«آب را گل نکنيم، يک کتابخوان میداند با بیآبی سهراب، بیذوق میشود». اين فقط يکی از شعارهای کمپينهای چند روز اخير است. بحران کمآبی حالا روزبهروز پيچيدهتر و سختتر میشود. شبکههای مجازی کارشان را شروع کردهاند، هشتگها راه افتاده است و عکسها و خبرها بهروز میشود. اما ماجرا به چند روز پيش بازمیگردد. وقتی در خبرها اعلام شد: «ميزان بارندگی پايتخت از ابتدای سال آبی يعنی از اول مهرماه ۱۳۹۳ تا کنون بالغ بر ۲۶۶ ميلیمتر بوده که در مقايسه با آمار درازمدت ۴۶ ساله که نرمال آن ۳۳۰ ميلیمتر است ۱۹درصد کاهش را نشان میدهد. اين مساله موجب تشديد وضعيت بحران آبی شده است که البته ورود به فصل تابستان و گرمای هوا نيز در اين امر بیتاثير نبوده است. متاسفانه از نيمه ارديبهشتماه تا به امروز بارندگی جدی در سطح استان نبوده است».
عوامل کم آبی
«چه کسی گفته است بيلان سفرهای آبی در اين منطقه و کشور منفی است؟ هرکس بخواهد میتواند هر حجم آبی که لازم داشت را از چاههای زيرزمينی پمپاژ کند». محمود احمدینژاد، رئيس دولتهای نهم و دهم زمانی اين حرف را زد که به فيروزکوه سفر کرده بود. احمدینژاد اما تاکيد داشت منابع آبی کشور قابل برداشت است:« مناطق ممنوعه يعنی چی؟ اين دکان وزارت نيرو است، هر کس هر جا توانست، چاه حفر کند». و درست بعد از اين حرف بود که هر کس در هر جا که میتوانست چاه حفر کرد و روزانه حدود هزار متر چاه زده شد. از تعداد چاهها آمار دقيقی در دست نيست اما نايب دبير اتاق ايران گفته است: «نزديک به ۴۰۰ هزار حلقه چاه غيرمجاز وجود دارد.» حالا نفس آب به شماره افتاده است و اقتصاددانان، يکی از عوامل آن را چاههای غيرمجاز میدانند. اما يکی ديگر از عوامل کمآبی اضافه برداشتهايی است که باز هم با مجوز محمود احمدینژاد کليد خورد. عيسی کلانتری، معاون وزارت نيرو در دولت هاشمی رفسنجانی در اينباره گفته است: «درحال حاضر پتانسيل تجديدپذيری آبها را از بين بردهايم، طبق آمار وزارت نيرو، کل آبهای استاتيک ما در سال ۱۳۶۰، حدود ۵۰۰ ميليارد متر مکعب بوده که خروجی ميليونها سال گذشته بوده است. اما از سال ۱۳۶۰ تا به امروز بيش از ۱۳۰ ميليارد متر مکعب از اين آبهای شيرين استفاده کردهايم، ما حق نداريم به اين آبهای فسيلی دست بزنيم. وزارت نيروی دولت احمدینژاد، به دکانی تبديل شده بود که توانست در عرض ۳ روز، چاههای غيرمجاز را ۳ برابر کند». آب مجاز مقدار آبی است که يک کالا يا يک فرآورده کشاورزی طی فرآيند توليد مصرف میکند تا به مرحله تکامل برسد و مقدار آن معادل جمع کل آب مصرفی در مراحل مختلف زنجيره توليد از نقطه شروع تا پايان است. عدهای از اقتصاددانان بهمنظور جلوگيری از وارد آمدن فشار مضاعف بر ذخائر و منابع آب، واردات آب مجازی در چارچوب مصالح کشور بهترين راهکار جهت تامين غذا میدانند. عدهای ديگر عدم قيمتگذاری منطقی آب و عدم مقابله با فرسودگی شديد شبکه لوله کشوری و توزيع آب را مقصر شماره يک بحران فعلی کمآبی در کشور میدانند. بحران بیآبی به روزهای حساستر خودش نزديک میشود و بايد اضافه کنيم که کمبود آب و حتی خشکسالی، تنها تاثيرش بر معيشت مردم نيست. اين معضل بهزودی باعث ضربه به اقتصاد کشور خواهد شد. اين حرف معاون توانير خود مويد اين مطلب است، آن جايی که میگويد: «هماکنون بهدليل خشکسالی از مجموع ۱۴ درصد ظرفيت توليد برق در سدها کمتر از ۵ درصد برق توليد و عرضه میشود. با توجه به وضعيت کمآبی کشور شرايط سختی برای صنعت برق پيشبينی میشود، هم اکنون ۱۴ تا ۱۵ درصد ظرفيت نيروگاهی کشور در بخش نيروگاههای برقابی بوده و با توجه به وضعيت خشکسالی تنها ۵ درصد از اين ظرفيت در اين بخش تامين میشود».
