این روزها پهنه رسانهیی و سیاسی ایران معطوف اظهارنظرهایی است که در «رد» یا «قبول» کلیت توافق هستهیی ایجاد میشود و هرکس از ظن خود به ابعاد گوناگون این بحث میآویزد. روز گذشته رییسجمهور نیز در جمع شرکتهای دانشبنیان حوزه سلامت، نکتههای تازهیی را درباره دستاوردهای ملی ایرانیان از توافق هستهیی در بخشهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی و... مطرح کردند و از رسانهها و تحلیلگران خواستند که ابعاد این توفیقات منحصربهفرد را برای مردم تشریح کنند. به نظرم دیدگاههای آقای روحانی از چند منظر قابلتوجه است که باید به آنها پرداخته شود. متاسفانه از سال۸۲ و از زمانی که مفهومی ذیل عنوان «پرونده هستهیی» یا «مناقشه هستهیی» یا هر نام دیگری که دارد، ایجاد شد تا به امروز، تنها در دوره دولت یازدهم است که به مخالفان و منتقدان استراتژی هستهیی دولت، اجازه داده میشود تا دامنه مخالفتها، انتقادها و در برخی موارد اعتراضهایشان را تا این اندازه گسترش دهند. در زمان زعامت اصولگرایان بر راس هرم اجرایی کشور کوچکترین اجازهیی به رسانهها و تحلیلگران منتقد داده نمیشد تا درباره راهبرد دولت وقت اظهارنظر کنند. موضوع هستهیی طی سالهای ۸۴تا۹۲ به منطقه ممنوعه و دگم لایتغیر اصول سیاستهای ایران تبدیل شده بود که هیچ رسانه و تحلیلگری اجازه نزدیک شدن به آن را نداشت. کسانی که امروز درباره نقطه به نقطه و ویرگول به ویرگول متن توافق شده، توضیح میخواهند و حتی آقای آمانو را هم برای ارائه توضیحات به مجلس ایران احضار میکنند و هیچ بعید نیست، طی روزهای آینده، پای اوباما و کری را هم برای توضیح درباره توافق به مجلس ایران و راهروهای بهارستان بکشانند؛ در تمام سالهایی که پرونده هستهیی کشورمان بدون ذرهیی پیشرفت و نوآوری در محاق قطعنامههای شدیداللحن میرفت، کوچکترین اظهارنظری نمیکردند. سعید جلیلی که به حول و قوه الهی، اینقدر قشنگ در جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام انتقاد میکند، همان شخصیتی است که در طول ۶سال مذاکره در آلماتی و بغداد و... حتی به اندازه ۶ثانیه هم به نمایندگان مردم در مجلس توضیحی نداد که اساسا کسی از او توضیح نمیخواست. البته باید روی این نکته پافشاری کنیم که سیاست درست همانی است که در دوره دولت تدبیروامید اجرا میشود. اساسا معنای دموکراسی چیزی جز این نیست که موافقان و مخالفان یک «پدیدار» برای اظهارنظرهایشان از موقعیت و امکانات یکسانی برخوردار شوند. در حالی که ما همین امروز هم در مورد برخورد رسانه ملی با دو طرف این معادله میبینید که اظهارنظرهای بعضا غیرکارشناسی و غیراصولی دلواپسها با آب و تاب از سوی رسانه ملی پوشش داده میشود، اما نوبت که به توضیحات ظریف، عراقچی، روانچی و سایر نفرات دولت که میرسد، صداوسیما کاسه و کوزهاش را از کمیسیون ویژه بررسی برجام جمع میکند و توضیحی در این باره نمیدهد. در کل معتقدم که اتفاقا جلیلی و دیگر مسوولان دولت قبلی باید درباره بلایی که طی سالهای ۸۴تا۹۲ بر سر اقتصاد، دیپلماسی، سیاست، معیشت و... این مملکت آوردهاند، پاسخ بدهند.