خبرگزاریهای منتقد دولت که از هر فرصتی برای زیر سوال بردن عملکرد دولت بویژه در حوزه انرژی استفاده میکنند، خروج ونزوئلا از یک پروژه پتروشیمی را نشانهای از دیپلماسی منفعل نفتی دولت دانسته و به این بهانه بار دیگر به انتقاد از دیپلماسی نفتی دولت پرداختهاند. به تازگی اعلام شد ونزوئلا تمایلی به مشارکت در اجرای پروژه پتروشیمی «ونیران» که قرار بود با مشارکت ایران و ونزوئلا در عسلویه ساخته شود ندارد و عملا از این پروژه خارج شده است. یکی از خبرگزاریهای همیشه منتقد دولت، این اقدام را نشانهای از دیپلماسی منفعل دولت ذکر کرده که در نوع خود جالب توجه است چرا که این پرسش را ایجاد میکند که آیا خروج ونزوئلا از پروژهای که سالها بر زمین مانده بود نشانه ضعف دیپلماسی انرژی دولت است؟
برای رد این ادعا میتوان چند دلیل ذکر کرد:
۱- ونزوئلا طی دو سال اخیر با مشکلات فراوان مالی و اقتصادی دست به گریبان است که موجب شده برای اداره امور کشور خود با موانع تازهای مواجه شود. این مشکلات اقتصادی در چند حوزه به دولتمردان ونزوئلا فشار وارد آورده است. از یک سو کاهش قیمت نفت بودجه این کشور را در سال گذشته دچار کسری گستردهای کرد و موجب شد دولتمردان ونزوئلا برای جلوگیری از افت هر چه بیشتر قیمت نفت و برگزاری اجلاس فوقالعاده اوپک بیش از هر کشور دیگری به رایزنیهای رودررو با کشورهای تولیدکننده نفت بپردازند چرا که بیشترین زیان حاصل از کاهش قیمت نفت عاید این کشور میشد. اما این تلاشها نیز چارهساز نبود و قیمت نفت روز به روز بیشتر کاهش یافت. همزمان با کاهش قیمت نفت، ونزوئلا با مشکلات اقتصادی دیگری هم مواجه شده به طوری که هماکنون نرخ تورم در این کشور ۶۸ درصد است و از این نظر بر اساس آخرین آمارهای بینالمللی دارای بیشترین نرخ تورم در جهان است. علاوه بر آن ونزوئلا که دارنده بیشترین ذخایر نفت خام جهان است به دلیل عدم بهرهگیری از فناوری مدرن و نیز کمبود منابع مالی، امکان برداشت میزان بیشتری نفت از این منابع را ندارد و به همین دلیل سال ۲۰۱۴ برای نخستین بار ونزوئلا به عنوان یک کشور تولیدکننده عضو اوپک مجبور به واردات نفت شد. به این موضوع، فساد مالی در بین برخی مقامات این کشور از جمله در حوزه انرژی را هم که خبرهای آن در ماههای اخیر منتشر شده بیفزایید تا اوضاع بغرنج اقتصادی در این کشور را بیش از پیش دریابید. در چنین اوضاع و احوالی اگر ونزوئلا برای مشارکت در پروژه پتروشیمی در عسلویه قدم بر میداشت جای تعجب بود.
۲- نکتهای که در این تحلیلهای سیاسی کمتر مورد توجه قرار میگیرد این است که چرا ونزوئلا زودتر از اینها اقدام به مشارکت عملی در این پروژه نکرد؟ براساس قرارداد منعقد شده بین محمود احمدینژاد و هوگو چاوز روسای جمهور وقت ایران و ونزوئلا، مشارکت دو کشور در این پروژه ۷ سال پیش آغاز شد و زمان اتمام پروژه هم سه سال در نظر گرفته شده بود.
در حقیقت پتروشیمی ونیران باید در اواخر دولت احمدینژاد به بهرهبرداری میرسید اما این اتفاق رخ نداد. چرا آن زمان کسی به دولت وقت انتقاد نکرد که علیرغم روابط فوق دوستانه با کشور ونزوئلا، این کشور حتی یک قدم هم برای اجرای این پروژه برنداشت؟
۳- با این همه تاخیر در اجرای پتروشیمی ونیران که عامل آن ونزوئلا بوده، حتی اگر این کشور تمایل داشت این پروژه را ادامه دهد، دیپلماسی فعال نفتی دولت نباید اجازه میداد این کشور به مشارکت اسمی و بدون عمل خود در این پروژه ادامه دهد و همان گونه که چینیها از آزادگان اخراج شدند، ونزوئلا هم باید از این قرارداد خلعید میشد.
جالب است که برخی رسانهها، ترجیح میدهند موضوعات کاملا تخصصی را نیز با دید سیاسی بنگرند و به همین دلیل هم برخی جزییات واضح را همانند زمان وعده داده شده برای افتتاح این پروژه را که در همان زمان دولت قبل بود فراموش میکنند.