اين بدترين وضعيت است
«آب قابل تجديد نيست»، اين شعار يکی از کمپينهای شبکههای مجازی است که هر روز دست به دست میچرخد. در همين راستا معاون نظارت بر بهرهبرداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور گفته است: «بايد توجه کنيم آب قابل توليد نيست و در صورت همکاری مردم و مديريت در مصرف میتوان از چالش کمآبی به سلامت گذر کرد. تا ۱۰ تيرماه سال جاری نسبت به سال گذشته ۱۵درصد و نسبت به درازمدت ۲۱ درصد کاهش بارندگی داشتهايم و اين وضعيت کاهش بارندگی در بيشتر استانهای کشور مشاهده میشود. رتبه روان آبهای سطحی در ۴۶ سال گذشته در رتبه آخر است و اين بدترين وضعيت است و علت اصلی آن نيز کاهش ۶۶ درصدی سطح پوشش برفی نسبت به سال گذشته است. در حال حاضر ۵۴۷ شهر کشور در شرايط تنش آبی بهسر میبرند و افزايش دما باعث مصرف بيش از حد آب در شبکههای توزيع شده است، بيان داشت: در ساعات پيک مصرف برخی شهرها با کاهش فشار آب مواجه هستند.» کار تا جايی بالا گرفته است که رئيس نظام صنفی کشاورزی استان آذربايجان شرقی کاهش سطح منابع آب زيرزمينی را تهديدی بزرگتر از خشکی درياچه اروميه دانست. عطاالله هاشمی در ادامه گفته است:« مشکل درياچه اروميه به خاطر در ديد بودن کاهش سطح آب مورد توجه واقع شده است اما کاهش سطح منابع آب زيرزمينی تهديد بزرگتر از خشکی درياچه اروميه است که چندان به چشم نمیآيد و کمتر مورد توجه واقع شده است.
يک اتفاق عجيب در اشتهارد
چند روز پيش در منطقه اشتهارد کرج، اتفاق عجيبی افتاد. يک منبع آگاه به «آرمان» خبرهايی از پر کردن چند چاه غيرمجاز داده است. همانطور که پيشتر گفته شد، چاههای غيرمجاز از همان زمانی که هر کس بدون مجوز نظارت، برای کارهای کشاورزی از آن استفاده میکرد، به يکی از معضلات روز تبديل شد. اين منبع آگاه به «آرمان» میگويد: «چند وقت پيش از وزارت جهاد کشاورزی به ما خبر دادند برای ثبت چاههايمان مراجعه کنيم. اما بعد از مراجعه ما گفتند چاههای زير ۲۰ مترٰ، چاه محسوب نمیشود ولی چون اين حرف را شفاهی گفتند، چيز مکتوبی دست ما نبود تا با آن بتوانيم اثبات کنيم. حدود ۲۰، ۲۵ روز پيش هم آمدند و يک سری از چاههای ما را پر کردند. ما در اينجا نزديک به ۷۰، ۸۰ چاه بين هشت تا ۱۰ متر داريم . چند روز پيش هم باز برای پرکردن چاههای غيرمجاز آمدند اما ما از آنها وقت خواستيم تا حداقل قناتها را پر کنيم. علاوه بر آن بتوانيم چاههای مجاز هم داشته باشيم.» اما به نظر میرسد پروژه پر کردن چاههای غيرمجاز، پروژهای موفق نباشد. احمد پورفلاح، رئيس کميسيون صنايع اتاق بازرگانی در اين خصوص گفته است:« قاعدتا آب برای مصرف برداشته میشود نه برای قاچاق، ما بايد برای کمی بارندگی و خشکسالیهای منطقه زودتر فکری کنيم. به نظر من فقط چاههای غيرمجاز مساله نيست چون اگر چاههای غيرمجاز برای به بارآمدن محصولات به کار نرود، از آن سو کمبود در محصول پيدا میکنيم و بايد واردات را افزايش دهيم ولی بايد حتما مديريت صورت بگيرد، کاری که دولت قبلی انجام نداد تا بدين طريق از اتلاف آب جلوگيری شود. به دليل کانالهای سنتی در آينده بايد جلوی مصرف بیرويه آب را بگيريم.»
شايد بتوان اين اقدام را يکی از گامهای دولت جهت رفع مشکل کمآبی و عبور از بحران عنوان کرد اما نبايد فراموش کنيم که دولت بايد به فکر کشاورزان هم باشد و به نحوی زمينههای حفر چاههای مجاز را برای آنها فراهم کند.
