ایران اولین کشور جهان است که به صورت توامان در حال پیر شدن و فقیر شدن است. یکی از مهمترین عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بیتوجهی به صندوق های بازنشستگی بود.
شوروی توسط آموزههای سوسیالیستی اداره میشد. آنها زمانیکه جمعیتشان بسیار جوان بود سن بازنشستگی را پایین آوردند و حقوقها را بالا بردند و به طور کلی به آینده و سرنوشت صندوق های بیمه و بازنشستگی بیتوجهی کردند. در نتیجه در سال ۱۹۸۵ و پنج سال مانده به فروپاشی، تعداد بازنشستهها از تعداد شاغلان جلو زد و اتحاد جماهیر شوروی حدود ۱۰۲ میلیون بازنشسته داشت. در نتیجه صندوقهای بازنشستگی این کشور، ورشکسته شدند.
مشکل بنده اساسا این نیست که جمعیت ایران در حال پیر شدن است. پیر شدن اتفاقی است که برای هر کشوری در فرایند توسعه اتفاق میافتد. دنیا پر از کشورهای پیر است مانند لهستان، آلمان ، ژاپن، اروپای غربی، روسیه و ایتالیا. من حتی مشکلی ندارم که ایران کشور نسبتا فقیری است برای اینکه دنیا پر از کشورهای فقیر است. نگرانی من این است که ایران اولین کشور جهان است که به صورت توامان در حال پیر شدن و فقیر شدن است.
در سایر کشورها ملتها به افراد فقیر در قالب صندوقهای خیریه توجه میکنند اما زمانی که ملتی هم در حال پیر شدن باشد و هم در حال فقیر شدن، مشکل ایجاد میشود. ملت ایران در چهار دهه گذشته بهترین فرصتها برای پیشرفت و توسعه را بدون نتیجه سپری کرد در حالی که هم پول داشتیم و هم ملتی جوان بودیم. در واقع به عنوان یک ملت، هم پول و هم جوانی را از بین بردیم.
شما بدترین و وحشیانهترین تجلی توامان فقر و پیری کشور را در صندوقهای بازنشستگی میتوانید ببینید. همیشه دولتها به صندوقهای بازنشستگی به چشم حیات خلوتی که میتوان منابع آن را به آسانی در اختیار گرفت، نگاه میکنند. این موضوع به دلیل تسلط دولت بر ساختارهای اقتصادی و سیاسی ناشی از فقدان دموکراسی و تصدی و دخالت دولت در اقتصاد است.