يكشنبه ۲۸ خرداد۱۳۹۶
ماهیت روابط ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور مهم و تاثیرگذار یکی از مهمترین عناصر تعیینکننده ساختار سیاسی و امنیتی در منطقه به شمار میرود و باید گفت بهبود روابط میان این دوکشور روندی اجتنابناپذیر است. در بیش از یک دهه اخیر، تقابل این دو کشور، مهمترین درگیری منطقهای در خاورمیانه بوده؛ درگیری که دامنه آن از گستره سرزمینی این دو کشور فراتر رفته و دیگر مناطق از عراق گرفته تا یمن را درگیر کرده است. البته درگیری ایران و عربستان با افزایش درگیریهای داعش در سوریه بیشتر هم شد و در نهایت حمله به سفارت عربستان در تهران که در پی اعدام شیخ نمر روحانی شیعه در عربستان اتفاق افتاد باعث قطع شدن روابط این دو کشور شد. ملک سلمان بعد از آن انزوای ایران را در دستور کار قرار داد. این اتفاق موجب شد شرایط عادی بین این دو کشور همسایه دیگر وجود نداشته باشد. اکنون نیز قطع روابط دیپلماتیک و تجاری قطر با عربستان باعث شده شکاف میان ایران و عربستان بیشتر هم شود. در ادامه این اختلافها ایران در مواجهه با رفتارهای تروریستی اخیر در تهران، عربستان را حامی تیم تروریستی برای ایجاد عملیات در ایران خواند و براساس تایید وزیر اطلاعات دست حمایت آنها علیه ایران آشکار است که طبق صحت این گفته ایران میتواند به لحاظ دیپلماتیک در این موضوع عربستان را محکوم کند.
منتها مهمترین مساله بین ایران و عربستان منافع مشترک در مساله نفت و امنیت منطقه است و برای حفظ این منافع مشترک نیاز به حل این اختلاف سخت وجود دارد. به اعتقاد برخی در ایران هم موضع سرسختانه نسبت به سرکوب مواضع عربستان وجود دارد و هم موضع مذاکره و راهحل دیپلماتیک! اما ایران تصمیم گرفته که سیاستش را بهگونهای تنظیم کند که موجب حفظ اقتدار و نهایت ایجاد فضای صلح و امنیت پایدار در منطقه شود. از این رو محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در توئیتی اظهار داشت که همسایگان ما دائمی هستند و جغرافیا را نمیتوان تغییر داد. خشونت راهحل نیست و باید با گفتوگوی سازنده به ویژه در ماه رمضان این مسایل را حل کرد. حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر ریاستجمهور نیز در این رابطه در توئیتی گفت: قطع روابط راه درستی برای خروج از بحران نیست. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه نیز در این رابطه گفته بود اختلافات ایران و همسایگانش منافع همه کشورهای منطقه را به خطر میاندازد و با گفتوگو باید این اختلافات را حل کرد. در کل دولت روحانی بر نیاز به گفتوگو برای کاهش تنشها تاکید دارد چراکه نه ایران به دنبال تاثیرگذاری در عربستان است و نه عربستان توانایی نقش بازی کردن برای کاهش قدرت ایران در منطقه را دارد.
از دیرباز عربستان و آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال اجماع علیه ایران بودند اما ایران توانست با هوشمندی سیاسی توافق برجام این ائتلاف را برهم بزند و حالا اتکای عربستان به آمریکاست که باعث شد قطر را به حمایت از تروریسم متهم کند؛ موضوعی که نباید با موضعگیریها و اقدامهای نادرست از جانب ما مواجه شود.
تداوم یاوهگویی الجبیر علیه ایران
به گزارش سیانان، عربستان سعودی و امارات (متحدان آمریکا) جریانی را با هدف منزوی کردن قطر (دیگر کشور سنی همپیمان آمریکا) هدایت میکند که اتهام ظاهری قطر در این جریان حمایت از تروریسم و گروههای فرقهگرا با هدف بیثبات کردن منطقه است. این پایگاه خبری آمریکایی در گزارش خود بحران قطر را نزاع بر سر سلطه بر منطقه خواند و مدعی شد که تعمیق بیاعتمادی میان پیروان شیعه و سنی در منطقه با هدایت ایران و عربستان دلیل اصلی این اختلافات است. از طرفی یاوهگویی الجبیر علیه ایران ادامهدار است. وزیر امور خارجه عربستان در جدیدترین گزافهگویی خود به ایران و قطر حمله کرد. عادل الجبیر مدعی شد مطالبات برای توقف حمایت قطر از تروریسم جهانی است و منحصر به شورای همکاری خلیجفارس نیست. وزیر خارجه عربستان با تکرار ادعای واهی خود درباره حمایت ایران از تروریسم اظهار کرد: ایران با استفاده از سپاه پاسداران، تروریسم را در منطقه گسترش میدهد. وی ادعا کرد: اگر ایران میخواهد کشور محترمی باشد، باید از حمایت از تروریسم، انفجار سفارتخانهها و انتشار طایفهگری دست بردارد! الجبیر طی سخنانی اظهار داشت: ریاض در حال تهیه لیستی از شکایتها درباره قطر است که به زودی اعلام خواهد شد. وزیر خارجه عربستان با بیان اینکه قطر باید به درخواستهای مربوط به حمایت از تروریسم پاسخ دهد، گفت: این درخواستها جهانی است و فقط مربوط به شورای همکاری خلیجفارس نمیشود.