جنگ آبی، تا ده سال ديگر
وقتی مقامات حرف از کاهش مصرف آب يا واقعی کردن قيمتهای آب میزنند، به نظر میرسد دولت مثل هميشه توپ را میخواهد به زمين مردم بيندازد. اما دولت چه بايد بکند؟ چه راهکارهايی برای صرفهجويی وجود دارد؟ اينها سوالاتی است که آرش نجفی، عضو کميسيون محيط زيست اتاق بازرگانی به ما جواب میدهد. نجفی به « آرمان» میگويد:« چند روش برای بهبود وضعيت قرمز آبی در ايران وجود دارد. کنترل صحيح پروژههای منطقه میتواند بسيار کمک کند. به نظر میرسد همه سدسازیهايی که در برنامه دولت فعلی يا پيشين در نظر گرفته شد، صحيح نبودند، اما در حال حاضر ما چند مشکل جدی داريم؛ اول از همه به علت بدرفتاریهايی که در دولت قبل به خصوص دولت نهم و دهم رخ داده است، اجازه حفر چاههای بیحد و حصر داده شده است. يعنی با شعار توسعه کشاورزی، چاههايی حفر شد که نه تنها کشاورزی را توسعه نداد بلکه باعث شد بحران آبی هم در کشور به وجود بيايد. اين بدرفتاریها سطح آبهای زيرزمينی را به شدت کاهش داد و شدت و حدت کاهش آبهای زيرزمينی باعث شد که در خاکمان هم مشکل پيدا کنيم و مخازن و جاهايی که برای آبهای زيرزمينی که طبيعت آنها را طی ساليان درازی به وجود آورده بود، عمرشان از دست برود. در نتيجه اگر آب و بارندگی در کشور قطع شود و بیآبی فراوانی در کشور حاکم شود، اوضاع بدتر از قبل میشود؛ چون به دليلی که گفتم، لايههای زيرزمينی توان ذخيره کردن ندارند. سطوح خاک در هم متراکم شدهاند و اجازه اينکه آب در لايههای زيرزمينی نسوخ کند، نمیدهد. يکی ديگر از اشتباهات بزرگمان اين است که داخل سدسازی شدهايم و به جای اينکه مخازن و آبهای زيرزمينی را تقويت کنيم يا آب را به مخازن زيرزمينی تزريق کنيم، برعکس عمل کرديم و آبهای پشت سدها هدر رفت. در حالی که اگر در سطوح زيرين و در مخازن زيرزمينی طبيعی ما ذخيره میشد هم حفظش بهتر بود و هم خاک تخريب نمیشد. پس کاری که در حال حاضر بايد انجام دهيم اين است که بايد از استخراج لايههای زيرين زمين و مخازن زيرزمينی جلوگيری کنيم و نگذاريم بيش از اين بههدر رود. توليد هندوانه و صادرات آن به خارج از کشور به قيمتی ارزان خيانت است. ايرادی ندارد که وقتی در يک کشور خشکسال هستيم واردات انجام دهيم. حتی میتوانيم آب وارد کنيم و نيازی به صادرات به قيمتی بسيار پايين نداريم. بايد از محل صادرات صنعتیمان، واردات ميوه انجام دهيم. به اسم اينکه میخواهيم خودکفا شويم، به خودمان نبايد خيانت کنيم. ما افتخار میکنيم که رب توليد میکنيم در حالی که گوجه فرنگی يکی از ميوههايی است که آب زيادی مصرف میکند. دولت هم جاهايی درست میگويد ضمن اينکه بايد بيشتر از قبل بتواند به تعهداتش عمل کند. حفر چاهها جلويش گرفته شود و از سوی ديگر از چاهها برای استفاده مردم آب نکشد. همين گوجه فرنگی که گفتم، به مقدار زياد در کشور توليد میشود و بسيار ناچيز خريداری میشود و افتخار صادرات محسوب میشود. وزارت نيرو در ساخت و سازهای داخلی نظارت درستی نداشته است. شرکت گاز نظارت دارد و اجازه به سختی میدهد. اما وزارت نيرو در ساختار ايراد دارد و در نوع نظارت چندان قوی عمل نمیکند. فشار شديدی به برق وارد میکند و از يک سو آب مصرفی را از آب شرب به درستی جداسازی نمیکند. سرويسهای بهداشتی آبهای زيادی را هدر میدهند. در قيمت هم تفاوت دارد. چطور میشود که لولهکشیها را اصلاح نمیکنيم و ساليان سال است که با مشکلا آبی مواجهيم؟ وقتش است که اصلاحاتی صورت دهيم. آب، ثروت بزرگی است و اينکه میگويند جنگ بعدی جنگ آبی است، واقعيت دارد. ۱۰ سال ديگر قطعا با قحطی مواجهيم. وقتی بنيانهای آبی کشور تحليل برود، همه چيز مختل میشود. بحرانی است که بايد به آن توجه کرد و هم مردم و هم دولت بايد به فکر راه چاره باشند.»