کشور ما کشور آمار نیست، در بسیاری از زمینهها آمار دقیقی وجود ندارد، در بسیاری از زمینهها آمارها واقعی و به روز نیستند، در بسیار از زمینهها آمارها ناقص و غیر قابل تکیهاند، تاز ه این مربوط به زمانی است که از دوران اعلام آمارهای عجیب و غریب گذشتهایم! براین اساس حتی محققین هم گاهی ناچار از رجوع به مشاهدهها و گفتهها و شنیدهها میشوند چه رسد به روزنامه نگارانی که عنصر مهم کارشان سرعت است وخود امکان تهیه آمار مستقل را ندارند. این مصیبت کمی نیست.
با این مقدمه اگر بخواهیم در موضوعی چون چهارشنبه سوری دقت کنیم و با توجه به سوابق و لواحق آن تحلیلی ارائه نماییم آمار دقیقی وجود ندارد که مثلا روشن سازد حضور مردم در چنین مراسمی تا چه حد گسترده است؟ روندش نزولی یا صعودی است؟ چه میزان هزینه ساز است؟ تبعات و عوارضش چه بوده است؟ تلفات آنچه مقدار است؟ و...
لذا باز هم ناچار باید به مشاهدات عینی اکتفا کرد و نکتهای که احتمالا بوجود آمده است را مورد کنکاش قرار داد: بنظر میرسد در سالهای اخیر از حرارت برخی اقدامات و حتی ناهنجاریهای صوری کاسته شده است. همه به یاد داریم که تا همین چند سال پیش ترقه بازی نوجوانان و جوانان گاهی تا ۱۰ روز پیش از چهارشنبه آخر سال آغاز میشد و روزهای منتهی به آن واقعا شهر به میدان جنگی میمانست که صداهای گوش خراش امان هر رهگذری را میربود و در خانهها هم امکان خلاص شدن ازصدای انفجارهای مشقی کوچک و بزرگ وجود نداشت. گویا آن همه ماجرا جویی و تفریحهای خطرناک روند نزولی به خود گرفته است وهر سال در حال خلاصهتر شدن است.
اگر واقعا اینگونه باشد علتش چیست؟ ظهور یا افول یک پدیده گسترده اجتماعی نمیتواند بیعلت بوده یا از اهمیت فوق العاده خالی باشد. اگر مقدمات و علل آن ناهنجاری بزرگ و سرسام آور مفقود شده باشد یا اگر آگاهی و مسئولیتشناسی جوانان و نوجوانان افزایش یافته باشد یا تعادل و ثبات و تفریح سالم در جامعه به استانداردهای جهانی نزدیک شده باشند و اینها از علل کاهش حواشی و ناهنجاریهای چهارشنبه سوری باشند باید خرسند شویم وبه کم شدن دیگر ناهنجاریها امید ببندیم. اما بهنظر میرسد چنین نگاهی خیلی خوشبینانه است ودر واقع برخی از آمارها (با همه نواقصش) و مشاهدهها روشن میسازد که ما در زمینههای یاد شده پیشرفت چندانی نداشتهایم که اثرش تا کم شدن حواشی چهارشنبه سوری ادامه پیدا کرده باشد. وقتی بیکاری همچنان بیداد میکند، مراکز تفریحی مثل سینماها در حضیض استقبال خود هستند، جایگزینهای چندانی برای تخلیه انرژی جوانان و نوجوانان بوجود نیامده است، سن ازدواج مرتبا بالا میرود، اعتیاد وطلاق و بزهکاری همچنان سیر صعودی دارند، تورم و سخت شدن معیشت مردم رضایت از وضع موجود را افزایش نداده است چرا باید کم شدن حرارت چهارشنبه سوری مثبت و ناشی از تعادل و ثبات جامعه باشد؟ بهنظر میرسد احتمالا اینجا یک حلقه مفقوده باید وجود داشته باشد، حلقهای که کاهش تظاهرات یک پدیده اجتماعی بدون رفع علل مبقیه آن را توجیه کند. البته یافتن این حلقه مفقوده نیازمند یک پژوهش علمی از سوی جامعهشناسان است ولی میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا کاهش حواشی تند چهارشنبه سوری ناشی از کاهش انرژی کلی جامعه نیست؟
شاید نوعی از انفعال و سرخوردگی وتامل و تردید متوجه جامعه ما شده باشد. اینطور نیست که تصور کنیم آن همه نابسامانیها در اقتصاد و اجتماع و آن همه فشارهای مختلف از درون و برون هیچ اثری بر روان جامعه ما نداشته و نخواهد داشت. ما طی سالهای اخیر هم در اقتصاد و هم در سیاست و هم در اجتماع بهشدت با هم درگیر شده ونیروهای یکدیگر را خنثی کردهایم، با صرف نظر از اینکه چه کسی راست گفت و چه کسی دروغ، چه کسی مقصر بود و چه کسی گناهکار و چه کسی مظلوم و محق شاید برآیند و معدل توان وانرژی جامعه با بر اثر آن همه کشاکش نفسگیر پایین آمده است ودیگر رمق و توانی نمانده باشد که مقداری از آن خرج میدانداری منفی جوانان و نوجوانان برای ترقه بازی و جنگ و گریزهای مصنوعی وشادیهای کاذب شود. اگر اینطور باشد این یک خلأتاریخی با عوارض گسترده خواهد بود و نیازمند بررسی همه جانبه از سوی دانشمندان وامعان نظر مسئولان خردمند است.
*روزنامه نگار