دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶
درست در روز ملی هوای پاک، خوزستان بار دیگر تحت پوشش گردوغبارهایی قرار گرفت که اکنون بیش از یک دهه است بر سر ساکنان این استان باریدن گرفته و انگار قرار هم نیست پایان یابد! از این رو، خوزستانیها در سه روز گذشته هوایی را تنفس کردند که اگر نگوییم سمی، اما در برخی ساعات تا ۷۰ برابر حد مجاز حاوی ذرات معلق گردوغبار و نفسگیر بود! غبار شدید مدارس و ادارات دولتی در ۱۲ شهر استان را به تعطیلی کشاند، پرواز فرودگاههای استان را لغو و بسیاری را روانه بیمارستانها کرد. در همین حال، سازمان هواشناسی منشأ غبار روز جمعه را کانونهای داخلی و منشأ غبار روز شنبه را خارجی و داخلی توأمان اعلام کرد. اگرچه ریزگردهای خارجی از روز شنبه چندین استان دیگر غربی و جنوبی ایران را هم تحتالشعاع قرار داد، اما بررسیها نشان میدهد تقریبا بیشتر دفعاتی که خوزستان در دوسال اخیر زیر غبار مدفون شده، به گواه تصاویر ماهوارهای هواشناسی و سازمان جنگلها، کانونهای بحرانی داخلی منشأ وقوع آن بوده است، اما درنهایت شگفتی، به جای آنکه بیابانزدایی و احیای تالابها و هورهای فصلی نابودشده در دستور کار قرار گیرد، بیابانزایی و تداوم طرحهای انتقال آب بین حوضهای، توسعه کشاورزی و سدسازی روی سرشاخههای اصلیترین رودخانههای خوزستان همچنان ادامه دارد. در تازهترین رخداد، معاون اول رئیسجمهوری با موافقت پرسشبرانگیز رئیس سازمان محیط زیست حدود ۴۰ روز قبل، کلنگ فاز دوم طرح ۵۵۰هزار هکتاری توسعه کشاورزی خوزستان را – بدون گزارش ارزیابی اثرات زیستمحیطی- به زمین زد و رئیسجمهوری نیز وزارت نیرو را موظف به تأمین آب مورد نیاز برای این اراضی کرد! این درحالی است که بیش از ۳۵۰هزار هکتار از کانونهای بحرانی تولید گردوغبار خوزستان که عمده آنها در ۴-۵ سال اخیر هم ایجاد شده و چهار شهر اهواز، باوی، هندیجان و امیدیه را احاطه کرده است همچنان در حسرت جرعهای آب به سر میبرد.
براساس آمار سازمان جنگلها، بیش از ۶۰هزار هکتار از این اراضی در نتیجه خشکیدگی هورالعظیم و شادگان و ۲۱۰هزار هکتار هم در نتیجه خشکیدگی هورهای فصلی و مراتعی که پیشتر از طغیان رودخانههای زهره، جراحی و مارون تغذیه میشدند، ایجاد شده که ۱۳۰هزار هکتار آن در شمال، شرق و جنوب اهواز واقع شده است. تنها راه تثبیت خاک در این اراضی هم به گواه کارشناسان نه درختکاری، که تأمین حقابه هورهاست و هیچ بوتهکاری و درختکاری نمیتواند چاره کار ریزگردها باشد. با اینحال، با گذشت بیش از ۱۰ماه از مصوبه دولت مبنی بر تأمین ۶۵۰میلیون مترمکعب حقابه هورهای خوزستان توسط وزارت نیرو، این حقابه تاکنون تأمین نشده است. این درحالی است که دوسال پیش هم دولت، وزارت نیرو را موظف به تأمین حقابه تالابهای کشور ازجمله تالاب شادگان و هورالعظیم کرده بود که این مصوبه هم با توجیه اخیر وزیر که آبی برای تالابها در خوزستان نداریم، اجرایی نشد! نکته دیگر اینکه هیأت دولت ۳سال پیش هم مصوبهای برای احیای کانونهای بحرانی تولید گردوغبار این استان داشت که مقرر شد ۱۱۳میلیارد تومان برای تثبیت این اراضی اختصاص یابد اما بعد از گذشت دوسال فقط ۱۰درصد این بودجه تخصیص یافت که با این پول فقط ۳۸۰۰هکتار از اراضی بیابانی تثبیت شد!
ناگفته پیداست مادامی که کارون، زهره، جراحی، شادگان و هورالعظیم در حسرت جرعهای آب است و مسئولان دولتی و محیط زیست کشور همچنان سودای انتقال آب و سدسازی و افزایش سطح زیر کشت برنج، نیشکر، چغندر قند و... حتی در خشکترین و گرمترین مناطق کشور همچون خوزستان و سیستان را در سر دارند، گردوغبار این دو استان نهتنها کاهش نمییابد که با گسترش روزافزون کانونهای بحرانی، بر شدت گردوغبار هم افزوده خواهد شد. ریزگردها حالا دیگر نه فقط خوزستان که حتی چهارگوشه ایران را از شمال غرب گرفته تا جنوب شرق ایران در محاصره قرار داده است. حتی در یکقدمی بزرگترین سکونتگاههای کشورمان هم در اصفهان، تهران، مشهد، گرگان، شیراز و...، به دلیل سوء مدیریت در بخش آب و کشاورزی و محیط زیست کانونهای بحرانی بیابانی شکل گرفته که عنقریب فعال میشود!
متاسفانه آنچه امروز بر سر منابع آب و خاکمان میآید، نتیجه ۴۰سال پافشاری بر الگوهای غلط توسعه کشور است که در برههای از زمان بر محور زمین و در برههای دیگر بر محور آب و کشاورزی استوار شده است. نتیجه این اشتباه استراتژیک در بهرهکشی بیش از حد و بدون مطالعه
کارشناسی، افت کیفیت زندگی و سلامت شهروندان، افزایش نرخ مهاجرتها و افت شدید کارایی سرزمینی است که میبایست حیات نسلهای آینده را تضمین میکرد، اما امروز حتی از تأمین نیاز نسل حاضر هم عاجز مانده است!