شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
«هیچ چیز آنطور که ریاض فکر میکرد پیش نرفت. ما این را میدانستیم». یک دیپلمات ارشد غربی مقیم شارجه به شرط عدم افشای نامش با بیان این مطلب میگوید پیش از آغاز جنگ یمن در ٢۶ مارس در جریان آن قرار گرفت و بلافاصله با یک مقام ارشد اماراتی که نامی از او نبرده ملاقات کرده است. او میگوید «پس از این ملاقات، تصور خیالی مقام اماراتی از جنگ که انعکاسی از نگاه متحدان سعودی آنان بود او را به حیرت انداخت. چیزی شبیه فیلمهای راکی».
ارزیابی تخصصی منابع مطلع نظامی غربی نشان میدهد آنها نیز از ابتدا دارای دیدگاه مشابهی بودهاند. این منابع معتقدند از جنبه فنی و تاکتیکی، مبارزه و پیروزی علیه دشمنی که در کنار قابلیت جنگ چریکی، بخشهای وسیعی از مناطق سوقالجیشی و استقرار شهری را در دست دارد تقریبا غیرممکن است. مانند تجربه نبرد سال ٢٠٠٨ نظامیان عربستان علیه حوثیها در منطقه جبلالدخان که با شکست این نظامیان خاتمه یافت. به لحاظ استراتژیک و منطق نظامی هم تمرکز روی حملات هوایی بدون بکارگیری نیروی زمینی و زرهی مجهز نتیجه نخواهد داد و اقدامی منجر به شکست و اشتباه در اشتباه است. ضمن آنکه اساسا عربستان قادر به شروع یک نبرد زمینی سرنوشتساز نیست.
پایان حملات وسیع هوایی عربستان در شامگاه سهشنبه ٢١ مارس (هرچند به صورت موردی و نه سیستماتیک این حملات ادامه دارد) به خوبی نشان داد ارزیابیهای اولیه منابع مستقل سیاسی و نظامی از نتیجه جنگ ٢٧ روزه یمن درست بوده است. البته ژنرال سعودی احمد آسیری سخنگوی ائتلاف از پیروزی «طوفان قاطع» و آغاز عملیات «بازگشت امید» سخن میگوید، اما او مشخص نمیکند ائتلاف دقیقا به کدام هدف نظامی و سیاسی مشخص و استراتژیک طی ٢٧ روز جنگ و انجام ٢۴١۵ عملیات هوایی دست یافت که از پیروزی قاطع سخن میگوید. از جنبه نظامی حوثیها که مواضع خود را حفظ کردهاند و به لحاظ سیاسی فرآیند سیاسی بینتیجه مانده و بانی جنگ یعنی منصورهادی که در عربستان بسر میبرد همچنان در پشت خط ایستاده است.
اما چرا سعودیها دست به چنین اقدام بد فرجام و پر مخاطرهای زدند. فکر میکنم این سوال پاسخ واحدی ندارد و علت اصلی را باید در آمیزهای چند وجهی جستوجو کرد. از تحولات ناشی از رقابتهای قدرت در الیگارشی سعودیها گرفته تا نحوه ارزیابی آنان از محاسبات سیاسی و نظامی، حمایتهای موثر بینالمللی و منطقهای و نهایتا ارزیابی موقعیت تهران در تحولات منطقه. اینکه وزن کدامیک از این عوامل در ترغیب سعودیها برای شروع جنگ موثرتر بوده در برابر نتیجه جنگ اکنون خیلی اهمیتی ندارد، باید ببینیم قدم بعدی چیست و آنان تغییری در مواضعشان خواهند داد؟ در این باره خیلی مطمئن نیستم. چراکه به درستی مشخص نیست جنگ یمن تا چه میزان متاثر از نبرد درونی قدرت در این کشور بوده، اما متقابلا موج بازگشت آن تأثیر مستقیمی بر ساختار قدرت عربستان احتمالا به نفع ماجراجویان قدرتطلب غیرسنتی خواهد گذاشت. با توجه به موقعیت ضعیف شاه سلمان و قدرت گرفتن ماجراجویان، این یک دغدغه جدی است که بر ثبات خاورمیانه عربی و خلیجفارس و به تبع آن منافع و امنیت قدرتهای منطقهای مانند ایران و بینالمللی مانند ایالات متحده تأثیر ویژهای خواهد گذاشت. سعودیها مدعیاند ثابت کردند بدون ایالات متحده قادر به تأمین امنیت خود هستند.
گرچه قضاوت نهایی در اینباره شاید قدری عجولانه به نظر برسد، ولی تا آنجا که به امروز مربوط میشود علایم این موتاسیون حاکمیتی در عربستان قابل مشاهده است. نیروهایی که احساس قدرت و استقلال میکنند، بر نسل جدید عربی نفوذ مالی و معنوی فراوانی دارند و البته آماده ماجراجوییهایی هم هستند. این وضع متأثر از ضعف روزافزون شاه سلمان است یا ناشی از به آخر خط رسیدن نسل اول فرزندان بن عبدالعزیز، یا هر دو؟ علت هرچه که باشد ما درحال روبهرو شدن با شرایط ویژه گریز از مرکز نیروها هستیم که شباهتی با سنتهای شناخته شده حاکم بر منطقه عربی و خلیجفارس ندارد. در یک نمونه آشکار شاهزاده متعب بن عبدالله وزیر گارد ملی عربستان اعلام کرده گارد ملی تحت امر او به همراه قبایل مرزنشین آماده مشارکت در جنگ زمینی است. گارد ملی عربستان وزارتخانهای مستقل است که از افراد قبایل این کشور تشکیل شده و ١٠٠هزار نیرو به همراه یک نیروی زرهی مجهز و تعدادی هلیکوپتر آپاچی و بلکهاوک (تقریبا ۵٠ فروند) در اختیار دارد. متعب از نزدیکترین و حامیان به محمد بنسلمان وزیر دفاع بسیار جوان سعودی محسوب میشود و از فوریه گذشته در تثبیت موقعیت منحصربهفرد او نقش ویژهای به عهده داشته است. متعب همان شخصی است که در گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده نام او در کنار نام شاهزاده بندر و شاهزاده طلال بهعنوان حامیان افراطیون مذهبی و مشخصا القاعده و داعش آورده شده است.
به همین دلیل معتقدم عواقب احتمالی جنگ یمن میتواند مشخصا به تحولاتی در درون ساختار سنتی عربستان منتهی شود که منطقه را با ناامنیهای روزافزونی روبهرو کند. میتوان رو برگرداند، اما فراموش نکنیم القاعده و افراطیون تکفیری مورد حمایت ریاض در کنار قبایل وفادار به سعودی هماکنون مواضعی را در جنوب یمن در اختیار دارند.
*کارشناس روابط بینالملل