برداشت من این است که بعد از پیروزی ترامپ تاکنون پخت و پزهای مقدماتی با تیم ترامپ درمورد ایران صورت گرفته که درصورت حمایت ژنرال مک مستر مشاور جدید امنیت ملی، تیلرسون وزیر خارجه و ژنرال ماتیس رئیس پنتاگون، عملیاتی خواهد شد.
هنگامی که ترامپ بعد از پیروزی برای دیدار با اوباما به کاخ سفید رفت، تنها توصیه اوباما به او این بود که مایکل فلین را به سمت مشاور امنیت ملی منصوب نکند. ترامپ هم ظرف ۲۴ ساعت او را منصوب کرد. توصیه اوباما بهخاطر گزارشهایی بودکه قبلا از سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا دریافت کرده بود. بنابراین چند هفتهای نیاز بود تا ترامپ به اشتباه خود پی برده و فلین را برکنار کند. اکنون تیم اصلی ترامپ نهایی شده و بنابراین قاعدتا استراتژی جدید واشنگتن در مورد ایران در اولویت جلسات اولیه شورای امنیت ملی آمریکا خواهد بود. اما چند مطلبی که ممکن است در این تصمیمات جدید موثر باشد.
بعد از اینکه پیروزی ترامپ مشخص شد، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان عمده وقت خود را بیسروصدا و محرمانه در واشنگتن گذراند. او منزلی در واشنگتن دارد و بنابراین نیازی به هتل هم نداشت. دراین مدت شبانه روز به دیدار و گفتوگو با اطرافیان ترامپ و اعضای برجسته کنگره، دوحزب دموکرات و جمهوریخواه و کمیته مشترک آمریکا و اسرائیل یعنی آیپک (قدرتمندترین لابی اسرائیل) پرداخت.
سه حرف اصلی او از این قرار بود: حضور و نفوذ ایران در منطقه را کاملا حذف کنید و اگر مایل به حمله نظامی نیستید، توانش را کاملا مستهلک کنید، فلش اتهام تروریسم را از وهابیت-عربستان به سمت ایران تغییر دهید و بالاخره اینکه متحدان عرب آمریکا در منطقه را مورد حمایتهای جدیتر قرار دهید. او بسته اقتصادی جذاب چند صد میلیارد دلاری را روی میز کاخ سفید گذاشت و به تیم ترامپ قول داد که عربستان و متحدان عربش، تمام هزینههای آمریکا درمورد اقدامات مورد درخواست ریاض در منطقه را تامین خواهند کرد.
نتانیاهو هم بعد از پیروزی ترامپ و قبل از تحویل گرفتن کلید کاخ سفید، با او گفتوگو کرد و ضمن ارائه نقشه راه جدید در مورد قضیه فلسطین و نیز برای مقابله با برجام و ایران، از او خواست امور خاورمیانه را به دامادش، کوشنر واگذار کند. در مورد کوشنر هم در یک کلام خلاصه کنم و آن اینکه او و نتانیاهو یک روح در دو بدن هستند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
توافق نانوشته کوشنر-تلآویو-عربستان این است که آمریکا و اسرائیل مدیریت راهبردی اقدامات ضدایران را بهعهده گرفته و عربستان و متحدانش نیز هزینهها را تامین خواهند کرد. تلآویو فاتحه راهحل دو دولت فلسطینی – اسرائیلی را خواهد خواند و آمریکا و اعراب متحد آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم کمک خواهند کرد. مثلث مذکور تلاش خواهد کرد با جذب مصر و ترکیه، همه قدرتهای اسلامی اصلی متحد غرب را به جبهه ضدایران ملحق کند.
ازسوی دیگر تیم ترامپ درون یک حلقه بسته، روی طرح یک بدهبستان بزرگ با روسیه کار میکنند. از جمله اینکه حوزهای در اروپای شرقی را بهعنوان حوزه نفوذ روسیه بپذیرد. هدف اصلی هم این است که روابط استراتژیک روسیه با چین را متزلزل کنند تا آمریکا بتواند چین را مهار کند. قاعدتا در این بسته روابط مسکو-تهران هم مدنظر خواهد بود. اما تحقق چنین معامله بزرگی، کار بسیار دشواری است زیرا جوهره استراتژی آمریکا، رهبری بلامنازع بر جهان است. در آمریکا همه با مهار چین موافقند اما نه به قیمت اتحاد استراتژیک با روسیه. بنابراین در این مورد ترامپ در داخل با چالشهای مهمی مواجه خواهد شد. مگر اینکه امتیازات متقابل بیش از حد تصور بزرگ باشد. اما تحقق بخش اول استراتژی ترامپ یعنی ایران در داخل آمریکا با مخالفت جدی مواجه نخواهد شد. اینکه ترامپ در دوره انتخابات، عربستان را منبع اصلی تروریسم خواند و بعد از انتخابات هم با ملکسلمان تلفنی در مورد همکاریهای استراتژیک توافق کرد، در چارچوب محورهای فوق است.
ترامپ یک دیپلمات نیست و بنابراین در یک کلمه هم بند را آب داد. او در سخنرانی فلوریدا در مورد برنامههای خاورمیانهاش از جمله ایجاد منطقه امن در سوریه گفت: «عربها هزینه آن را میدهند چون آنها بهجز پول چیزی ندارند.» اینکه در اجلاس امنیتی مونیخ، ترکیه و عربستان و اسرائیل بهطور متحد و یکپارچه تندترین اتهامات را به ایران زدند، نیز بخشی از این مبادلات مقدماتی است.
در دوره اوباما، فلش تروریسم از ایران و همپیمانانش بهسمت عربستان و وهابیت رفت. یکی از پخت و پزهای جدید این است که ایران بهعنوان حامی تروریسم تبلیغ شود و در مورد وهابیت و تکفیریها و عربستان بهعنوان منشأ و منبع تروریسم کمتر حرف زده شود. خواسته فوری سعودیها از آمریکا، پیروزی در یمن است. بنابراین احتمالا در این مورد اقدامات جدیدی در دست بررسی است. ممکن است ترکیه ماموریت پیدا کند که مذاکرات سوریه در قالب مثلث جدید روسیه-ایران-ترکیه را طولانی کند تا پیروزی عربستان در یمن هویدا و بالانسی به نفع عربستان در منطقه بهوجود آید. آنگاه با گسترش حمایتها از گروههای تکفیری در سوریه، اسد-روسیه-ایران در موضع ضعف قرار گیرد و به تبع آن تلاش کنند تا بغداد به سمت واشنگتن و ریاض چرخش کند.
تحریمهای جدید آمریکا تحت پوشش تروریسم و حقوق بشر و ضعیفتر کردن لابی نیمه جان ایران در آمریکا از جمله دیگر موارد است. از نظر طراحان پخت و پزهای جدید، زمان هم مناسب است زیرا ایران در چند ماه آینده درگیر انتخابات ریاستجمهوری میشود. آنها اینگونه فکر میکنند که اصحاب سیاست در ایران در چنین شرایطی غرق در رقابتهای داخلی خواهند بود و این زمان بهترین فرصت است.