آرامش اجتماعی، دغدغه بسیاری از کشورها و دولتها در سراسر جهان است. همه سیاستمداران دنیا، تمام تلاش خود را به کار میبندند که آرامش اجتماعی را به جامعه خود تزریق کنند اما باید به این نکته توجه کرد که این مقوله، امری ساده نیست که به راحتی و در زمان کوتاه به دست بیاید. عوامل متعددی باید دستبهدست یکدیگر دهند تا آرامش اجتماعی به وجود بیاید. آرامش اجتماعی، یک پدیده تام و پدیدهای فراتر از چند پارامتر است.
پیش از هر چیز، آرامش اجتماعی، مستلزم وجود محتوای مسالمتآمیز کتابهای درسی است؛ قصهها و حکایات پندآموزی که کودکان را در مدرسه به سمت آرامش فکری و کنترل خشم سوق دهند. دیوار نوشتهها و پلاکاردهای خیابانی، دیگر عنصر لازم برای آرامش اجتماعی هستند. برنامههای رادیو و تلویزیون که بیش از هر چیزی در ایجاد یا سلب آرامش اجتماعی دخیلند، دیگر پارامتر لازم برای آرامش جامعه هستند. حذف مشکلات و مسائل درون خانواده، اعم از طلاق و مشاجره، مشکلات و مسائل درون اقتصاد، اعم از تورم، گرانی و بیکاری، آرامش روانی و زنده نگاه داشتن امید در افراد جامعه، آرامش فضای سیاسی و آرامسازی نهادهای مختلف و تاثیرگذار سیاسی نیز در ایجاد آرامش اجتماعی موثر هستند. اینکه هر روز میان مجلس و دولت یا سایر نهادها اختلاف وجود داشته باشد و این اختلافات را به فضای اجتماعی و جامعه بکشانند، آرامش اجتماعی به وجود نخواهد آمد. ضروری است در جامعه ما فضای گفتوگو و مباحثه و مناظره آزاد ترویج شود. حتی کوچکترین رفتارهایی که در جامعه رخ میدهند نیز میتوانند تاثیرات بسزایی را در این مورد داشته باشند. برخورد با اربابرجوع در ادارات و سازمانها که امروزه به «نوکر رجوع» تبدیل شدهاند، میتواند مصداقی از این قضیه باشد.
مسأله آرامش اجتماعی و پیشسازهای آن، یکی دو مورد نیست. همه پارامترهای مختلف به صورت زنجیروار به یکدیگر متصلند و یکی مستلزم دیگری است. آرامش اجتماعی، زمانی محقق میشود که مردم شاد باشند. شاد بودن، مستلزم اشتغال و ازدواج و امید به آینده است. شادی، امنیت جانی، مالی، ناموسی و اقتصادی میخواهد. آرامش زمانی به وجود میآید که آزادی بیان باشد. آزادی زمانی است که کسی از گفتن یا نوشتن چیزی، ترسی به خود راه ندهد. آزادی مستلزم آزادانه انتقادکردن است.
آرامش زمانی میآید که چند میلیون چک برگشتی نداشته باشید، آرامش زمانی بهوجود میآید که ارزش پول و سرمایهتان هر لحظه پایینتر نیاید. مادامی که ناامنی شغلی وجود دارد، طبق تئوری «مازلو» نمیتوانید آرامش فکری داشته باشید. مسأله تأمین مسکن، اشتغال، آینده و مسائل فرهنگی، همگی به هم مرتبطند. آیا ما در مسائل فرهنگیمان، خشونت را ترویج کردهایم یا آرامش را؟ تلویزیون ما در این زمینه چه کرده و چه میکند؟ سریالهایی که جز نشاندادن بدبختی و فلاکت، خیانت، مشکلات خانواده، دزدی، مشکلات والدین و فرزندان و بسیاری موارد دیگر که ناخودآگاه در ذهن جامعه و مخاطبان تاثیرات بسیار ناگواری میگذارد، حاصلی ندارند. آیا این سریالها آرامش اجتماعی را به مردم و جامعه تزریق میکنند یا خشونت، خشم، بیاعتمادی و ظن و گمان را؟
نمیتوانیم هرکاری دلمان میخواهد بکنیم و بعد هم هر نتیجهای که بخواهیم بگیریم. آرامش اجتماعی، پدیده سهلالوصولی نبوده و آسان
به دست نمیآید. به عبارتی ساده و مجمل، آرامش اجتماعی زمانی محقق میشود که رفاه و تأمین اجتماعی از ابعاد مختلف اعم از بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تحقق یابد. تمام هم و غم همه دولتها در سراسر دنیا، این است که جامعهای آرام داشته باشند. بهترین این کشورها، کشورهای حوزه اسکاندیناوی، سوئد، نروژ و اتریش هستند. ما در ردیف ١٧٠ و ١٨٠ هستیم. دزدی و ارتشاء و پولشویی هستند که آرامش اجتماعی را میگیرند. نباید انتظار نابجا از مردم داشت که آرامش خود را حفظ کنند، مگر آنکه شرایط آرامش را برای آنها مهیا و محقق کرده باشیم.