پیامدهای تورم و تحریم، در بازار پوشاک و کیف وکفش
دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲
خیال میکنی کار و بارشان باید این روزها سکه باشد، آخر هرچه باشد شب عید است و خرید عید هم از آن رسمهایی است که به این زودیها رنگ کهنگی به خود نمیگیرد. هر خانوادهای به فراخور درآمد و سطح زندگیاش بودجهای را برای خرید سال نو کنار میگذارد تا نوروز را با تکهای رخت و لباس جدید، آغاز کند. اما حالا که باید کاسبی فروشندگان پوشاک و کیف و کفش پر رونقتر از همیشه باشد، خلوتی فروشگاهها و مراکز خرید، حرف دیگری میزند.
خیابان صف که از گذشتههای دور به عنوان بازار کفش و کیف تهران به شمار میرفته، با انواع و اقسام مدلها به خریدار اجازه میدهد تا امکان انتخاب خود را از محدودیت خارج کند. کارگاههای تولید کفش که روزی کمرشان داشت زیر بار واردات کفشهای چینی میشکست، حالا مجال یافتهاند تا کمری راست کنند و دوباره خودی نشان دهند. با این حال فروشندگان از کسادی بازار شب عید شکایت دارند و اینکه خیابان صف این روزها باید شلوغتر از اینی باشد که هست.
علی ظریفیان، مغازه دار در خیابان صف در گفتوگو با خبرنگار ایران میگوید: «در حال حاضر واردات کفش بسیار کم شده اما مواد اولیه همچنان وارداتی است و ابزار و یراق کفشهای تولید داخل هم معمولاً از کشور چین وارد میشود. البته تولید این لوازم در داخل کشور هم صورت میگیرد اما واردات آن بیشتر است. کم شدن واردات به نفع تولیدکننده و فروشنده است چرا که برای ما به صرفهتر است که از تولیدکننده داخلی خرید کنیم و قیمت تمام شده برای عرضه به مشتری هم در این صورت کمتر میشود اما با وجود کاهش قیمتها نسبت به سال گذشته، فروش ما در این ایام کمتر شده است که به نظرم مهمترین علت آن برپایی نمایشگاههای بهاره است که مشتریها را به سمت خود میکشاند و بازارهای سطح شهر را خلوتتر میکند.»
خریداران هم پایینتر بودن قیمت نسبت به سال گذشته را تأیید میکنند. نسرین سلیمانی که برای خرید به خیابان صف آمده، گرچه با وجود سرزدن به مراکز خرید مختلف در تهران، هنوز موفق به خرید نشده اما خیال دارد سری هم به نمایشگاه بزند. او میگوید: «برای ما که قشر کارمند هستیم قیمتها همچنان بالاست و ترجیح میدهیم تا حد توان به مکانهای مختلف سر بزنیم تا عاقبت جنس مورد نظرمان را با پایینترین قیمت پیدا کنیم.»
البته کاهش قدرت خرید مردم چیزی نیست که به یک باره اتفاق افتاده باشد؛ همانطور که پیشبینی شده بود افزایش چشمگیر تورم در سالهای گذشته آنچنان تأثیر عمیقی بر اقتصاد کشور گذاشته که با وجود کاهش قیمتها، بازار همچنان روزهای کم رونقی را تجربه میکند.
سید حسن صادقی هم که ۴۰سال است در کوچه مهران، از جمله بازارهای قدیمی تهران، در زمینه فروش پوشاک فعال است، دل پردردی از کسادی بازار شب عید دارد.
او در گفتوگو با ایران میگوید: «در گذشته این موقع سال که میشد، اینجا جای سوزن انداختن نبود، اما حالا خودتان میتوانید خلوتی بازار را ببینید. با وجود اینکه قیمتها از سال گذشته و حتی در بسیاری مواقع از نمایشگاه هم کمتر است اما هنوز که تنها چند روزی به عید مانده، خبری از رونق کار ما نیست و تعداد مشتریان بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافته است.»
