استاد علوم سیاسی دانشگاه بنینگتون
منبع:بی بی سی
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در پیامی به مردم ایران، ضمن ستایش تاریخ پر افتخار و فرهنگ غنی آنان، ابراز تأسف کرده که ایرانیان «توسط یک استبداد دینی به زنجیر کشیده شده اند.» نتانیاهو به دوستی مردم ایران و اسرائیل اشاره میکند و یادآور میشود که قصد دارد در مذاکره با رئیس جمهور جدید آمریکا پیشنهاد نفی برجام را مطرح کند و «چگونگی مقابله با تهدید رژیم ایران که خواهان نابودی اسرائیل است» را توضیح دهد.
اگر دونالد ترامپ مواضع مبارزات انتخاباتی خود درباره ایران و اسرائیل و برجام را تبدیل به سیاست رسمی آمریکا کند، نتیجه آن میتواند برای ایران و اسرائیل رضایتبخش باشد زیرا که طرفین به دشمنی یکدیگر نیاز دارند. جدال تبلیغاتی ۳۸ ساله بین ایران و اسرائیل یک ویژگی استثنائی دارد و آن این است که اگرچه دو کشور هیچگونه تضاد منافع ملّی ندارند ولی رژیم ایران و ائتلاف دست راستی حاکم بر اسرائیل از دشمنی یکدیگر استفاده ابزاری میکنند و خواهان استمرارآن هستند.
بسیاری ازایرانی ها، چون دیگر مردم جهان (از جمله احزاب چپ و مدافعین حقوق بشر در اسرائیل) رفتار نیروهای امنیتی اسرائیل در مناطق اشغالی فلسطین را خلاف قانون و اخلاق و حقوق بشر میدانند و دولت اسرائیل را به حرکت در جهت بر قراری سیستم آپارتاید متهم میکنند اما مشروعیت کشور اسرائیل را مورد سئوال قرار نمیدهند. این منتقدین نه بی تفاوت به نگرانی امنیتی مردم اسرائیل هستند و نه بی خبر از یهود ستیزی و ظلم تاریخی به یهودیان. جالب اینجا است که معتبرترین ادبیات انتقادی از سیاست دولت اسرائیل و رفتار نیروهای امنیتی در مناطق اشغالی و افشای ستم به مردم فلسطین کار پژوهشگران و حامیان یهودی حقوق بشر در اسرائیل است.
یاسر عرفات تنها رهبر عرب بود که روح الله خمینی حاضر به ملاقات با او و تأئید مواضعش شد اما وقتی با رهبران اسرائیل وارد مذاکره شد، خمینی و پیروانش او را متهم به خیانت به اسلام کردند
رهبران و سخنگویان جمهوری اسلامی به درستی دولت اسرائیل را متهم به توسعه طلبی ارضی و نقض حقوق فلسطینیان میکنند ولی اعتراض آنان در ایران و جهان با بی اعتنائی و تمسخر روبرو میشود . علت آن این است که آن ها اتباعشان را به «خودی» و ‘غیر خودی» تقسیم کرده اند و حقوقی برای مردم قائل نیستند. در کشوری که رفتار بازپرسان و زندانبانان با دگراندیشان و مدافعان حقوق بشر متأثر از دوران بربریت است، صاحبان قدرت برای انتقاد اخلاقی و معنوی و حقوقی از دیگران اعتبار ندارند.
افراد و گروها و دولتهائی که با معیارهای اخلاقی و معنوی و حقوقی از اسرائیل انتقاد میکنند خواهان حل مسالمت جویانه نزاع و هم زیستی بین اسرائیل و فلسطین هستند ولی روحانیون حاکم بر ایران با صلح بین اسرائیل و اعراب مخالفند.
یاسر عرفات تنها رهبر عرب بود که روحالله خمینی حاضر به ملاقات با او و تأئید مواضعش شد اما وقتی با رهبران اسرائیل وارد مذاکره شد، خمینی و پیروانش او را متهم به خیانت به اسلام کردند. رهبران انقلابی ایران ترور انور سادات، را به دلیل صلح با اسرائیل ستایش کردند و نام قاتل او را بر خیابانی در تهران نهادند. می توان گفت که برای روحانیون حاکم بر ایران تبلیغات علیه اسرائیل و تهدید موجودیت آن وسیله تبلیغاتی خوبی برای توجیه بلندپروازیهایشان در منطقه و تحریک احساس حقارت و خشم توده های عرب علیه دولتهایشان است، دولتهائی که سالهاست در برابر تفوق نظامی، اقتصادی و سیاسی اسرائیل تحقیر و عاجز شده اند.
