کودک بدون شناسنامه یعنی یک فرد بدون هویت و امکان شناسایی که به همین دلیل از بسیاری از حق و حقوق اجتماعی محروم شده و از سوی دیگر بهواسطه اینکه هویت یک کشور را ندارد در هیچ برنامهریزی اجتماعی لحاظ نمیشود و از تمام حقوق شهروندی محروم میماند. این کودکان در اثر عوامل مختلفی که درصدر آنها باید به ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی و مشکلات ایجادشده از این طریق اشاره کرد از سالها پیش در کشور زندگی میکنند. درحالی که بر اساس قانون این فرد باید دین اسلام را بپذیرد و تغییر مذهب دهد که شاید برای بسیاری از افراد مطلوب نیست، تعداد زیادی از این افراد بهخصوص افاغنه به دلیل اینکه از سویی غیرقانونی وارد کشور شده بودند و از سوی دیگر امکان بازگشت به کشور مبدا برای دریافت مدارک تابعیت از دولت خود را نداشتند ترجیح دادند بدون مدارک هویتی مانند شناسنامه ایرانی و سند ازدواج زندگی کنند و طبیعی است که این افرادی که خودشان شناسنامه نداشته و از سوی دیگر ازدواجشان ثبت رسمی نشده بود کودکانی را به دنیا آوردند که نمیتوانستند برای آنها شناسنامه بگیرند. شناسنامه اصلیترین سند هویتی است که یک انسان در زندگیاش لازم است داشته باشد و همه ما میدانیم اگر شناسنامه و مدارک شناسایی نداشته باشیم در اجتماع هیچ کار جزیی را نمی توانیم انجام دهیم. این کودکان حتی اگر از پدری خارجی متولد شده باشند از نظرفرهنگ و حتی آموزههای دینی جایز نیست که بدون هویت در کشور زندگی کنند و از سوی دیگر این به نفع دولت هم نیست. حضور غیرقانونی این افراد در کشور و اقداماتی که ممکن است به واسطه این نداشتن هویت مرتکب شوند درنهایت به ضرر همه خواهد بود و محروم کردن این افراد از سواد و بهداشت به ضرر همه افراد خواهد شد. حق طبیعی این افراد داشتن تابعیت است و کودکی که به دنیا میآید گناهی مرتکب نشده است که پدر یا مادرش غیرایرانی هستند. درست است که در صدور شناسنامه باید نامخانوادگی پدر به کودک منتقل شود و تابعیت پدر لحاظ میشود اما، هم پدر و هم مادر باید در این میان برابر باشند و همانطور که پدر میتواند برای فرزند خود شناسنامه بگیرد از لحاظ قانونی باید برای مادر هم این امکان ایجاد شود. در مورد این افراد بیشناسنامه که داشتن مدارک هویتی برایشان اولویت دارد این قضیه مهمتر از بقیه است و در اولویت قراردارد. طرح شناسنامهدارکردن این افراد بر اساس تابعیت مادر درصورتی که در مجلس مطرح و تصویب شود بسیار کارگشاست و باید از آن استقبال کرد. این راه با توجه به اینکه این افراد سالهاست در کشور زندگی میکنند و این مشکل قدیمی است باید در اولویت قرار گرفته و هرچه زودتر از طریق این راه یا راههای دیگر مانند صدور شناسنامه موقت این مشکل را حل کرد. طبیعی است از فردی که هیچ سند هویتی ندارد یا بهعبارت دیگر بیهویت است و از نعمت آموزش و بهداشت و در آینده کار و اشتغال و یا حتی ازدواج محروم است نمیتوان انتظار داشت یک انسان مفید و موثر برای کشور باشد و جذب کارهای خلاف و غیرقانونی نشود. راههای قانونی این مساله را فقط قانونگذاران میتوانند پیدا کنند و وظیفه کارشناسان و مددکاران اجتماعی تنها این است که درمورد وضعیت این کودکان و شرایط نامطلوب آنها هشدار داده و توجهات را به این سمت متمرکز کنند. تعداد یک میلیون کودک بیشناسنامه در یک کشور هفتاد میلیونی اصلا زیبنده نیست و باید برای آن هرچه زودتر تمهیدی اندیشیده شود.
* استاد دانشگاه و مددکار اجتماعی