این روزها همه مشغول توصیه دادن به رئیسجمهوری درباره ترکیب کابینه دولت دوازدهم هستند. هرکس از منظر گرایشهای نظری و جناحی خود پیشنهادهایش را بیان میکند.
برخی از سهمیه جناحی میگویند، بعضی دیگر بر تخصصگرایی اصرار دارند؛ برخی مطالبات مردم را از دولت مطابق سلایق خود تعریف میکنند؛ گروهی بر لزوم تغییر جمعی از وزیران اصرار دارند؛ ...و خلاصه سلایق چنان متنوع است که اگر قرار بر لحاظ همه آنها در انتخاب کابینه آینده باشد تا هفتهها و بلکه ماهها باید برای معرفی آن معطل بود. اما در این میان آنچه نگاههای بیغرض را به دولت دوازدهم امیدوار میکند، همانا مهارت سیاسی و درک روشن رئیسجمهور روحانی از ماهیت دولتی است که به مردم وعده داده است. مطابق با آنچه دکتر “حسن روحانی” به صراحت بیان کرد، ترکیب و کارکرد دولت یازدهم باید بازتابی از خواست مردم در انتخابی باشد که میان گرایشهای رقیب روشن و هدفدار بود. در باور اکثریت مردم، حسن روحانی رئیسجمهوری است که میداند چه هدفی دارد؛ با چه ابزار و امکانی در پی انجام برنامههای خود است و در پایان هشت سال ریاست برقوه مجریه چه کارنامهای را میخواهد به مردم ارائه کند.
مردم نجیبانه همه همدلیهای لازم را با دولت داشته و دارند. آنان امیدوارند کابینه دوازدهم با ضربآهنگی بیش از دولت یازدهم و با درک فرصتهایی که نباید بیش از این از کف برود، در همه سطوح وعده داده شده عمل کند. بنابراین بیش از هرکس رئیسجمهور روحانی است که با تکیه بر مهارت و تجربه پرقدمت حضور در ساختار نظام سیاسی میداند چگونه مهرههای خود را در صفحهایبچیند که پیچیدگیهای هزارتو دارد. اگر همه طرفهایی که سهمی در نتیجه انتخابات 29 اردیبهشت داشتهاند، همچنان براین باورند که درایت حسن روحانی امکان برون رفت کشور از مشکلات را فراهم خواهد کرد، پس لازم است به انتخابهایش اعتماد کرده و از آن حمایت کنند. این حمایت به معنای قبول بیچون و چرا از دولت منتخب نیست بلکه ایجاد فرصت و آرامش برای تشکیل دولتی است که از حالا مورد هجمه مخالفان مغرض قرار دارد.
رئیس جمهور منتخب تاکید دارد که تفکر مردم باید در همه سطوح دولت حاکم باشد. این نظر به معنای آن نیست که برخی خود را مصداق دیدگاه مردم دانسته و حتماً باید یک صندلی در کابینه داشته باشند. اتفاقاً دولت دوازدهم با همه آنچه از آن انتظار میرود، نمیتواند شکلی از شرکت سهامی باشد که سهمخواهان به اندازه نفوذ خود امتیاز میگیرند. اگر چنین شود، فرصت برای عمل به وعدههایی که رئیسجمهور در رقابتهای انتخاباتی بیان کرد از دست میرود. کانون توصیه و هشدارها به روحانی برای کابینه دوازدهم باید متوجه مسئولیتی باشد که برعهده گرفته است. وزیران آینده نمیتوانند عافیتطلبانه مسئولیتها در پیشبرد و دفاع از برنامههای دولت را تنها بردوش رئیسجمهور و تعداد معدودی از اعضای کابینه وانهند. دولت آینده برای اجرای برنامههایش به وزیرانی محتاج است که به قول رئیسجمهور پاشنهها را ورکشند و وارد میدان شوند. دولت دوازدهم روزگاری سخت پیشرو دارد. هرگونه عافیت طلبی به معنای عقب نشستن از وعدههایی است که مردم با تحمل همه ناملایمات به آنها دلخوش کردهاند. بنابراین توصیهها به رئیسجمهوری باید از جنس وسواس در انتخاب اعضای کابینه باشد و نه سهمخواهیهایی که چشمانداز را برای مردم کسالتبار میکند.