سنجش افکار عمومی در جهان عرب نشان میدهد که اکثریت مطلق مردم فلسطین معتقدند که دولتهای عرب اولویتی برای دفاع از حقوق آنان قائل نیستند. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی میکوشد که با «غده سرطانی» نامیدن اسرائیل خود را مدافع سر سخت مردم فلسطین معرفی کند و دولتهای عرب را به سازشکاری با آمریکا و صیهونیسم متهم سازد. هدف تبلیغات ضد اسرائیلی ایران این است که نزاع بین اسرائیل و فلسطین را به تقابل بین اسرائیل و اسلام تبدیل کند و از این طریق انگیزه های شیعه گری و فرقه ای خود در تقابل با دولتهای سنی عرب را به حاشیه براند.
بعد از مرگ صدام حسین این بنیامین نتانیاهو بود که خطر ایران برای منطقه را بزرگ جلوه داد و رهبران ایران هم با تبلیغات ضد اسرائیلی و ادعاهای غلو آمیز درباره توانائی رزمی ایران مهمات لازم را در اختیار راست افراطی اسرائیل قرار دادند.
در سی و هشت سال گذشته حاکمان ایران نشان داده اند که به خط قرمزها در رقابتها و جدالهای بین المللی توجه دارند. جمهوری اسلامی در حمایت از اقلیتهای شیعه در کشورهای عرب فعال است و دخالتش در سوریه، لبنان و عراق در تضاد با منافع ملی کشور است ولی با معیارهای معمول رژیم های استبدادی تفاوتی ندارد. جمهوری اسلامی علیرغم بلند پروازیهای ایدوؤلوژیک، نه به کشوری حمله نظامی کرده و نه در تبلیغاتش کشوری را تهدید به حمله نظامی میکند. بودجه نظامی ایران ٪۹ کّل بودجه نظامی کشورهای منطقه است. در سال ۲۰۱۴ بودجه نظامی عربستان سعودی و امارات متحده عربی ۱۰۳ بیلیون دلار بود حال آنکه بودجه نظامی ایران در آن سال کمتر از ۱۵ بیلیون دلار بود.
ایران خطر نظامی برای اسرائیل ندارد زیرا امکان حمله زمینی به آن کشور را ندارد. با وجود این واقعیت غیر قابل انکار بنیامین نتانیاهو و مؤتلفان او از خطر ایران برای امنیت اسرائیل سخن میگویند زیرا ترساندن جامعه اسرائیل از این خطر واهی را به نفع ائتلاف دست راستی حاکم میدانند. تاریخ یهود آغشته به تجربه قرنها تبعیض و آوارگی و رفتار خشن مسیحیان و مسلمانان و سر انجام خاطره نسل کشی در آلمان هیتلری است. وقتی رهبران ایران، سرزمین زندگی چنین مردمی را «غده سرطانی» مینامند که باید ریشه کن شود، قابل فهم است که تبلیغات آنان در بخش هائی از اسرائیلی ها چنان ترسی ایجاد کند که در انتخابات تبدیل به هدیه ای برای راست افراطی و مانعی برای حامیان صلح و سازش شود. در سراسر تاریخ ایجاد ترس یکی از ابزارهای کنترل جامعه و توجیه جنگ و خشونت بوده است.
بعد از مرگ صدام حسین این بنیامین نتانیاهو بود که خطر ایران برای منطقه را بزرگ جلوه داد و رهبران ایران هم با تبلیغات ضد اسرائیلی و ادعاهای غلو آمیز درباره توانائی رزمی ایران مهمات لازم (نقل قولهایی از موعظه های و سخنرانی های صاحبان قدرت در ایران) را در اختیار راست افراطی اسرائیل قرار دادند. در انتخابات پارلمان سال گذشته اسرائیل موفقیّت احزاب دست راستی به رهبری نتانیاهو متأثر از تأکید آنان روی خطر ایران برای امنیت کشور و به حاشیه راندن مسائل و چالشهای اقتصادی جامعه بود. رهبران جمهوری اسلامی هم به استقبال این اغراق گویی ها می روند و با استناد به آن مدعی میشوند که دشمنان اسلام را روزی شکست خواهند داد. داستانی طولانی و ادامه دار که در حدود چهار دهه سیاست خارجی دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است و به نظر می رسد تا سال ها ادامه خواهد داشت.