ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 31.01.2018, 21:01
تهران خندید

ریحانه طباطبایی / امتداد

برف بود، سرما بود، یخبندان بود، خیابان‌ها خوب نبودند، اما مردم می خندیدند، انقدر صدای خنده‌هایشان بلند بود که در گوش فضای مجازی هم پیچید و آنجا هم همه حتی از دورترین فاصله‌ها خندیدند و این شادمانی را تقسیم کردند.

آن روز حتی در توییتر هم دعوا نبود، همه باهم مهربان شده بودند و خنده مردم را به تصویر می کشیدند.

روی برفها سر می‌خوردند و صدای خنده شان می پیچید در گوش باد، به یکدیگر برف پرتاپ می کردند، گوشه گوشه‌ی شهر شد آدم برفی، بهم کمک می کردند، یکدیگررا سوار می کردند، کنار هم بودند، انگار جای برف شادی بود که بر سر این شهر بارید.

آن روز برفی بار دیگر به همگان نشان داد که مردم این شهر، مردم این سرزمین پیش از هرچیزی به شاد بودن نیاز دارند. برف می آمد و کارگر شهرداری زیر برف می‌رقصید، او هم حتی خندان بود، می‌دانست سفره‌اش خالیست و خانه سرد اما شاد بود از شادی مردمش.

مردم این سرزمین مدتهاست به بهانه‌های مختلف می خواهند شادی کنند، آن را نشان دادند، با یک گل پیروزی در فوتبال و یا درشب امضای برجام و یا شب اعلام نتیجه انتخابات به خیابان‌ها می ریزند و شادی می‌کنند و پای میکوبند، باید رفت در رستوران‌هایی که موسیقی زنده پخش می‌کند، آدمهایی را دید در جست و جوی شادی که نشسته بر روی صندلی با صدای دست چندم خواننده همنوا می‌شوند و می خندند و ....

شادی طفلیست گم شده که سر هر کوی و برزن و با هربهانه ای پیدایش می‌کنند، کافیست تا خواننده‌ای خیابانی آهنگ محبوبشان را بنوازد و با او همرقص شوند در خیابان‌ها، مانند فیلمی که چند روز پیش پخش شد که مردی در خیابان همنوا با موسیقی لزگی می رقصید.

باید اجازه داد تا مردم شادی کنند، بی بهانه، باید حکومت خود پیشگام شود و به جای منع برگزاری جشنواره آب بازی خود به مردم بگوید این جمعه به خیابان بیایید، به فلان پارک بروید و بازی کنید، ساعاتی بخندید و فراموش کنید تمام مشکلات را.

اگر جوانان می توانستند چون جوانان دیگر کشورها، به پارکی بروند ساعاتی جشنواره آب بازی برگزار کنند و کسی فریاد سر ندهد و سریعا برخورد امنیتی با آنها صورت نگیرد امروز شاهد اتفاقات بسیاری نبودیم، اگر اجازه می‌دادند چون چندی پیش که کنار هم در فروشگاهی جمع شدند، بازهم جمع شوند و هیاهوی امنیتی راه نمی‌انداختند  شاید امروز آمار دانش آموزان زندانی به خاطر اعتراضات اخیر کمتر بود.

مشکلات بسیار است، فساد، تبعیض، مشکلات اقتصادی، نارضایتی‌های سیاسی و .... اگر بخواهیم بنشینیم و بنویسیم طوماری می شود، اما این مشکلات قابل حل شدن هستند. باید به مردم اعتماد کرد، به خواسته‌هایشان گوش داد، باید قبول کرد که این مردم از اخم‌های هر روزه خسته شده‌اند، که بارها اعلام کرده‌اند نوع نگاهشان به سبک زندگی متفاوت است، نگاه رسمی را نمی پذیرند، گوش‌هایشان تشنه صدای ساز است، چشمهایشان به دنبال برق شادیست، لبهایشان بی‌بهانه و با بهانه به خنده باز می‌شود.

باید قبول کرد که این مردم نیاز به فضای باز اجتماعی دارند، قطعا اگر فشارهای اجتماعی از روی آنها برداشته شود، اگر مرتب تذکر نگیرند و بازخواست نشوند، خواسته‌هایشان رسمیت پیدا کند، نوع پوششان را خود انتخاب کنند، بر سر هر ردیف صندلی در کنسرتی تذکر نگیرند که چرا دست میزنی و ... از پس بقیه مشکلات نیز برخواهند آمد و با صبوری خیلی مشکلات را تحمل خواهند کرد.

می توان روز برفی تهران را بازهم تجربه کرد، می‌توان مردم را شاد نگه داشت، می‌توان صدای خنده‌هایشان را شنید و اخم نکرد، عصبانی نشد.