عربستان به دنبال تحریک سیاسی ایران است
دکتر علی نصیری، کارشناس مسایل بینالملل در گفتوگو با روزنامه «جهانصنعت» درباره آینده ایران و عربستان و اینکه آیا دو کشور میتوانند با وجود تنشهای شدیدی که طی هفتههای گذشته داشتهاند، روابط خود را بهبود بخشند، پاسخ داد. وی گفت: «با توجه به حوادثی که در داخل عربستان و در منطقه رخ داده است همچون روی کار آمدن ملک سلمان و جریان جوانگرا و بیتجربگی که در دستگاه حکومتی عربستان حاکم شده است، تنشهایی که عربستان در داخل کشورش با شیعیان دارد و اعدام محمدباقر نمر و سرکوب مناطق شرقی، دخالت در مسایل یمن و بحرین و سرخوردگی ناشی از نتایج آن، شکستهایی که در حمایت از جریانهای افراطی در سوریه و عراق متحمل شده و هزینههای سنگینی که به اعتبار عربستان لطمه زده است، علاوه بر آن برنامههایی که ترامپ دنبال میکند همچون فروش سلاح برای تشویق و فشار بر عربستان برای جبههبندی با ایران و تنش اخیر در روابط عربستان با قطر بر این محور که قطر از تروریسم حمایت میکند و با ایران تعامل نزدیک دارد، مجموعه این عوامل نشان میدهد که روابط ایران با عربستان درآینده نزدیک بهبود پیدا نمیکند گرچه دولت ایران میخواهد این روابط را از حالت بحران به حالت عادی برگرداند و دائما در لفظ و عمل دنبال این است که عربستان را پای میز مذاکره بیاورد و از طریق مسالمتآمیز تنشها را کاهش دهد ولی جبهه مقابل نشان داده که این اراده را ندارد و به دنبال برخورد نظامی مستقیم و غیرمستقیم است.»
وی افزود: «حرکت تروریستی تهران که منجر به شهادت 17 نفر شد نقطه درخواستی است که آمریکا برای برخورد با ایران دارد بنابراین در افق آینده ایران و عربستان احتمالا از این برخوردها با فشار بیشتری حمایت میشود که گروهها از طریق مرزهای غربی و شرقی وارد ایران شوند و این نشاندهنده این است که اراده طرف مقابل بر برخورد، تنش و بیثبات کردن ایران است. اراده ایران اینگونه نیست. میطلبد که دولتمردان ما حقانیت و صبر را پیشه و مماشات کنند. البته تهدیدات میدانی عربستان را باید مهار و جبههبندی آنها را خنثی کنند و در سازمانهای بینالمللی فعال با عربستان برخورد کنند. ایران مستقیم نباید وارد قضیه شود چرا که عربستان و کشورهای مشابه امروز با یک بحران داخلی و منطقهای تدریجی روبهرو شدهاند و به سمت فروپاشی و تجزیه کشورهایشان در حال حرکت هستند. سرنوشت این کشورها مانند لیبی و وضعیتی است که دولت صدام پیدا کرد بنابراین ایران نباید در این مساله مستقیم وارد شود وگرنه مجبور خواهد بود هزینههای این خسارت را خود پرداخت کند.»
این استاد دانشگاه درباره اینکه این حرکات عربستان آیا منجر به درگیری مستقیم با ایران میشود یا نه، پاسخ داد: «حرکتهایی که عربستان انجام میدهد و تنشهایی که ایجاد میکند جنبه ایذایی و تاکتیکی دارد و عربستان توان بیثباتی اساسی و براندازی ندارد اگرچه عربستانیها به دنبال این مساله هستند. عربستان آنقدر با بحران داخلی و منطقهای درگیر است که توان، فکر و برنامهای نمیتواند در این حوزه داشته باشد. عربستانیها میخواهند فرافکنی و ایران را تحریک کنند که درگیر شود و بعد مظلومنمایی کنند و از پتانسیلهای کشورهای عربی اسلامی برای حمایت از خودشان یا کشورهای غربی کمک بگیرند. ایران باید مراقب باشد این هدف را برای عربستان محقق نکند چراکه آنها خواهند گفت که ما گفته بودیم ایرانیها تروریست، تجاوزگر و زیادهخواه هستند، ایران به ما حمله کرده، بیایید به ما کمک کنید. عربستانی دقیقا میخواهد داستان عراق برای کویت را نسبت به ما رقم بزند.»
