لطفالله میثمی، مدیرمسئول نشریه «چشمانداز ایران»، در سرمقاله شماره ۹۹ این مجله که به بهانه همه پرسی اقلیم کردستان در کانال این مجله بازنشر شده؛ نوشت:
در صورتی که استقلال کردستان عراق اعلام شود اقلیم کردستان عراق با سه ناسیونالیسم مواجه خواهد شد:
الف) ناسیونالیسم عرب؛
ب) ناسیونالیسم ترک
ج) ناسیونالیسم ایرانی.
میدانیم که ناسیونالیسم عرب و ترک تاکنون نسلکشیهایی نسبت به کردها روا داشته و بنابراین، کردهای اقلیم برای حفظ استقلال خود به اسارت جدیدی تن خواهند داد و آن همان اسارتی است که ملت ایران در صدسال اخیر داشته است.
زندانی که ملت ایران در صدسال اخیر داشته، مثلث «نفت، اسلحه، جنگ» بوده است. به این معنا که نفت خام را بفروشیم و با پول آن اسلحه خریده و جنگی راه انداخته یا دفاعی در برابر جنگ تحمیلی ایجاد کنیم.
حال با توجه به مواجهه اقلیم با این سه ناسیونالیسم آیا به فرض درآمدهای نفت و گاز و به فرض راهیابی به دریا -که فعلا چنین راهی را ندارند و با روندی که پیش میرود؛ احتمال آن ضعیف خواهد شد -راه برونرفتی را میتوان از چنین زندان و اسارتی تصور کنند؟
آقای عثمان اوجالان در گفتگویی که در روزنامه ترکیهای «اورتادوعو» در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۸۶ به نقل از خبرنگار روزنامه «صباح» ترکیه در اربیل عراق درج شده، بر این باور است از آنجا که ترکیه نخست از حمایت خارجی برخوردار بوده و دوم ارتش منظمی دارد، بنابراین حزب کارگران کردستان، موفقیتی در ترکیه به دست نیاورده و نخواهد آورد.
عثمان اوجالان میافزاید: از آنجا که ایران مانند ترکیه از حمایت کشورهای خارجی برخوردار نیست و ارتش ایران، انسجام ارتش ترکیه را ندارد، بنابراین حملهها متوجه ایران میشود.
ملاحظه میشود در این گفتوگو، روی حمایت اسرائیل، امریکا و حتی ارتش ترکیه، در حمله به ایران حساب باز شده است.
به نظر میرسد این سادهاندیشی در تفکر آقای عثمان اوجالان ناشی از تفکر صرفا نظامی و بدون دوراندیشی سیاسی و مکتبی باشد.
این سادهاندیشی در گذشته هم رخ داده و عوارض منفی بسیار زیادی به بار آورده که هرگاه کردها از تبعیضهای واقعی صحبت کنند، اینچنین تلقی میشود که خواهان تجزیه و جنگ داخلی هستند.
شاید نیاز باشد که بیشتر بر سر اولویتها و مبانی تئوریک هر عملی اندیشهورزی شود تا مبادا یک حزب مدعی کارگران در کنار تروریسم دولتی اسرائیل و محافظهکاران جدید امریکا، این سرمایهداران وحشی، ائتلافی تشکیل دهند.
کما اینکه رهبران این حزب باید متوجه وضعیت اجتماعی و فرهنگی کردهای ایران باشند؛ به دلیل پیوستگی تاریخی ایرانیان، پیوندهای اجتماعی و فرهنگی عمیق و گستردهای میان همه ایرانیان و بویژه مردم کرد با دیگر نقاط ایران وجود دارد.
کشاندن پای حزب پ.ک.ک به مسائل ایران، ضمن آنکه یک خطای استراتژیک است، زمینه رودررو قرارگرفتن مردم ایران بهویژه گروه زیادی از مردم کرد ایران را با حزب یادشده فراهم میآورد.
اگر در کشورهای مجاور علیه کردها نسلکشی یا جنگ نژادی صورت گرفته، اما ایران همواره همراه این مردم بوده و حتی در اوج درگیریهای منطقهای، مردم ایران پذیرای آوارگان کرد بودهاند.