مجلهبازها راه دفترش در طبقه اول پاساژ صفوی را خوب بلدند. حسین تقوی ٣٠ سالی ميشود كه شغل و علاقهاش جمعآوری و آرشیو مجلات و روزنامههای قدیمی است. گاهی اسنادی هم از تاریخ مطبوعات به دستش ميرسد كه آرشیو بزرگش از مطبوعات ایران را غنيتر ميكند. تقوی بیش از هر چیز با تاریخ مطبوعات سر و كار دارد؛ از كاغذهای كاهی روزنامههای قاجاری كه از دل تاریخ ميآیند تا روزنامههای امروزی كه هر روز منتشر ميشوند. او یكی از كسانی است كه ميتواند بگوید چرا این روزها اقبال مردم به روزنامهها كمتر شده، شاید سلیقه مردم را بهتر بداند و با مطالعه روند انتشار مطبوعات در ١٠٠ سال گذشته بتواند نقاط ضعف و قوت مطبوعات امروز ایران را از زاویه نگاه خود بررسی كند.
بیش از همه تاكید دارد كسانی كه در رشته ارتباطات و روزنامهنگاری تحصیل ميكنند، به منابع پژوهشی دسترسی ندارند، نميدانند مطبوعات در ایران چه پیشینهای دارد و چه مسائلی را از سر گذرانده است. كتابخانههای دانشگاهها هم خوراك پژوهشی در اختیار دانشجویان نميگذارند و همین بياطلاعی از تاریخ مطبوعات باعث ميشود دانشجویان با تاریخ مطبوعات و بزرگان این عرصه و اقداماتی كه در جهت پیشرفت مطبوعات انجام دادهاند، آشنا نباشند. با حسین تقوی در دفتر پر خاطرهای به گفتوگو مينشینیم كه آگهی فروش سادهای روی شیشهاش نصب شده، ميگوید: «غنيترین آرشیو مجله و روزنامه از دوره قاجار تا امروز را دارم اما مراكز پژوهشی علاقهای به خرید آن ندارند، همین است كه ميخواهم اینجا را تعطیل كنم.»
این روزها به اندازه گذشته مردم به مطبوعات و روزنامهها توجه ندارند، به نظر شما دلیل این رویكرد چیست؟
البته هنوز هم هستند كسانی كه عاشق بوی كاغذ هستند و ترجیح ميدهند روزنامه كاغذی را در دست بگیرند و بخوانند. حتی هنوز هم بعضی از مراجعان ما آرشیو روزنامههای روز را از ما ميخواهند. اما به چند دلیل مردم علاقهای به خواندن و خریدن روزنامهها ندارند. دلیل اصلی این اتفاق مدیریتهای ناصحیح است. روزنامههایی مثل كیهان و اطلاعات كه زمانی بین مردم جایگاه ویژهای داشتند امروز به همین دلیل تبدیل به رسانههایی خنثی شدهاند. دلیل دیگر این است كه روزنامهها حكومتی هستند و همین وابستگی روزنامهها به حكومت، باعث ميشود محافظهكارتر عمل كنند و در نتیجه جذابیتی برای مردم نداشته باشند. از سوی دیگر روزنامهها دچار خودسانسوری شدهاند، همین موضوع موجب بياعتمادی مردم نسبت به روزنامهها ميشود. خبرنگارها جسارت نوشتن از بسیاری از حقایق را ندارند. بسیاری از مشكلات كشور و مردم را نمينویسند و دلایل خودشان را برای اینكار دارند. مردم چرا باید به چنین روزنامههایی مراجعه كنند؟ طبیعی است كه ترجیح ميدهند از طریق سایتها و كانالها اخبار حقیقی پیگیری كنند. گاهی روزنامهها به شكلی عمل ميكنند كه گویی بعضی اتفاقات در كشور نیفتاده است. مردم چطور ميتوانند به روزنامههایی كه اینقدر محافظهكارند مراجعه كنند؟ مورد بعدی كه شاید مخاطب را آزار دهد تبلیغات نامرتبط است، گاهی دیده ميشود یك صفحه بزرگ تصویر ساعت مچی چاپ ميشود؛ این موارد مخاطب را جذب نميكند. نمایشگاه بینالمللی مطبوعات كه باید محلی برای معرفی مطبوعات باشد و زمینه شناخت مردم را فراهم كند به شكلی كه در شأن مطبوعات ایران باشد، برگزار نميشود. تعدادی از نشریات كه به كلی در نمایشگاه شركت نميكنند، غرفههایی كه در نمایشگاه برپا ميشود به كلی ربطی به مطبوعات ندارد. این توهین به اهالی مطبوعات است. خیلی از روزنامهها را زیر پا ميریزند و آنقدر بيمحتوا هستند كه كسی حتی دلش نميخواهد این روزنامه را از زیر پا بردارد.
