دیگر وسایط، به تدریج با نیروی برق کار کنند. در واقع ما در آستانه یک تغییر بزرگ در نحوه استفاده از انرژی در جهان هستیم که در فرهنگ ادبیات اقتصادی اصطلاحاً بدان “گذار انرژی” اتلاق میشود.
تنها موردی که در این تحول بنیادی در زمینه انرژِی جای پرسش دارد، آنست که تولید انرژیهای تجدیدپذیر و پاکیزه نیازمند استفاده از فلزات نادر و کمیابی است که در حدود ۹۵ درصد منابع شناخته شده این فلزات در سرزمین چین قرار دارد. چین همچنین طی سالهای گذشته استراتژی بسیار تهاجمی برای کنترل کامل تمامی ذخایر و منابع این فلزات نادر و کمیاب را در جهان پیش برده و میبرد.
مجله اقتصادی این هفته به موضوع انحصار چین در تولید فلزات نادر و کمیابی میپردازد که تولید انرژیهای تجدیدپذیر را در آینده ممکن و میسر میسازند.
چین تقریباً ۹۵ درصد معادن شناخته شده اینگونه فلزات نادر و کمیاب را در اختیار دارد. معادنی در استان “جیانگجی” چین، منابع اصلی استخراج فلزات کمیابی مانند “دیسپروسیوم”، “یتریوم”، “نئودیمیم” و ١۴عنصر فلزی دیگر هستند که در تولید محصولات متعددی از تلفنهای همراه و رایانهها گرفته تا تجهیزات پزشکی و موتور جت استفاده میشوند. این عناصر نقشی کلیدی در تولید لایههای نازک صفحات “فوتوولتائیک” برای تولید انرژی خورشیدی و همچنین توربینهای بادی دارند که بخشی از آینده انرژی پاک در جهان را شکل خواهند داد.
فلزات کمیاب زمانی که با عناصر مغناطیسی مانند آهن ترکیب شوند، میتوانند آهنرباهای دائمی فوق قوی تولید کنند که حرکت دادن آنها تقریباً غیرممکن است. قدرت این آهنرباهای کوچک باعث مینیاتوری شدن قطعات الکترونیک و کاهش وزن خودروهای الکتریکی میشود.
خلاصه کلام آنکه این فلزات نادر و کمیاب به منزله سوخت و تسهیل کننده در تولید انرژیهای پاک بکار میآیند.
چرخش در سیاستهای زیست محیطی چین از چند سال پیش و حمایت قاطع این کشور در اجلاس اقلیمی پاریس، راه را برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و شتاب به سوی “گذار انرژِی” باز کرد.
”امانوئل ماکرون”، رئیس جمهوری فرانسه در نخستین سفر خود به چین به اهمیت تصمیم چین در این باره اشاره کرده است:
«پس از تصمیم آمریکا در خروج از پیمان اقلیمی پاریس که موجب تأسف من شد، چین برای حفظ دستاوردهای توافق اقلیمی سال ۲۰١۵ پاریس نقش تعیین کنندهای را بازی میکند. فرانسه نیز به مسئولیتهای خود در قبال این توافق عمل میکند.
چین در چهارچوب تمدن زیست-محیطی، هدف حفظ محیط زیست را اولویت بزرگ ملی خود قرار داده است. در عرض مدت چند سال، کشور شما مبدل به بزرگترین تأمینکننده سرمایه و همچنین بزرگترین بازار انرژیهای تجدیدپذیر در جهان شده است. قاطعیت شما در تصمیمگیری در این باره در ارتباط مستقیم با منافع ملی شما قرار میگیرد. این رویکرد با توجه به اندازه و راه رشد و توسعه اقتصادی انتخاب شده، از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. چین هچنانکه نخستین کشور تولیدکننده گازهای گلخانهای است، در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، موقعیت رهبری در آسیا و جهان را دارد.»
