آرمان
این روزها گویا کار از جراحی بینی، گونه و ایجاد چندین سوراخ در گوش و ابرو گذشته و متاسفانه صحبت از انجام عملهایی به گوش میرسد که حتی شنیدن نام آنها بیشتر شبیه شوخی است. به تازگی انواع جراحیهای نامتعارف زیبایی در میان مردم باب شده است که بسیار نامتعارف و به صورت افراطی رواج پیدا کردهاند؛ چه بسا افرادی پس از این عملهای جراحی از این کار پشیمان شده و راه بازگشتی به حالت طبیعی قبل از عمل را ندارند. متاسفانه در حوزه اعمال زیبایی و جراحیهای پلاستیک با رویکردهای اغراقآمیز و گرایشهای غیرطبیعی مواجه هستیم. مسلم است که این موضوع مسالهای فرهنگی است و برای تغییر آن متولیان امر آموزش عمومی و فرهنگی در کشور باید در این زمینه کار بیشتری انجام دهند. هم اکنون در کشور ما گرایش به این نوع جراحیها بیش از اندازه و در بعضی موارد غیرضروری است. این گرایش بیشتر به خارج از حوزه سلامت مربوط است، اما فرهنگی هم هست که روی این بخش از پزشکی کشور سایه انداخته است.
اهداف متعدد برای ظهور یک رفتار
برخی افراد برای جلب توجه اطرافیان سعی در اقدامات و رفتارهای متمایز با دیگران می کنند. حتی در برخی مواقع افراد برای دستیابی به هدفشان خواستار ظاهر غیرعادی هستند. برای مثال این جلب توجه ممکن است از طریق پوشیدن لباسهای رنگارنگ یا در مراحل افراطی با انجام عملهای جراحی چنین امری محقق شود. عوامل زیادی برای ترویج عملهای نامتعارف در جامعه وجود دارد، اما باید دانست که چنین اموری در یک برهه زمانی در بین نوجوانان، جوانان و ... مد میشود. در اصل این اعمال جزو فرایند نوجوانی است و به این ترتیب افراد دیگر هم به دلیل اینکه خواستار همرنگی با جماعت هستند به این اعمال دست میزنند. این اقدامات در بسیاری از مواقع مورد توجه برخی اقشار و افراد در گروههای هم سن و سال خود میشود.
سلامت روانی در بین افراد خاص
باید دانست سلامت روانی از مفهوم مبهمی برخوردار است. با هر اقدام خلاف عرف نمیتوان افراد را فاقد سلامت روان برشمرد، بلکه در اغلب موارد این افراد به ظاهر متفاوت در زندگی اجتماعی سالم و در زندگی روزمره خود نیز موفق هستند، اما در کنار این قضیه تلاش برای جلب توجه، خودنمایی و تمایز با دیگران میتواند مشکلاتی نیز داشته باشد که در این صورت باید بستر مشکلات را دریافت نه اینکه به افراد برچسب عدم برخورداری از سلامت روان زد. در این شرایط باید افراد متفاوت را به صورت تک به تک مورد بررسی قرار داد. برای مثال چندی پیش در مغرب زمین این امر به عنوان نوعی بیماری روانی تلقی می شد، اما در حال حاضر دیگر چنین برداشتهایی وجود ندارد و به نسبت جامعه نیز شیوههای متفاوت را قبول کرده است. این در حالی است که در گذشته چنین افرادی در جامعه، غیرعادی یا ناسالم تلقی می شدند. برای مثال هم اکنون برخی افراد اقدام به تاتو، خالکوبی و ... میکنند. این اقدام در برخی جوامع چندان مهم تلقی نمیشود، اما ممکن است در جامعهای دیگر افراد دارای خالکوبی غیرعادی تلقی شوند. باید دانست که چنین اقداماتی برای احراز و تمایل به داشتن یک شخصیت منفرد انتخاب شده است و به طور کلی نمیتوان چنین افرادی را فاقد سلامت روان دانست. به هر حال معیارهای سلامت روان بیش از چنین تعاریف و استنباط هایی است.
دلیل خودنمایی را بیشتر بشناسید
افراد متفاوت نیازمند جلب توجه هستند. شاید این افراد از راههای معمولی نتوانستهاند نیازهایشان را برآورده کنند و به این ترتیب از کارهایی همچون پوشیدن لباسهای عجیب وغریب، عمل جراحیهای غیرمتعارف، آرایشهای خاص و... استفاده میکنند، اما در بسیاری از موارد این تغییرات در ظاهر افراد غیرطبیعی جلوه میکند و رفتهرفته در گروههای هم سن و سال آنها این نوع پوشش ارزش محسوب میشود و به این ترتیب آن فرد به عنوان جزئی از آن فرهنگ خواسته خود را نشان می دهد.
افراد چشم و همچشمیشان را کنترل کنند
پدیده ناهنجار چشم و همچشمی پدیدهای است که در میان بیشتر مردم جامعه چه مرد، چه زن وجود دارد، به طوری که آنها را وادار میکند پیوسته خود و زندگیشان را با دیگران بهویژه همسایههای خود مقایسه کنند. در اصل افراد رقابتجو در زمینههای مختلف از تحصیل گرفته تا تفریح خود را با دیگران مقایسه میکنند. در این شرایط انسان از دوران کودکی برای شناخت وجود و هویت خود به مقایسه خود با اطرافیانش میپردازد، اما اگر فرد نتواند به شناخت درستی از خود دست پیدا کند و عزت نفس کافی نداشته باشد همیشه به این روش ادامه میدهد و زندگی خود را بر مبنای استانداردهای دیگران میسازد و به این ترتیب گرفتار چشم و همچشمی میشود. در چشم و همچشمی افراد میخواهند خود را همرنگ جماعت کنند. باید دانست مقوله چشم و همچشمی به گروه یا قشر خاصی مربوط نمیشود، بلکه این امر میتواند در وجود افراد در هر سن و سال رسوخ کند. برای مثال هم اکنون در جامعه ما اکثر افراد در تلاش هستند تا خود را همچون دیگران و مطابق با خواستههای آنها درآورند. در اصل در این شیوه زندگی بسیاری از رفتارهای افراد همچون طرز پوشش، آرایش و زندگی افراد بر مبنای تقلید آنها از افراد و گروههای مورد توجهشان انجام میشود.
مقوله چشم و همچشمی در کشور ما
باید دانست که حس رقابت و چشم وهمچشمی به شرایط زندگی کنونی مربوط نیست، بلکه در حال حاضر شدت چشم و همچشمیها در جامعه ما افزایش یافته است. در گذشته اغلب مردم در جوامع در روستا زندگی کرده و رعیت بودند، بنابراین آنها از حداقل امکانات برخوردار بوده و در آن جامعه هم فقط رئیس ایل توانایی اعمال قدرت و عرض اندام را داشته است. جالب است بدانید که در آن روزگار خود فرد رئیس ایل هم رفتار پادشاهان را تقلید می کرده است، اما دیگر افراد جامعه امکان اعمال چنین رفتارهایی برایشان امکان پذیر نبود و به این ترتیب چشم و همچشمی به شکل وسیع مشاهد نمیشد. در ۵۰ سال گذشته افراد احساس نو شدن داشته و خواستار دستیابی به امکانات بودند. باید دانست که رقابت و چشم و همچشمی به نظر خیلی از افراد در مغرب زمین باعث پیشرفت مردم شده است و همین امر را برای دستیابی به امکانات و مواهب زندگی موثر میدانند.
* روانشناس