بلافاصله بعد از آنکه سخنرانی سیدمحمد خاتمی منتشر شد که گفته بود: «جوانانی که حتی شعارهای تند و ساختارشکنانه میدادند، برانداز نبودند. اینها اعتراض داشتند؛ ‘آشغال’ و ‘آشوب طلب’ نبودند، بلکه جوانانی بودند که احساساتشان غلبه کرده...» هشتکی با عنوان: #براندازم به راه افتاد که نزدیک به ۳۰ هزار بار توئیت شد. در این باره به موارد زیر دقت کنید:
اول: فیس بوک چند ماه پیش گزارشی از هزینه یکصدهزاردلاری روسیه برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به نفع ترامپ منتشر كرد که در آن افراد را به سمت کاربرانی خاص در فیس بوک هدایت میکردند. کاربرانی که حامی ترامپ بودند.
دوم: در ماجرای برگزیت گزارشی وجود داشت که بخش عمدهای از حسابهای کاربری که از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا حمایت میکرد، از آمریکا توئیت شده بود.
سوم: بخش مهمی از تحقیقات افبیآی برای آنچه دخالت روسیه در انتخابات آمریکا اعلام میشد، به تحقیق درباره حسابهای کاربری در شبکههای مجازی باز میگشت.
چهارم: آبان ۹۶ فیسبوک یکبار دیگر گزارش جدید داد که « در فاصله ماه ژوئن ۲۰۱۵ تا ماه اوت ۲۰۱۷ حدود ۸۰ هزار پست با هدف تحت تأثیر قرار دادن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا توسط “آژانس تحقیقاتی اینترنت سن پترزبورگ” در این شبکه اجتماعی منتشر شدهاند. فیسبوک در آماری که برای ارائه به سنای آمریکا تهیه شده، گفته است پستهایی از این قبیل از طرف کاربرانی با پروفایلهای جعلی تولید شدهاند و در دو سال گذشته در معرض دید حدود ۱۲۶ میلیون کاربر آمریکایی قرار گرفتهاند.
پنجم: همان زمان توئیتر گزارش داد که اخیرا ۲۷۵۲ حساب کاربری جعلی را که رد آن به روسیه میرسید، شناسایی کرده است. این رقم بسیار بیشتر از تعدادی بوده که تا آن زمان تصور میشد.
ششم: اندکی بعد اسپوتنیک (صدای روسیه) گزارش داد که توئیتر بیش از ۳۶ هزار حساب (دقیقا ۳۶۷۴۶ حساب) را که در طول انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا حدود ۱.۴ میلیون توییت مرتبط با انتخابات آمریکا را ارسال کرده بودند، شناسایی کرد.
به موضوع اخیر برگردیم. بلافاصله بعد از توئیت شدن نزدیک به ۳۰ هزار توئیت با هشتک #براندازم، این موضوع به عنوان یکی از بخشهای خبری بیبیسی فارسی به عنوان مسالهای مهم تلقی شده و ضمن کار کردن خبر، بخشهایی از برنامه چشمانداز بامدادی نیز به تحلیل و توصیف آن اختصاص پیدا کرد.
سئوال: با نگاهی به آنچه در انتخابات آمریکا رخ داد، آیا دقت به این مساله نمیتواند اهمیت داشته باشد که تنها با سه هزار کاربری که هر کدام ۱۰ توئیت، (با یک هشتک خاص) میتوان یک موضوعی را به مسالهای مهم و حاد (حتی برای بی بی سی) تبدیل کرد؟
البته تحلیلگر بیبیسی به خوبی میداند که نمیتواند این موضوع را به کل جامعه تعمیم دهد و از آن عبور مردم از اصلاح طلبی را استخراج کند. برای همین ناچار اعتراف میکند: «شاید هنوز نتوان شعارها علیه اصلاحطلبان و یا واکنشها به سخنان آقای خاتمی را به کل جامعه یا اکثریت شهروندان تعمیم داد و گفت که این دیدگاه، در ایران امروز به تمامی تثبیت شده است»
واقعیت این است که با وجود محتمل بودن این خطر، اما واکنشهایی از این دست که با هشتکی که مشخصا از عنوان «برانداز» استفاده میکنند، را نمیتواند با متن جامعه ایران همراه دانست. اما در عین حال باید مراقب دستکاری افکارعمومی با استفاده از اکانتهای سازمان یافته بود. در فقره اخیر که تلاش برای جا انداختن هشتک «براندازی» است به روشنی میتوان ردپای سازمان منافقین را دید.
همچنان که برخی از کاربران توئیتر با بررسی اکانتهای مهمی که این هشتک را به کار بردند، نشان داد که فعالترین و موثرترین آنها ناشناسند، عکس و نام واقعیت ندارند و به فراخور شرایط هویتشان را نیز تغییر میدهند.
یکی از روزنامه نگاران خارج از ایران با بررسی آنها مینویسد: دوستان عزیز فحاشان را ردگیری کنید. حدود ۶۰ تا پیدا و ریپورت کردهام که همه شان دسامبر ۲۰۱۷ به توئیتر آمده و ۴۰ نفر را فالو میکنند. برخی هشت تا ده نفر فالوئر دارند. برخی اسم دخترانه برای خود گذاشتهاند برخی آواتارشان برترانراسل و مشاهیر عالم است.
به نوشته یکی دیگر از کاربران توئیتر که اکانت های جعلی را بررسی کرده بود «همه این حسابها تقلبی مشغول القای سیاهی مطلق در آینده ایران، حمله به اصلاحات / جنبش سبز و توجیه دخالت خارجی است. »
بیشترین خطر این مساله متوجه فعالان سیاسی و رسانهای در داخل ایران است. اتفاق اخیر در موضوع هشتک براندازم یک خروجی مهم است. باید مراقب بود که این کانون نتواند نیروهای موثر در داخل ایران را جهتدهی کند. چون کانون هدف گذاری آنها نه تودههای مردم، بلکه فعالان داخل ایران هستند که ممکن است با نگاه به این فضاها دچار خطا در تحلیل و موضعگیری شوند.