این فعال صنف پوشاک ادامه میدهد: «ما هم از تولیدکننده داخلی خریداری کردهایم و هم واردات داشتهایم و تمام امیدمان به فروش شب عید بوده اما برگزاری نمایشگاههای بهاره، این امید را از فروشندگان گرفته و کار و کاسبی آنها را کساد کرده است. چیزی به عید نمانده و ممکن است در روزهای آخر سال بازار کمی شلوغتر شود اما با توجه به شرایط موجود، امید چندانی نداریم. بالاخره فروشنده تمام ماههای سال چشمش به اسفندماه است اما هر موقع که باید بازار ما رونق پیدا کند انواع نمایشگاهها برپا میشود و توجهها را به سوی خودش جلب میکند.»
شاید شما هم به خاطر بیاورید که روزگاری در گذشتههای نه چندان دور کاسبها تا شب عید هرچه داشتند میفروختند و با خیال راحت به تعطیلات میرفتند و در ایام تعطیلات عید، اندک مغازه بازی را میتوانستید پیدا کنید اما حالا در تمام روزهای عید حتی موقع تحویل سال، بیشتر فروشگاههای پوشاک باز هستند. البته به گفته صادقی فروش روزهای عید هم چنگی به دل نمیزند و بیشتر مسافرانی که از شهرهای دیگر به تهران میآیند غالباً به قصد تفریح و تفنن به مراکز خرید و بازارهای تهران سر میزنند.
ë پایین و بالای شهر ندارد
روزی روزگاری در گذشته یک تهران بود و یک بازار بزرگ؛ شب عید هم که دیگر داستان خودش را داشت و هر کس تلاش میکرد زودتر به خرید عید اقدام کند تا به اصطلاح، جنسهای بنجل و ته مانده بازار نصیبش نشود و صد البته که خرید از بازار به نفع جیب مشتری هم بود.
قیمتهای بازار تهران حالا به مدد مترو و در دسترس بودن آن، فرق چندانی با فروشگاههای سطح شهر ندارد.
سولماز کریمیان، دانشجویی است که همراه با دوستانش برای خرید به بازار بزرگ آمده، تفاوت چندانی بین قیمتهای بازار با مرکز خرید نزدیک خانهشان در غرب تهران نمیبیند و با خنده میگوید: «بیخودی این همه راه آمدهایم اما حال و هوای بازار در شب عید به دیدنش میارزد.»
خلوتی و کسادی بازار گرچه در بازار بزرگ نامحسوستر است اما از این مسأله بینصیب هم نیست.
مهدی شمشیری، مغازه دار در بازار بزرگ میگوید: «خدا را شکر کار و کاسبی ما چندان هم بد نیست البته ما بیشتر عمده فروش هستیم و مغازهداران سطح شهر از هفتهها قبل خریدهایشان را از ما کردهاند. بازار در نوروز تعطیل است و باید در همین روزهای پایان سال حداکثر فروش را داشته باشیم. در این روزها مسافران شهرستانها برای خرید به تهران میآیند که معمولاً به بازار بزرگ هم سری میزنند و همین مسأله باعث میشود تا بازار رونق بیشتری پیدا کند اما فروش مان مانند قبل نیست.»
از بازار بزرگ و مراکز خرید مرکز شهر میگذریم و سری به یکی از مراکز خرید شمال شهر میزنیم که بر خلاف انتظار چندان شلوغ نیست و مشتریها هم گویا بیشتر از اینکه خرید کنند، به قیمتکردن جنسها مشغولند.
امیرپویا صحرایی، نزدیک به یک سالی است که در این مرکز خرید، مغازه اجاره کرده و به فعالیت مشغول است.
او که از کسادی بازار شکایت دارد، میگوید: «گرچه شاید دور از ذهن به نظر برسد اما نمایشگاه روی کار ما هم بیتأثیر نبوده؛ چرا که قدرت خرید مردم خیلی پایین آمده است. ما اجناسمان را صددرصد از کشور ترکیه وارد میکنیم که کیفیت قابل قبولی دارند و همیشه نظر مشتریانمان را جلب کرده است. مشتریان ما هم عمدتاً از قشر متوسط رو به بالای جامعه هستند و البته مشتریهای ثابتی هم داریم که معمولاً با پیامک، زمان رسیدن اجناس جدید یا حراج را به آنها خبر میدهیم.
