روز جهانی زن، روزی که لااقل در نام، مخصوص تمام زنان دنیاست. این روز فرصتی است تا یادآوری کنیم از زنانی که با تمام مصائب و مشکلات همواره تلاش میکنند و وقت آن است تا کمی بیشتر به سختیهای آنان نگاه کنیم و بیش از گذشته بر ضرورت دستیابی به حقوق برابر با مردان تاکید کنیم.
روز جهانی زن در واقع به منزله اتحاد زنان دنیا در برابر حقوق خود و تساوی حقوق با مردان است. این تساوی حقوق شامل همه زمینهها همچون موارد علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
روز جهانی زن در سال ۱۹۷۷ توسط ایرینا بوکوا، مدیر کل یونسکو اعلام شد و علت این نامگذاری تظاهرات گسترده زنان در اروپا برای رعایت تساوی حقوق زن و مرد، کار و برابری بود. البته در آغاز قرن بیستم با حق رای زنان شرایط کاری و برابری حقوق بهبود یافت و تظاهرات نیز
کاهش یافت.
سازمان ملل ۱۹ مارس، آخرین یکشنبه ماه فوریه، ۱۵ آوریل و ۲۳ فوریه را برای این مناسبت انتخاب کرد.
همچنین در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل در مجمعی، هشتم مارس را که با تاریخ رویدادهای ملی و تاریخی زنان مرتبط بود روز جهانی زن نامید.
در ایران هم روز زن شناخته شده است و هر سال در این روز حرفها و وعدههایی داده میشود که تنها در حد حرف است و روز بعد خبری از آنها نیست. نمایندگان مجلس و مسوولان زن بارها در رابطه با قوانینی که کمکی به بهتر شدن شرایط زنان و حمایت از آنها در برابر خشونت و تبعیض میکند، سخن گفتهاند اما در حقیقت اقدامات استانداردی که شرایط را بهتر کند هنوز صورت نگرفته است.
به همین بهانه ثریا عزیزپناه، فعال حوزه زنان به «جهانصنعت» گفت: مساله زنان هم بسیار ساده است و هم در عین حال پیچیده، بحث زنان و حقوق ضایع شده زنان در کشور ما آنقدر در هم تنیده شده که که باید اصلاحات چند وجهی زیادی صورت بگیرد. اولین موضوع این است که زنها تا خودشان نخواهند و خودشان مطالبهگر نباشند نمیتوانند به جایی برسند. این تحرکات باید هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی ایجاد شود. وجه اصلی رسیدن زنان به مطالبات، خود زنان هستند و نباید فراموش کنیم دولت هم در این خصوص نقش زیای ایفا میکند. دولت موظف است به این مطالبات گوش فرا دهد و پاسخی درشان زنان و خواستههای آنها ارائه دهیم.
دولت باید زنان را هم شهروند اصلی بداند
موضوع دیگری که عزیزپناه مطرح میکند این است که دولت هنوز زنان را شهروند اصلی نمیداند و به همین دلیل هم دولت آنها را رصد نمیکند که همین مساله کار را سخت میکند. باز این موضوع برمیگردد به اینکه تا زمانی که زنان مطالبات خود را به صورت گسترده مطرح نکنند و توجه دولتمردان را جلب نکند این نگاه که زن را شهروند اصلی نمیداند چیز عجیبی نیست. به قول یکی از استادان، جامعه ما کوری جنسیت گرفته است به این معنی که جنس زن دیده نمیشود، نگاه شهروندی از این طیف گرفته شده است و باید به این موضوع توجه اساسی داشت.
