ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 29.09.2016, 9:47
آیا تالاب بختگان احیا شدنی است؟

زهرا داستانی/روزنامه ابتکار

بخت بد بختگان
گروه ایرانشهر‌
۱۱ سال می‌شود که تالاب بختگان در انتظار جریان آبی دوباره در رگ‌های حیاتش است. زندگی دوباره‌ای که شاید دیگر امکان پذیر نباشد. گرچه دولت و سازمان محیط زیست همیشه نسبت به احیای دریاچه‌ها خوشبین بوده و هستند اما پرویز کردوانی، جغرافیدان ایرانی می‌گوید که باید با تالاب بختگان خداحافظی کرد.
تالاب بختگان یکی از ۱۲ تالاب دائمی و فصلی استان فارس است که ۱۱ سال از خشکی آن می گذرد. گرچه از آغاز ارائه گزارش‌های خشکی این دومین دریاچه بزرگ ایران، وعده‌ها حکایت از احیای این دریاچه داشت اما احیای تالاب فقط در حد شعار و حرف باقی ماند تا این دریاچه هر روز با شرایط بحرانی‌تر دست و پنجه نرم کند. آخرین اظهار نظ‌ر‌های کارشناسان از وضعیت این دریاچه در سال گذشته نشان می‌دهد که این دریاچه برای احیا نیازمند ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب از سهم آبهای پشت سد است. سهمی که شاید با وجود بارش اندک و خشکسالی‌های ایران سهمی بزرگ‌تر از حد انتظار باشد. گرچه به گفته محسن محفوظی، کارشناس معین تالاب‌های استان فارس، در سال‌های ۹۲ و ۹۳ اقداماتی فرعی مانند تعیین حریم تالاب بختگان با هدف جلوگیری از هر گونه دخل و تصرف در حریم تالاب انجام شده که به دنبال آن بخش‌های زیادی از حریم تالاب مشخص شده و همچنین برای احیای دریاچه بختگان در بودجه سال ۹۴ اعتباری حدود ۲.۵ میلیارد تومان نیز دیده شده اما اصغر مسعودی، نماینده مردم نی ریز و استهبان اکنون در گفت‌وگو با مهر بیان کرده است که تالاب بختگان طی چند سال گذشته به طور کامل خشک شده و در حال حاضر از آن فقط نمکزار باقی مانده و ما شاهد بی‌مهری‌هایی از سوی دستگاه‌های ذی ربط برای احیای این دریاچه بوده‌ایم.
آیا دریاچه بختگان احیا می‌شود؟
گرچه خبرهایی که امروزه از احیای دریاچه ارومیه به گوش می‌رسد ما را به بازگشت دریاچه‌های ایران امیدوار می‌کند. با این حال آیا دریاچه بختگان می‌تواند دوباره احیا شود؟ پرویز کردوانی، جغرافی دان ایرانی در گفت‌و‌گو با «ابتکار» در پاسخ به این سوال می‌گوید: به غیر از دریاچه ارومیه و تالاب هامون سایر دریاچه‌های بیمار ایران توان احیا دارند اما متاسفانه آب نیست که بتواند دریاچه را احیا کند. او با اشاره به عدم احیای دریاچه ارومیه می‌گوید: علی‌رغم خبرهایی که از احیای دریاچه ارومیه به گوش می‌رسد، بر طبق قانون ظروف مرتبط هر چه آب به این دریاچه وارد شود، ناپدید خواهد شد. چرا که این دریاچه‌ مریض شده است. اما سایر دریاچه‌ها در داخل ایران لاغر شده‌اند و اگر آب به آنها ببندند چاق می‌شوند. اما مسئله اینجاست که آبی وجود ندارد. مگر در شرایطی که دست طبیعت به احیای آنها کمک کند و سیلابی آب را به این دریاچه‌ها باز گرداند. تالاب بختگان در انتهای رود کر قرار دارد و اگر آبی به بخواهد به این تالاب وارد شود باید در ابتدا طشک را سیراب کند.