مردمی كه امروز ایراداتی كه به آن اشاره كردید را به مطبوعات وارد ميدانند، چقدر با تاریخ مطبوعات ایران آشنا هستند؛ با توجه به مراجعاتی كه دارید آنها چه ميگویند؟ چه ميخواهند؟
عدم شناخت مردم از تاریخ مطبوعات یكی دیگر از دلایلی است كه باعث ميشود امروز علاقهای به خواندن روزنامه نداشته باشند. سابقه مطبوعات ایران در آسیا بينظیر بوده است. ما در زمان قاجار و دوران مشروطه تنها كشور آسیا بودیم كه یكهزار و ٥٠٠ عنوان روزنامه داشتیم. اما امروز با این گنجینه غنی، موزه مطبوعات و كتابخانه تخصصی مطبوعات در كشور نداریم. اگر كسی قصد پژوهش در این زمینه داشته باشد باید بخشی از تاریخ مطبوعاتمان را در دانشگاه هاروارد و پرینستون و منچستر تهیه كند.
به نظر شما چه فاكتورهایی یك روزنامه یا مجله را جذاب و خواندنی ميكند؟
امروز هنوز آرشیو برخی روزنامهها مثل «آیندگان» مشتريهای خاص خود را دارد. به دلیل اینكه این روزنامه هنوز برای مخاطب تازگی دارد. محتوا، طراحی، نویسندگان، مطالب، تصویرسازی و كاریكاتور از مواردی است كه ميتواند یك روزنامه را جذاب و خواندنی كند. یكی از مواردی كه كمتر در مطبوعات امروز ما دیده ميشود، كاریكاتور است. در صورتی كه در گذشته این بخش نقش پررنگی در مطبوعات داشت و بسیار جلبتوجه ميكرد؛ تاثیرگذار بود. در حال حاضر هم اكثر مردم كاریكاتورهای یك مقطعی از تاریخ مطبوعات را در منازلشان آرشیو ميكنند. اما این بخش جایی در مطبوعات امروز ما ندارد. كاریكاتور جریانسازی كه حرف برای گفتن داشته باشد، نداریم در مطبوعات. از سوی دیگر اگر مطبوعات بعد از انقلاب را مطالعه كنید متوجه ميشوید كه تحولی كه در روزنامهنگاری بعد از انقلاب اتفاق افتاد در روزنامه «سلام» بود. «توس»، «جامعه»، «عصر آزادگان» و «صبح امروز» آنقدر مطالب و گزارشهای متنوع و حرفهای تازه برای گفتن داشتند كه مخاطب را جذب ميكرد. در این مقطع مطالبی در مطبوعات منتشر ميشد كه حتی در زمان مشروطیت هم در مطبوعات دیده نميشد. البته بسیاری از روزنامهنگاران هم در این مسیر هزینه دادند.