نصیری درباره واکنش ایران درباره تحریکات عربستان توصیه کرد: «ایران باید با مماشات و عقلانیت این بحران را حل کند. عربستانیها باید خودشان مسایلشان را حلوفصل کنند و بهتر است ایران از دور دستی بر آتش داشته باشد نه اینکه بخواهد مستقیم وارد جنگی شود که خواسته عربستان است. البته عربستان وارد جنگ مستقیم با ایران نمیشود چرا که نه توان و نه اراده دارد و نه ائتلافی ایجاد میشود و نه اطمینانی به آینده این جنگ وجود دارد. همانطور که گفتم، آنها میخواهند این حرکتهای ایذایی را انجام دهند تا ایران را بیثبات کنند، بترسانند و کاری کنند که ایران عقبنشینی کند و از ایران امتیاز بگیرند. عربستان قصد دارد رفتاری که با قطر داشت را در سطح وسیعیتری با ایران داشته باشد ولی واقعیت امر این است که رفتاری که عربستان با قطر انجام میدهد، همانند رفتاری است که صدام با کویت با چراغ سبز غربی انجام داد. مقامات کشور باید دقیقا همان عقلانیتی که ما آن زمان داشتیم به خرج دهند. ما در درگیری عراق و کویت وارد نشدیم و هر دو کشور عراق و کویت هزینههای جنگ را دادند. امروز هم وضعیت عربستان با کشورهایی که با آنها درگیر شده مثل یمن، بحرین و قطر وضعیتی است که به تدریج امنیت، ثبات و یکپارچگی کشور و دولت خودش را بههم میزند. ما اگر وارد درگیری با عربستان شویم حقانیت برای عربستان ایجاد میشود که هزینههای جبرانناپذیری ممکن است به ما وارد شود. بعد هم با خسارت زیاد شاهد بههم ریختن دولت در کشور خودمان خواهیم بود. در حالی که اگر از دور مدیریت و دیپلماسی عاقلانهای داشته باشیم با حداقل هزینهها بحران را رد میکنیم و محمد بن سلمان که اکنون بخشی از قدرت را در دست دارد و در آینده کل قدرت را به دست میگیرد، کاری از پیش نمیبرد.»
وی در پاسخ به این سوال که چه کشوری برای میانجگیری در آینده ایران و عربستان پیشقدم میشود و آیا پاکستان توانایی ورود به حل این بحران در منطقه را دارد، گفت: «در حال حاضر مهم میانجیگری نیست، مهم، اراده عملی دو طرف برای حل بحران است و فعلا این اراده از سوی عربستان وجود ندارد که مسایل را به طور مسالمتآمیز حل کند. از طرف ایران هم آنها اتهام میزنند که این اراده وجود ندارد. با این حال پاکستان بازیگر قوی در روابط بین ما و عراق در گذشته یا کشورهایی مثل کویت بوده است اما شاید نقش واسط در این بحران ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد و ۸۰ درصد میل و اراده دو طرف هست که بخواهند تنش را حل کنند مثل قضیه بحران هستهای که اراده ایران و آمریکا بود که مشکل را حل کنند و کشور عمان واسطهگری کرد و بقیه دولتها مثل قزاقستان و ترکیه هم وارد شدند. اراده عربستان و ایران نشان میدهد یا هر دو طرف یا یکی از آنها- بیشتر عربستان- اراده جدی ندارد.»
با توجه به اتفاقات اخیر به گفته کارشناسان اولویت اول ایران باید ممانعت از وقوع جنگ در منطقه باشد و در همین رابطه باید از کشورمان صدای واحدی در تحولات مهم منطقه و جهان بشنویم. البته باید به این موضوع نیز واقف بود که هیات حاکمه فعلی عربستان در مرحله گذار است و تا زمانی که محمدبن سلمان، نایب ولیعهد عربستان که به دنبال قدرتگیری در عربستان است بر مسند قدرت ننشیند در برخورد با ایران بدون محاسبه هزینههای سیاسی سعی در دشمنی بیشتر دارد. به نظر میرسد با وجود حاکمان جوان و کمتجربه در عربستان حفظ دیپلماسی ثابت برای ایران و کشورهای منطقه راه دشواری باشد و مشخص نیست آینده این جوانگرایی در این کشور چه هزینهای را برای خود عربستان و کشورهای منطقه به همراه دارد.