چه عاملی سبب خشک شدن بختگان شد؟
گرچه محسن محفوظی، کارشناس معین تالاب‌های استان فارس سال ۹۴ در گفت‌وگو با ایرنا وجود سه سد در بالادست تالاب بختگان بر روی رودخانه «کر» را موجب خشک شدن این حوضه آبی می‌داند اما پرویز کردوانی در این رابطه می‌گوید: مدیریت نادرست منابع آبی سبب خشک شدن این تالاب شد. به گفته محفوظی کارشناس معین تالاب‌های استان فارس حدود ۱۳۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی در پایین دست این سه سد وجود دارد. کشاورزان با احداث چاه‌های غیر مجاز و پمپاژ آب رودخانه مانع رسیدن آب به تالاب بختگان می شوند. پرویز کردوانی در گفت‌وگو با «ابتکار» بیان می‌کند: آن زمانی که هیچ انسانی در این منطقه زندگی نمی‌کرد آب به دریاچه طشک و بختگان می‌ریخت ولی از وقتی که سد در این منطقه احداث شد جمعیت در این منطقه زیاد شد و کشاورزی آغاز شد. علاوه بر این شهر مرودشت، پاسارگاد و شیراز از آب این سد استفاده کردند. او در ادامه بیان می‌کند: سد خوب است چرا که آب را ذخیره می‌کند اما اگر مدیریت درستی بر آب وجود نداشت باشد به خطری بزرگ برای طبیعت و انسان‌ها تبدیل می‌شود. اگر از ابتدایی که سد ساخته شد، حق‌آبه دریاچه نی ریز و بختگان را مشخص می‌کرد و سهمی را برای کشاورزی و آب شرب مردم پاسارگاد و شیراز مشخص می‌کرد چنین اتفاقی نمی‌افتاد. اما این کار انجام نشد و جمعیت فراوانی به پاسارگاد و شیراز هجوم اوردند و در آنجا سکونت گزیدند، دولت قانون گذاشت که اولویت اول توزیع آب برای شرب (شهر) باشد و در وهله دوم به صنعت و سوم به کشاورزی تعلق گیرد و در اینجا جای سهم تالاب‌ها و دریاچه‌ها نادیده گرفته شد. کردوانی ادامه می‌دهد: اما عامل اصلی و مهم مرگ این دریاچه توسعه کشاورزی است. صدها کشاورز در این منطقه کشاورزی می‌کنند و علاوه بر اینکه از آب رود برای کاشت برنج استفاده می‌کنند، چاه‌هایی که حفر کرده‌اند تا عمق ۲۰۰ متری پایین رفته است. اتفاقی که باعث نشست زمین و به خطر انداختن آثار تاریخی در این منطقه به خصوص تخت جمشید شده است.
کشاورزان خودسر
گرچه اجازه کشت برنج امروز در مرودشت به کشاورزان داده نمی‌شود اما کردوانی می‌گوید که کشاورزان در مرودشت متحد هستند و ماموران نمی‌توانند جلوی کشاورزان را برای کشت محصول در این منطقه بگیرند. البته کشاورزان حق دارند چرا که کشاورزی تنها فعالیت اقتصادی آنها را تشکیل می‌دهد اما دولت می‌تواند آنها را آموزش دهد و به آنها بگوید که چه محصولی برای کاشت در این منطقه مناسب است. محصولی که هم خریدار داشته باشد و هم با محیط زیست هماهنگ باشد. اما متاسفانه این اقدام از سوی دولت انجام نمی‌شود.

فقر مردم را به چیدن گیاهان دارویی وادار کرده
هر جا که آبی باشد انسان‌هایی در اطراف آن مسکن می‌گزینند. این یک اصل تاریخی برای بقای انسان‌هاست اما چه می‌شود اگر این آب دیگر نباشد؟ فقر و تنگ دستی یکی از پیامدهای بی‌آبی خواهد بود. اتفاقی که اکنون بر سر مردمان فارس آمده است. پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران با اشاره به نقش دریاچه و تالاب بختگان در زندگی مردم منطقه می‌گوید: وضعیت مردمی که در اطراف این دریاچه و تالاب زندگی‌ می‌کنند بسیار بد است. مردم حتی آب برای خوردن ندارند. امروزه تا جایی که امکان داشته باشد با تانکر آب خوردن مورد نیاز خود را تامین می‌کنند. مردم نی‌ریز امروز باغ‌های انجیرشان را از دست داده‌اند. قدیمی‌ترین قنات نی‌ریز به خاطر حفر چاه‌های غیر مجاز خشک شد و امروز هستند باغدارانی که مقدار آبی در چاهشان باقی مانده و باغشان را خشک کرده‌اند و به جای آن آبشان را می‌فروشند. او ادامه می‌دهد: به دلیل وضعیت بد کشاورزی برخی از مردم کارشان این شده است که گیاهان دارویی دشت‌های اطراف دریاچه را بچینند و بفروشند. این اتفاق سبب شده تا پوشش گیاهی این منطقه در خطر باشد و دشت‌ها به بیابان تبدیل شوند. البته از سال گذشته توانسته‌اند جلوی این کار را بگیرند ولی به دلیل فقر و خشکسالی مردم همچنان به این کار روی می‌آورند.

