ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 18.11.2017, 23:57
سرانه پائین مطالعه، فاجعه فرهنگی

زهرا علی اکبری

منبع: روزنامه مردم سالاری، ۲۵ آبان ۱۳۹۶

چرا کتاب خواندن مهم است؟ شاید بتوان به این شکل اهمیت این موضوع را آغاز کرد که کتابخوانی عادت رفیع و ارزشمندی است که می‌تواند آدمی‌را در مجموعه‌ای از مهارت‌ها و داشته‌ها بهتر و مجرب تر کند. بیوگرافی مردان و زنان بزرگ می‌گوید که بسیاری از آنها به دلیل الهاماتی که از خواندن کتاب‌ها به ویژه در دوران کودکی حاصل شده، به موفقیت‌هایی ماندگار دست یافته اند.

کتاب‌ها نه تنها الهام بخش و ایده پرداز هستند، بلکه زمینه فراگیری دانش  و علم را در حیطه‌های مختلف نیز فراهم می‌کنند.  پیشرفت‌های فناوری و تکنولوژی، تغییرات بسیاری را در عرصه کتابخوانی به ارمغان آورده‌، که توانایی ما را برای خواندن از طریق منابع مختلف دانش و کتاب‌ها افزایش می‌دهد و امکان رهبری و توسعه اندیشه را به وجود می‌آورد.

کتاب خواندن ذهن انسان را به فرهنگ‌ها و زبان‌ها در کشورهای  مختلف وصل کرده و این کمک می‌کند تا ضمن شناسایی بهتر مناطق مختلف جهان، ذهن از طریق خواندن در معرض ثروتی از ایده‌ها قرار گرفته و با عمق اندیشه و ترکیبی گسترده از رنگ‌ها و نژادها  ارتباطی احساسی و همدلی برقرار کند. خواندن کتاب‌هایی با موضوعات رمان، داستان کوتاه، شعر، سفرنامه، داستان کمیک و… علاوه بر سرگرمی‌مفید و اثربخش و دادن حس آرامش، الهام‌ بخش ایده‌ها و انگیزه‌های غنی هستند.  پیش از آن، هنگام کتابخوانی ذهن  به یک شیوه دیگر به کار گرفته می‌شود و با وجود حس تخیل هنگام خواندن، خواننده به سازنده و بازیگر داستانها تبدیل شده و این قطعا یک ورزش سالم برای ذهن خواهد بود تا در کنار مطالعه خطوط، ذهن آدمی‌درگیر ماجرا و محتوای کتاب شود و از آن یاد بگیرد.

در گذر زمان با پی بردن به ضرورت مطالعه و کتابخوانی و همچنین برای عمومیت بخشی به این خصیصه متعالی، کتابخانه‌ها به انواع و اشکال مختلف سازمانی تأسیس شده اند، به طور مثال برخی از آنها سنتی و تنها دارای نسخه‌های خطی هستند که ما را به آداب کهن و ریشه‌های فرهنگی متصل می‌کنند و پنجره‌ای هستند که از طریق آن می‌توانیم تاریخ جهان را ببینیم‌ و برخی با پیشرفت تکنولوژی، به شکل و شمایل دیجیتالی ساخته شده اند که کتاب‌ها را در نوک انگشتان آدمی ‌قرار می‌دهند و با تلفن همراه و وسایل دیجیتالی دیگر، خواندن می‌تواند در هر حال و مکانی نیز رخ دهد. در عین حال، باید یادآوری شود که کتابهای خوب سرمایه‌گذاری‌های خوبی هستند که مانند یک پرتو نور‌، روشنایی مسیر را در پیش روی خوانندگان قرار خواهند داد.

ترویج و ماندگاری فرهنگ کتابخوانی را می‌توان با بهبود و تقویت این هنجار ارزشی در خانه و خانواده آغاز نمود. زمانی که فرزندان  در محیطی تربیت و رشد نمایند که حضور کتاب و کتابخوانی بخشی از فرایند زندگی روزمره خانوادگی هست، می‌توان امید داشت که پس از آن با ورود به مدرسه و اجتماع با وجود افزایش مسئولیت‌هایش از کتاب خوانی رها نشود و بر بهره‌گیری از فواید آن  تداوم بخشد.

بعد ازخانه، این مدرسه و آموزشِ معلمان است که می‌تواند بر غنای این فرهنگ بیفزاید. دانش‌آموز باید بداند که دانش و علمِ روز تنها به محتوای کتب درسی و کلاس درس ختم نمی‌شود و برای رسیدن به آرمان‌ها و کسب تجارب و موفقیت‌ها بایستی به کتب و منابع دیگر هم رجوع نماید.

دانش‌آموزان می‌توانند با کتابخوانی به  یادگیری کلمات جدید و غنی‌سازی وسعت واژگان‌، آشنایی با زبان ادبی ونوشتاری و بهبود و ارتقای مهارت شنیداری و دیداری پرداخته  و دانش خود را در مورد علوم، محیط اطراف، مردم و فرهنگ‌ها، طبیعت، تاریخ و‌… ارتقا دهند. تحقیقات بارها نشان داده است که انگیزه خواندن با افزایش سن کاهش می‌یابد، به خصوص اگر در سن کودکی و نوجوانی، نگرش دانش آموزان نسبت به خواندن کمتر مثبت باشد.

اگر کودکان هنگام کتاب خواندن از آن لذت نبرند، بعید به نظر می‌رسد که وقتی سن آنها افزایش می‌یابد، این لذت را به همراه داشته باشند. بنابراین خانواده ومدرسه می‌توانند با داشتن برنامه‌هایی سازنده و اصیل ، ضمن زنده نگه داشتن انگیزه کتابخوانی در کودک و نوجوان به ایجاد حس مثبت در آنان کمک کنند‌.

درکنار این دو رکن اساسی موثر در ترویج فرهنگ کتابخوانی، نهادهای فرهنگی دیگری هم درگیر خواهند بود که متاسفانه در جامعه امروز ما به دلیل عدم اولویت بخشی دراین خصوص، از سوی آن نهادها صرف انرژی در برنامه‌هایی می‌شود که از نظر اهمیت با فرهنگ کتابخوانی برابری نمی‌کنند. گسترش و تعمیق فرهنگ کتابخوانی درجامعه، حرکت و موجی همگانی را می‌طلبد که باید برای آن وقت و هزینه صرف نمود تا به پیامدهای والای آن دست پیدا کرد.

متاسفانه آنچه از بیان گویای آمارها برداشت می‌شود سرانه بسیار پایین مطالعه و کتابخوانی در کشور است که این فاجعه فرهنگی – با توجه به شاخص‌های جهانی رشد و توسعه –  نیازمند برنامه‌ریزی و بسترسازی است و باید با  بسیج همگانی تمامی‌ نهادهای متولی، گام به گام به وضعیت مطلوب نزدیک و نزدیک‌تر شود.