این فعال حقوق زنان در ادامه میگوید: چطور میشود برای نیمی از جامعه که مردان هستند برنامهریزی کرد اما برای زنانی هم که نیمی دیگر از جمعیت را تشکیل دادهاند هیچ برنامهریزی و برنامه مدونی ایجاد نشده؟ باید به این سوالها پاسخ داد نه اینکه وقتی بحث مشکلات و آسیب به میان میآید از زنها یاد کنیم، وقتی بحث طلاق و اعتیاد و امثالهم پیش میآید تازه زن در مرکز توجه قرار گیرد. به جز این موضوعات ذکر شده باید قبول کنیم زنها هم حق و حقوقی به عنوان انسان دارند و آنچه برای سایر شهروندان صورت میگیرد باید برای زنها هم عملی شود. زنها آنطور که باید برای احقاق حقوق خودشان تلاش نمیکنند و دولت هم که مشخص است علاقهای به این کار ندارد.
عزیزپناه در رابطه با طولانی شدن و مشکلاتی که بر سر راه تصویب بالا بردن سن ازدواج دختران است هم میگوید: در بحث کاهش ازدواج دختران در سن پایین که یکی از مهمترین و جدیترین مطالبات ماست با این معضل روبهرو هستیم که نهادهای دولتی و حاکمیت مثل قوه قضاییه توجهی به این مساله ندارند و تبعات آن را نادیده میگیرند. مورد دیگر که تلاشهای زیادی برای آن در حال انجام است، هویت بخشیدن به فرزندان مادران ایرانی با شوهران غیر ایرانی است. این طرح به مجلس رفت اما چیزی که در همه موارد اهمیت دارد شناخت از موضوع و مسایل است. باید تغییرات را قبول کنیم و بر اساس آن قانون وضع کنیم.
امروز ما به این شناخت نرسیدهایم؛ ارگانها هم علاقهای ندارند تا به شناخت در مورد مسایل زنان برسند.
برای مثال با زنان فارغالتحصیل زیادی مواجه شدیم که کار ندارند، وقتی دولت افتخار میکند که فلان درصد از صندلیهای دانشگاهها از آن زنان است، از طرف دیگر شرایط اشتغال برای زنان را فراهم نمیکند همین یک تناقض بزرگ است. تحصیلات باید منتج به شغل شود؛ باید برای زن قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به همراه بیاورد.
نمایندگان مجلس با مشکلات مردانه روبهرو هستند
او در رابطه با این موضوع که زنها با توجه به مطالباتی که از دولت داشتند به نمایندگان زن رای دادند اما هنوز هیچ تغییری در شرایط زنان ایجاد نشده پاسخ داد: باید قبول کنیم ما در مرحله شناخت هستیم و تا به نتیجه شناخت نرسیم کار خاصی نمیشود کرد. من به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نمایندگان در ارتباط هستم و میبینم که نمایندگان در مجلس تلاش خودشان را میکنند تا در زمینههای اجتماعی به شناختی نسبی برسند. زنان نماینده در این دوره با موانع زیادی روبهرو هستند مثلا رسانههای ملی کمکاری زیادی میکنند و حمایت لازم را از زنان و نمایندگان مجلس ندارند.
عزیزپناه در آخر به این موضوع اشاره میکند که نمایندگان مجلس این دوره با مشکلات مردانهای دست و پنجه نرم میکنند، آنها با نگاههای جنسیتی به مسایل زنان مواجه هستند. یکی از اصلیترین این مشکلات این است که قدرت سیاسی باید تقسیم شود و زنان ما در این تقسیمبندی هیچ نقش فعالی ندارند، هیچ نیرویی هم نیست که توان مقابله با مردان و قدرتی که دارند را داشته باشد. این نابرابریها پیامدهای سخت و زیادی برای زنان دارد؛ که این پیامدها و ندادن قدرت و حس اعتمادبهنفس به زن در زمینههای اجتماعی و اقتصادی و بیشتر از همه در نهاد خانواده خودش را نشان میدهد. باید در این راه متغیرهای زیادی را دستکاری کنیم، باید از این مرحله شناخت کامل عبور کنیم و مسایل زنان و حوزه زنان را بشناسیم و ببینیم ضدیتها در کجا خودشان را نشان میدهند و با این موضوع که مردان از جمله مردان سیاست که نمیخواهند زنها قدرت را به دست بگیرند و سعی میکنند همیشه زنان را عقب نگه دارند با شیوههای مسالمتآمیز مقابله کنیم.