مورد دیگر تخصصی بودن نشریات است. در صد سال اخیر مهمترین مجله ادبی ایران «سخن» است، كه استاد ذبیحالله صفا، خانلری، صادق هدایت، نیما یوشیج در آن فعالیت ميكردند. این مجله از سال ٢٢ تا ٥٧ منتشر ميشد. اما ببینید در ٤٠ سال گذشته ما چه مجله ادبی شاخص و ماندگاری داشتیم؟ یا مهمترین مجله هنری «هنر و مردم» بود، این مجله با وجود اینكه دولتی بود و متعلق به وزارت فرهنگ و هنر، بسیار مورد توجه مردم و فرهیختگان بود تا جایی كه «بهرام بیضایی» معتقد بود هر ایرانی باید یك دوره از مجله هنر و مردم را در خانه داشته باشد. اما در ٤٠ سال گذشته ما چه كردهایم؟ در هر رشته و هر زمینهای كه مطبوعات تخصصی را بررسی كنید، ميبینید وضعیت چقدر بغرنج است.
حالا با این تجربهای كه شما با مطبوعات و تاریخ آن دارید فكر ميكنید چطور ميشود مردم را با مطبوعات آشتی داد؟
تنها راه توسعه، توسعه فرهنگی است راه دومی وجود ندارد. ما باید بچهها را از بچگی عادت بدهیم به كتاب و مجله خواندن و این خوراكها باید به گونهای ارایه شود كه كودك خسته نشود. نشریاتی با تصویرسازيهای خوب و جذاب برای كودكان منتشر كنیم. یك زمانی روزنامه نونهالان را داشتیم كه سفارت انگلیس برای بچهها منتشر ميكرد. پیك كودك و نوجوان كه با تصویرسازيهای نورالدین زرین كلك و پرویز كلانتری و مرتضی ممیز منتشر ميشد و در دهه پنجاه در مدارس در اختیار دانشآموزان قرار ميگرفت.
اما الان مطبوعات ما برای كودكان چه خوراكی دارد؟ بچهها چقدر به مطبوعات علاقهمندند؟
به نظر شما مهمترین فاكتوری كه ميتواند روی دكه مخاطب را مجاب كند به خرید و خواندن یك نشریه چیست؟
كیفیت چاپ نشریه، حروفچینی و چشمنواز بودن، لوگو خیلی فاكتور مهمی است، ما در زمان قاجار روزنامههای «شرف» و «شرافت» را داشتیم كه از خط نستعلیق یا شكسته در لوگو و تیتر استفاده ميكرد. صفحهآرایی خوب هم فاكتور مهمی است، اما تیتر یك نشریه از همه فاكتورها مهمتر است. تیترهایی كه در روزنامه «آیندگان» یا «كیهان» یا «رستاخیز» استفاده ميشد، واقعا منحصر به فرد بود. اما امروز متاسفانه بعضی روزنامهها به قدری به لحاظ كیفی سطحشان پایین است كه حتی ارزش آرشیو شدن ندارند. البته باید همه این روزنامهها به عنوان بخشی از تاریخ مطبوعات ثبت شوند، اما اینكه روزنامهای از نظر هنری و جذابیت محتوایی و بصری ارزشمند باشند، خیلی كم است.
ایدهای برای آشتی مردم با مطبوعات دارید؟
اگر مراكز پژوهشی و دولت همراهی كنند، با ایجاد موزهای برای مرور تاریخ مطبوعات، مردم ميتوانند با تاریخ مطبوعات بیشتر آشنا شوند. بیش از ٣٠ هزار عنوان نشریه از زمان قاجار تا به امروز منتشر شده است و ما ميتوانیم موزهای را با ١٠ هزار عنوان نشریه از زمان قاجار تا حال حاضر به همراه اسناد مربوط به مطبوعات و روزنامهنگاران و سردبیران و مدیرمسوولان داشته باشیم. راه بعدی ميتواند این باشد كه یك كتابخانه تخصصی برای مطبوعات داشته باشیم. شاید مردم هم منابعی از تاریخ مطبوعات داشته باشند و به این كتابخانه اهدا كنند و پژوهشگران تنها به منابع ناقص اینترنتی مراجعه نكنند.