”گیوم پیترون”*، روزنامه نگار تحقیقی فرانسوی که به مدت ۶ سال در باره این فلزات نادر و کمیاب تحقیق کرده است و حاصل بررسیهای او در کتابی اخیراً به نام “جنگ فلزات نادر، پشت پرده گذار به انرژیها آینده و توسعه تکنولوژی دیجیتال”** در باره استراتژِی چین میگوید که این کشور، خود را برای این دوران سرنوشتساز که میتواند کارت انرژی و همچنین ژئوپلتیک جهان را دستخوش تغییرات بنیادی کند، آماده کرده است:
«چین برای تولید مولدهای بادی، خودروهای برقی و َپانلهای خورشیدی، به حفظ منابع فلزات نادر و کمیاب خود نیاز دارد. چین امروز بزرگترین بازار جهانی برای انرژیهای تجدیدپذیر است؛ این کشور از چند سال پیش نخستین بازار جهانی برای خودروهای برقی است و این موقعیت در سالهای آینده ادامه خواهد داشت.
اما نباید فراموش کرد که بدون در اختیارداشتن منابع تولید فلزات نادر و کمیاب، این روند میتواند دچار وقفه شود. فلزات نادر، همانگونه که از نامش پیداست، فلزاتی هستند که منابع آنها در جهان بسیار کمیاب است. اما بیشترین میزان منابع این فلزات نادر و کمیاب در کشور چین یافت می شود. کشور چین از نظر منابع این فلزات که برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر از آنها استفاده میشود، در موقعیتی تقریباً انحصاری در جهان قرار دارد. این موضوع در چهارچوب گذار به سوی انرژیهای تجدید پذیر، به چین موقعیت ممتاز و پیشرفتهای را در جهان اعطا می کند.
در قرن بیستم، روال به این شکل بوده است که اگر میخواستید سلطان نفت در جهان باشید، باید ذخایر آن را در اختیار داشته باشید و اگر در کشور خود فاقد منابع کافی نفت بودید، باید به سوی خاورمیانه میرفتید و در آنجا امنیت راه تأمین نفت خام را به عهده میگرفتید. بر همین سیاق، اگر شما در قرن بیستویکم خواهان مبدل شدن به سلطان فلزات نادر و کمیاب در جهان هستید، فلزاتی که برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر جنبه استراتژیک دارند، باید امنیت دسترسی بدان را هموار کنید. کاری که کشور چین تا کنون انجام داده است.»
”گیوم پیترون”، چین را به عنوان کشور برتر جهان در زمینه تولید انرژیهای پاک آینده توصیف می کند:
«همچنانکه برای نفت خام سازمانی در جهان به نام سازمان “اوپک” وجود دارد، ما هم اکنون شاهد ایجاد یک اوپک جدید برای فلزات نادر و کمیاب در جهان هستیم و آن، کشور چین است.
اوپک نفتی امروز عبارت از ١۴ کشور تولید و صادرکننده نفت خام جهان است که تقریباً ۴۰ درصد تولید کل نفت خام جهان را در اختیار دارند. تسط اوپک بر بازارهای جهانی از سال ١۹۷۳ میلادی باعث فشارها وناهمواری های عمدهای در اقتصاد کشورهای غربی شده است. اوپک فلزات نادر و کمیاب جهان که کشور چین است، به همین روال اقدام خواهد کرد.
چین هم اکنون در حدود ۹۵ درصد کل منابع شناختهشده فلزات نادر و کمیاب جهان را که برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر به کار می رود و دارای جنبه استراتژِیک است، در اختیار دارد.
موقعیت ما امروز در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و در نتیجه، مرحله گذار انرژی در آینده کاملاً تابع و تحت تأثیر استراتژی کشور چین قرار گرفته است.
استخراج منابع عناصر کمیاب به یک صنعت عظیم در چین تبدیل شده اما آسیبهای زیستمحیطی متعددی به دنبال داشته است. صدای بسیاری در جهان نسبت به نحوه استخراج و بهرهبرداری چین از منابع فلزات نادر و کمیاب بلند شده است. در واقع چشم جهانیان به این واقعیت گشوده شده که در پشت پرده قاطعیت چین در کاهش گازهای گلخانهای خصوصاً گاز کربنیک و کاهش سوختهای فسیلی و توسعه شتابان انرژیهای تجدیدپذیر، استراتژی تسلط بر منابع انرژِیهای آینده نهفته است؛ انرژیهایی که برای فرآیند تولید، نیازمند فلزات نادر و کمیاب هستند و استخراج این فلزات با خسارت بسیار گسترده زیست محیطی همراه خواهد بود.»
* Guillaume Pitron
**« La guerre des métaux rares. La face cachée de la transition énergétique et numérique »