پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳
عباس عراقچی، عضو تیم مذاکره کننده هستهای وقتی با تیتر خبر دروغین یک روزنامه مواجه شد، فقط به یک جمله بسنده کرد و گفت بازی با منافع ملی تا کجا پیش میرود؟
این سؤال نه محدود به حوزه دیپلماسی و نه فقط از سوی یک دیپلمات مطرح میشود، بلکه همه کارشناسان و دلسوزان در برابر رفتارهای افسارگسیخته جمعی از بازیگران سیاست این سؤال را پیش میکشند که آیا بداخلاقی هیچ مرزی ندارد؟ در ماههای اخیر این طایفه از بازیگران با دست گشاده در اظهارات همه مقامها و مسئولان تحریف روا داشتهاند گویی برای آنها تفاوتی نمیکند که حقایق یک قرارداد را به قیچی تحریف بسپارند یا برنامه رئیس جمهوری را در هدفمندی یارانهها دستمایه سودجویی قرار دهند یا توافق هستهای را.
ماجرا از این قرار است که دستیار ارشد محمدجواد ظریف (وزیر خارجه) یعنی عباس عراقچی به میان عدهای از نخبگان و طلاب حوزه علمیه قم میرود تا به عنوان مذاکره کننده ارشد هستهای و کسی که در دوره گذشته در مذاکرات هستهای نیز حضور داشته از دستاوردهای ژنو بگوید و غبار ابهام از چهره این توافق بزرگ ایران و غرب بزداید اما همه آنچه را که او برای ایجاد اطمینان در میان طلاب از پیروزی ایران در مذاکرات هستهای بیان میکند، ناگهان با دستبرد و تحریف توسط یک محفل حزبی- خبری مواجه میشود. تحریفگران نه تنها متن سخنان او را منتشر نکردند بلکه با جعل یک دروغ، سعی کردند دیپلمات منصوب روحانی را رو در روی رئیس جمهوری قرار دهند.
این اتفاق عجیب نه نخستین بار است نه آخرین بار خواهد بود. سال گذشته این رسانهها به دروغ از دیدار روحانی با شجریان نوشتند، بعدها همانان از اختلافات و استعفا در هیأت دولت خبر دادند، اندکی بعد مدعی بده و بستانهای هستهای در پستوی ژنو شدند.
اکنون آشکار شده است که دولت مخالفانی دارد که بر تریبونهایی سوارند که تولیداتشان فقط دروغ و تحریف است. دخلشان اندک و اما خرجشان از کیسه منافع ملی بیحد و حصر است. اخلاق را بدون آنکه در کفه ترازو بگذارند، به ثمن بخس میفروشند.
چه کسی باید به این سؤال پاسخ بدهد که بازی با منافع ملی تا کجا پیش میرود؟ آیا مسأله هستهای و مذاکرات فعلی و پیشین به گونهای است که بتوان همه حرفها را زد؟ آیا دولت میتواند همه ناگفتههای خود را بگوید؟ آیا عراقچی میتواند از سهمخواهی و زیادهگوییهای این طیف هم بگوید؟ آیا میتوان سخنان یک دیپلمات که با دقت کلمات خود را انتخاب میکند و در یک جمع خصوصی به دنبال ابهامزدایی و شفافسازی توافقنامه بوده است را به گونهای تحریف کرد که علیه خود، رئیس جمهوری و همه آن کسانی باشد که از رهبری نظام تا بزرگان کشور به آنها ابراز اعتماد کردهاند.
اصل ماجرا این است که رئیس جمهوری در سخنرانی اخیر خود در جمع مردم زاهدان اشاره کرده که شش کشور ۱+۵ در توافق ژنو انجام غنیسازی توسط ایران را مورد پذیرش قرار دادند و این مسأله به معنای تأیید ضمنی این حق از سوی کشورهای مذاکره کننده از جمله امریکاست حتی اگر به طور رسمی این حق را برای ایران شناسایی نکنند. عراقچی هم در این خصوص در دیدار با برخی از طلاب و علمای قم در نشستی غیر رسانهای تأکید کرده که حق غنیسازی، موضوعی نیست که امریکاییها بخواهند آن را به رسمیت بشناسند یا نشناسند.
عراقچی پیش از این نیز گفته بود که امریکاییها چیزی را به عنوان حق غنیسازی نه تنها برای ایران بلکه برای هیچ کشور دیگری نیز به رسمیت نمیشناسند. وی گفته بود مهم آن است که امریکا و سایر کشورهای مذاکره کننده ۱+۵، اجرای غنیسازی توسط ایران را به طور عملیاتی بپذیرند و مخالفت و معارضت نکنند و این چیزی است که در توافق ژنو هم اتفاق افتاده است.
آیا عراقچی برخلاف رئیس جمهوری سخن گفته است؟ از این طیف صداقت را مطالبه نمیکنیم اما میپرسیم به کجا چنین شتابان؟ چرا خیال میکنید که مردم به این زودی فراموشکار شدهاند؟