شرق
توافقات هستهای ایران و گروه ١+٥ همچنان راه پرپیچوخم و شکننده خود را در فضای نبود اطمینان طی میکند و به پیش میرود. زمانی فشار سیاسی بر ایران افزایش مییابد تا پاسخی برای پرونده «گرایشهای احتمالی بهسوی تسلیحاتیشدن» پیدا شود و زمانی دیگر ایران تهدید میکند که اگر پرونده «پیامدی» مختومه نشود، گامهای بعدی در اجرای تعهدات توافق هستهای را برنخواهد داشت. زمانی ایران در جستوجوی برداشتن تحریمهاست و زمانی گروه ١+٥ نگران ادامه تعهدات ایران در توافق هستهای «برجام» است. این فضا نوعی نگرانی و عدم قطعیت در شرایط را به وجود آورده که آیا توافقات هستهای از سوی ایران و گروه ١+٥ تا به آخر بهخوبی پیش خواهد رفت؟ آیا اگر فشارها و متقابلا تهدیدات برای کنارهگیری از انجام تعهدات در جایی عملیاتی شوند، همه رشتهها پنبه میشود؟ آنچه نوعی اطمینانخاطر به همه میدهد این است که این توافقات در برنامه جامع تا به آخر پیش خواهند رفت چراکه نیاز ضروری کره خاکی ما و بهویژه طرفهای گروه ١+٥ و ایران، جهانی امنتر و بهدور از خصومت، افراطیگری و تروریسم است. همه بهخوبی دریافتهاند که مقابله با چنین پدیدههایی چقدر مشکل و هزینه آن چقدر طاقتفرسا و سنگین است و بدون همکاری دستهجمعی در جهان، مهار و کنترل تروریسم سرکش مقدور نیست. بنابراین از اختلافات و درگیریهای فرعی باید خودداری کرد و در یک اقدام هماهنگ به نجات سرنشینان کره زمین پرداخت. در ٥٠ سال اخیر، زمانی خمرهای سرخ از کاسه سر اعدامشدگان هموطن خود، نقشه کامبوج را روی زمین ترسیم میکردند و زمانی در رواندا بیش از ٧٠٠هزارنفر را اعدام و سلاخی کردند تا شر قوم هوتو از زمین برکنده شود. زمانی دیگر در یوگسلاوی سابق دههاهزار مسلمان را اعدام کردند یا سر بریدند تا نژاد یوگسلاو پاک و مطهر باقی بماند. رژیم اسرائیل و صدام هم جنایات مشابهی کردند ولی همگی دارای اهداف ملی یا محلی بودند. اما در چندسال گذشته مکتب جدیدی از افراطیگری و تروریسم پا به عرصه وجود گذاشته که لشکر آن افراد سرخورده و ناکام کره زمین بوده که از راه جاهلیت و شستوشوی مغزی و سوءاستفاده از اهرم مذهب به این مسیر کشانده شده و تنها سلاح آنها «خودانفجاری» و در نتیجه کشتار خیل عظیمی از بیگناهانی است که تصادفا در آن زمان در صحنه حضور داشتهاند. طالبان به القاعده و القاعده با کمک حامیان عقیدتی و مالی خود به داعش ارتقا پیدا کرد و قدرتنمایی و رسالت این گروه به کشتار مردم بیگناه و تخریب اماکن فرهنگی-تاریخی تحت نام اسلام مظلوم تعلق گرفته است. مقابله با این سیل بنیانکن، کلید اصلی همکاری و هماهنگی همه اعضای جامعه بینالمللی برای عبور از مسائل فرعی و پرداختن به دشمن مشترک کره زمین و نجات ابناء بشر از جهل و تعصبهای کور است. با این دیدگاه باید امیدوار بود که عقلانیت حکم میکند ما در «برنامه جامع اقدام مشترک» درجا نخواهیم زد و ایران و گروه ١+٥ بهخاطر اهداف بزرگتر، از معطلشدن روی مسائل کماهمیتتر خودداری کرده و راه پرپیچوخم را هموار خواهند کرد. زمانی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در گرماگرم مذاکرات هستهای اعلام کرد آمریکا به گذشته فعالیتهای هستهای ایران حساس نیست. گذشتهها گذشته و تأثیری بر توافقات آتی ایران و گروه ١+٥ نخواهد داشت. هنگامی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، یافتهها و نتایج تحقیقات خود را اعلام کرد و ترکیبی از سیاه و سفید را در گزارش خود درج کرد...
جان کری از اعلام نتایج و پایانیافتن بحث و بررسیها در پرونده پیامدی استقبال و درباره آن اظهارنظر کرد، آمریکا به آینده همکاری ایران و گروه ١+٥ در توافقات هستهای چشم دوخته است. بهاینترتیب مستقل از صحت یا عدم صحت یافتههای مدیرکل آژانس، تکلیف پرونده پیامدی از نظر فنی روشن شده و در انتظار تصمیم سیاسی شورای حکام آژانس است. خوشبختانه شش کشور عضو گروه ١+٥، از اعضای اصلی و تأثیرگذار شورای حکام آژانس هستند که قادرند سیاستها و مصوبات شورای حکام را تحت کنترل درآورند و از گرایشات افراطی جلوگیری کنند. رژیم اسرائیل و برخی از کشورها چون هند، پاکستان، برزیل، ژاپن، آرژانتین، کانادا، استرالیا و... اعضای دیگر شورای حکام هستند که اسرائیل همواره تلاش کرده با تبلیغ ایرانهراسی، آنچه را خود در زمینه ساخت سلاح هستهای انجام داده به ایران نسبت دهد و آن را مذموم و نکوهیده معرفی کند. به نظر میآید موضع دولت آمریکا این بار هم با مواضع اسرائیل در مورد پرونده پیامدی متفاوت است و این دو متحد، در قبال پرونده هستهای ایران از دو دیدگاه مختلف براساس منافع ملی مختلف برخوردارند. ایران تهدید کرده در صورتی که پرونده پیامدی بخواهد در شورای حکام کماکان مفتوح باقی بماند، از ادامه همکاری در مورد توافق هستهای خودداری میکند که به نظر نمیرسد موضع غالب در شورای حکام، همراهی با اسرائیل باشد. گروه ١+٥ خود به این حساسیت واقف است و قبلا هم اعلام کرده بود که گذشته فعالیتهای هستهای ایران دغدغه این گروه نیست و آینده همکاریها و تعهدات ایران برای گروه ١+٥ مهم خواهد بود. ایران باید بدون توجه به این کارشکنیها، در اندیشه پیشبردن توافق هستهای خود با گروه ١+٥ باشد زیرا شاید هیچ زمانی مناسبتر از زمان حاضر از نظر بینالمللی وجود نداشته باشد که توافق هستهای با گروه ١+٥ در محیط آرام و مثبت پیش برود. هر تغییری در ساختار سیاسی منطقه و جهان و کشورهای عضو گروه ١+٥ به وجود آید، میتواند شرایط را برای گروه ١+٥ و ایران تغییر دهد.