چرا امکان احیای تالاب بختگان وجود ندارد؟
کردوانی می‌گوید: براساس آمارها شهر شیراز از جمله ۱۲ مرکز استانی ‌است که در معرض بی‌آبی قرار دارد. وزارت نیرو اولویت آب را به شهر شیراز، مرودشت و پاسارگاد داده است. پس از آن در صورتی که آبی باقی بماند به کشاورزان تعلق می‌گیرد. البته این اتفاق بعید است چرا که سال گذشته آبی به کشاورزان تعلق نگرفت. با این حال همچنان کشاورزان به کار خود ادامه می‌دهند. زمین‌های خود را گندم کاری می‌کنند و پس از برداشت زمین را آتش می‌زنند و برنج می‌کارند. از سوی دیگر سد سیوند و ملاصدرا که به رود کر می ریزند وضعیت بدی دارند. کردوانی یکی دیگر از دلایلی که احیای این دریاچه را کند می‌کند عبور کامیون‌ها از وسط این دریاچه می داند، که سبب ایجاد ریزگرد نیز می‌شود. او می‌گوید: در قسمت شمال شرق دریاچه بختگان معدن سنگ آهن وجود دارد و کامیون‌ها شرق دریاچه بختگان را طی می‌کردند اما امروز به خاطر خشک شدن این تالاب از وسط دریاچه عبور می‌کنند و این ریزگردها را به دنبال دارد. ریزگردهایی که آفت بسیار بدی برای درختان انجیر است. به گفته کردوانی، گرچه کشاورزان حفاری‌های زیادی در این منطقه انجام داده‌اند، اما نقش موثری در کاهش حجم آب رود «کر» ندارد. او می‌گوید: کشاورزان تا ۵ سال پیش از آب استفاده می‌کردند. اما پس از آن به سراغ حفر چاه‌ها رفتند. به همین جهت توسعه شهرها امروز بیشترین اثر بر خشکی این تالاب یا دریاچه دارد. درحالی که همچنان امید مردم فارس به احیای دریاچه بختگان است اما پرویز کردوانی این کار را محال می‌داند و می‌گوید: سرنوشت دریاچه بختگان در دستان نذورات آسمانی و بارندگی‌های شدید سیل آسا است. بارندگی که سدها را پر کند و ما را مجبور به باز کردن دریچه‌های سد کند تا این آب به دریاچه‌ها سرازیر شود و دریاچه‌ها دوباره احیا شوند. اتفاقی که سال گذشته رخ داد ولی نتوانست دریاچه بختگان را احیا کند و فقط دریاچه طشک پر آب شد. اتفاقی که با وجود پیش بینی‌های بارندگی در پاییز و زمستان پیش رو شاید امری محال باشد. اگر آب باشد احیا می شوند اما متاسفانه به جهت توسعه شهرها، صنایع و کشاورزی در بالادست این منطقه تالاب بختگان دیگر احیا نمی‌شود.
کردوانی معتقد است که برای این که خشک شدن این تالاب سبب افزایش ریزگرد نشود ریگ پاشی کنند یا تخم گیاهانی چون «سودان گراس» که با خشکی مقاوم و با شوری موافقند در آستانه پاییز پاشیده شود و با بارندگی این گیاهان به صورت خودرو روییده شوند تا این اکوسیستم آبی به اکوسیستم گیاهی تبدیل شود. اکوسیستمی گیاهی که کم کم می‌تواند به اکوسیستم گیاهی و جانوری تبدیل شود.