۱- برقراری رابطه سیاسی بین دو کشور، متاثر از مناسبات سیاسی بین آن دو کشور است و مسائل حقوقی فیمابین تاثیری در این رابطه ندارد. برای برقراری رابطه بین دو کشور بیشتر نیاز به ارتقای سطح مناسبات سیاسی بین آن دو کشور است و قطع یا تقلیل روابط بیشتر یک بحث حاکمیتی است تا یک بحث سیاسی یا حقوقی. در واقع این حاکمان کشورها هستند که در چارچوب منافع ملی تصمیم میگیرند با کدام کشورها و در چه سطحی رابطه داشته باشند. در این شرایط ممکن است مقامات دو کشور بر اساس منافع بلند مدت یا اتحاد استراتژیک علیه یک دشمن مشترک با وجود اختلافات فراوان تصمیم بگیرند رابطه سیاسی خود را از سر بگیرند. این تصمیمات جوهره سیاسی دارد و معمولا اختلافات بین کشورها هم از این جوهره برخوردار است. مثلا اگر اختلافات دو کشور مالی باشد به هر حال حل و فصل خواهد شد اما اختلافات سیاسی چون مستقیم به حوزه حاکمیت مربوط است کشورها در باره آنها حساسند و انعطاف نشان نمیدهند و اینکه در همه این سالها رابطه بین ایران و آمریکا برقرار نشده نشان از عمق و شدت اختلافات بین دو کشور است. اما هیچ اختلافی به معنای مادامالعمر بودن آن نیست و آن هم قابلیت حل و فصل دارد. چنانچه بعد از سالها جنگ سرد بین کشورهای بلوک غرب و بلوک شرق روابط این کشورها به حالت عادی بازگشت. یا آمریکا در مقاطع مختلف زمانی با ویتنام، چین و اخیرا کوبا رابطه جدیدی برقرار کرده است. اما چون این روابط بر اساس شاخصها صورت نمیگیرند، نتیجه آن قابل پیشبینی نیست. ۲- با اینکه در بیشتر نظامهای سیاسی جهان قوه قضاییه مستقل از قوه مجریه تعریف میشود اما «معاوضه زندانیان» با کشورهای دیگر مسئلهای است که در حوزه سیاسی مدیران کلان تصمیم گیری میشود؛ یعنی اگر منافع ملی ایجاب کند، استرداد و آزادی زندانیان انجام خواهد شد. اما اگر این اتفاق بیفتد، نشان روشنی خواهد بود که در بعضی حوزهها ضریب تنش بین دو کشور پایین آمده و فضایی به وجود آمده که اینجابهجایی را ایجاب میکند. هرچند این رفتارها نیز همیشه به معنای بهتر شدن رابطهها نیست و ممکن است ملاحظاتی وجود داشته باشد. ۳- در حال حاضر ایران و آمریکا یکدیگر را به عنوان یک کشور عضو سازمان ملل پذیرفتهاند و در چارچوب قطعنامههای سازمان ملل و به عنوان دو قدرت جهانی و منطقهای همکاریهایی برای گسترش صلح و امنیت در جهان با یکدیگر دارند اما این روابط به خاطر تنشهایی که همواره بین دو کشور وجود داشته در سطح حداقلی باقی مانده است. بازگشایی سفارتخانهها به معنای ارتقای این روابط از سطح حداقلی به سطح معمولی و متعارف است.
* استاد حقوق بینالملل