روابط ایران و عربستان هرگز حسنه نبوده و حالا که ایران در تلاش است تا مسئلهاش را با غرب حل کند، روابط متشنجتر از گذشته هم شده است. با توجه به کشف شنهای نفتی هم که منجر به افزایش تولید نفت ایالات متحده آمریکا در پنج، شش سال گذشته شده و تولید نفت آمریکا در این مدت روزی پنج تا شش میلیون بشکه بوده، بدیهی است که وابستگی نفتی آمریکا به خاورمیانه بهویژه به عربستان کمتر از قبل شده و درواقع این موضوع از اهمیت عربستان برای آمریکا کاسته است. درواقع عربستان موقعیت ژئوپلیتیک تازهای در منطقه پیدا کرده و از طرف دیگر، تلاش تهران و واشنگتن برای حل مسائل تاریخیشان، موقعیت ایران در منطقه را قدرتمندتر از قبل کرده و مجموعه این عوامل، مناسبات ژئوپلیتیک خاورمیانه را دستخوش تغییر کرده است. اما هیچیک از اینها نباید مجوزی برای القائات شوونیستیای شود که به توهین به اقوام و ملل و زبانها میانجامد. ایرانیها و اعراب رابطهای چند هزار ساله دارند که به پیش از ورود اسلام به ایران هم مربوط است و همینطور رابطه ایرانیها با ترکها قدمتی دو، سه هزار ساله دارد و از سپیدهدم تاریخ تاکنون، این ملل با ایران در رابطه بودهاند و امروز نباید بگذاریم با چنین اتفاقاتی این ارتباط تیرهوتار شود. این القائات اتفاقا کار کسانی است که میخواهند اثر توافقات لوزان را کمرنگ جلوه دهند و راهی هم بلد نیستند جز اینکه به ناسیونالیسم کور، دامن بزنند. نباید فراموش کرد که چنین القائاتی به دور از انسانیت و اخلاق است. در ضمن به مرور، ناسیونالیسم متقابلی را ایجاد خواهد کرد که دورنمای جالبی را چه برای ایران و چه برای منطقه رقم نخواهد زد. این ناسیونالیسم افراطی از سوی جریاناتی شدت میگیرد که چندان از توافقات لوزان خوشحال نیستند. فراموش نکنیم که این افراطگرایی، شبیه به رفتار داعش است، با این تفاوت که آنها نسبت به مذهب تعصب نشان میدهند و افرادی که ترویجدهنده این القائات هستند، تفاوت نژادی را دستمایه جنجال و تفرقه قرار میدهند.