يكشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳
اکثریت جامعه ایرانی تفکری اصلاحطلب و اعتدالی دارند و به تجربه در انتخابات سال۷۶ که منجر به پیروزی آقای خاتمی شد و در انتخابات سال۹۲ که آقای روحانی به قدرت رسید این موضوع را بعینه مشاهده کردیم. در این دو مرحله گزینه اصلاحطلبان پیروز انتخابات شده است و هم خاتمی و هم روحانی مولود این نگاهند و حضورشان در انتخابات به استقبال مردم از آنها منجر شد. اما بدیهی است که این دولتها با مخالفتهای جریانهای قدرتمند و ثروتمندی که از این دولتها آسیب میبینند مواجه خواهند شد. در یک سال گذشته منتقدان دولت روحانی با ابزار و به اشکال مختلف با سیاستهای دولت مخالفت کردهاند و در رسانهها و همایشهای مختلف، این تفکر را به نمایش گذاشتهاند. در برابر این رفتارها طبیعتا افرادی که به شیوه مدیریت این اقلیت تندرو انتقاد دارند نیز باید از امکانات استفاده کنند و حمایت خود را از دولت به شکلهای مدنی و در چارچوب قوانین کشور مطرح کنند. بهترین راه برای اعلام این حمایت نیز حضور در رسانهها و روزنامهها و برگزاری جلسات و همایشها در انجمنها و احزاب سیاسی مختلف است؛ به شرطی که شرایط این کار فراهم باشد و این جلسات به شکل مسالمتآمیزی برگزار شود. با این حال افرادی که به دنبال حمایت از دولت هستند باید همواره این موضوع را مورد توجه قرار دهند که رفتارهای حمایتی آنها در درجه اول نباید به خیابان کشیده شود. کشیده شدن این تجمعات به خیابان ممکن است به تشنج بینجامد و برای برگزار کنندگان مراسم دردسرآفرین باشد. حامیان دولت باید با روشهای مسالمتآمیز و حساب شده به دنبال ابراز نظرشان باشند. شاهد بودیم کهگاه کارهایی برای اهداف مقدس انجام شده اما برداشتهای بد مخالفان از آن رفتار زمینه سوءاستفاده از آن برنامه را به وجود آورده است. افرادی که به دنبال اصلاح امور هستند نباید بهانه به دست مخالفان دهند و اگر امکان برگزاری مراسمی با شرایط را نداشتند از طریق استدلال و نصیحت غیر از تجمع نظر خود را اعلام کنند و از روشهای مدنی دیگری همچون امضا کردن طومار به جای حضور در برنامههای بدون مجوز و هزینهزا استفاده کنند. ضمن اینکه نسل حامی روحانی، نسلی جوان است و این نسل میتواند شیوههای جدید و ابتکاری برای پیشبرد برنامهها و اهداف خود ابداع کند.
* فعال سیاسی