البته خرید مشتریان ثابت ما کفاف هزینههای مغازه را نمیدهد و این روزها هم، تعداد مشتریانی که از نقاط مختلف شهر به این مرکز خرید سر میزنند کمتر شده است. گاهی وقتها در روزهای پایانی هفته که اینجا شلوغ میشود هم فروش ما فرق چندانی ندارد چون سرزدن به این مرکز خرید برای بسیاری از مردم بیشتر جنبه تفنن دارد.»
تولیدکنندگانی که پشت در نمایشگاه میمانند نمایشگاههای بهاره و پاییزه همان قصه تکراری هر ساله را بازگو میکنند. خریداران دسته دسته به سمت این نمایشگاهها میروند و غالباً با دستانی پر باز میگردند، اما خیلی وقتها کیفیت پایین اجناس خریداری شده آنقدر توی ذوقشان میزند که با خود عهد میکنند دیگر پایشان را به نمایشگاه نگذارند اما باز هم دم عید میشود و وسوسه تخفیف و قیمت مناسب، کار خودش را میکند.
شهین رستگار، خانه دار که از نمایشگاه بهاره خرید کرده، میگوید: «خوراکیها خوب و قیمتشان هم نسبتاً مناسب بود اما پوشاک و کیف و کفش تعریفی نداشت و مدلها قدیمی بودند و کیفیت چندانی هم نداشتند. به زور توانستیم چند تکهای خرید کنیم. قیمتها هم فرق چندانی با خیلی از مغازههای بیرون نداشت.»
البته اگر به نمایشگاه میروید دیگر باید با بد و خوبش هم بسازید و بیکیفیت بودن برخی اجناس را هم در کنار ارزان بودنشان بپذیرید.
یدالله صادقی، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران با دفاع از نمایشگاههای بهاره، با بیان اینکه در این نمایشگاهها متناسب با قیمتهای تعیین شده کالا برای عرضه به مردم به نمایش درآمده است، میگوید: «ممکن است گاهی اوقات برخی افراد نیز باشند که انتظار کیفیت بالاتری را از کالاهای عرضه شده در نمایشگاه داشته باشند که البته این افراد میتوانند با مراجعه به مغازههای سطح شهر کالاهای مرغوبتر را با قیمتهای بالاتر خریداری کنند.»
البته راه یافتن به نمایشگاههای بهاره هم خودش حکایتی دارد و برای هر تولیدکنندهای مقدور نیست.
مرتضی کروبی، تولیدکننده پوشاک با بیان اینکه تولیدکنندگان، انتظار حمایت از سوی دولت را دارند در گفتوگو با ایران میگوید: «در سالهای اخیر با وجود تأکید بر تولید ملی، عرصه بر تولیدکنندگان تنگ شده تا جایی که بیشتر آنها دیگر تولید را به صرفه نمیدانند. تولیدکننده باید خیالش از بابت فروش کالا راحت باشد و امکان فروش اجناس خود را از کانالهای مختلف پیدا کند.
در مورد شرکت در نمایشگاه عرضه مستقیم پوشاک هم محدودیتهای زیادی وجود دارد. به عنوان مثال ۴هزار و ۵۰۰ تولیدکننده برای شرکت در نمایشگاه ثبت نام میکنند در حالی که چیزی حدود ۱۲۰ غرفه برای واگذاری به متقاضیان در نظر گرفته شده است. در بسیاری از موارد هم تولیدکنندگانی که اسمشان در فهرست واگذاری غرفههای نمایشگاه درآمده، امتیاز خود را مثلاً یک میلیون تومان قیمت دارد به تولیدکنندگان دیگر به قیمت ۱۰میلیون تومان میفروشند.»
البته دست افراد سودجو همیشه در کار بوده و نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا هم از این مسأله در امان نیستند.
به گفته این تولیدکننده، گاهی دیده شده که برخی اجناس وارداتی و عموماً چینی را که کیفیت پایینی دارند، به اسم اجناس تولید داخل و با چسباندن برند ایرانی روی آنها، به فروش میرسانند که مسلماً به اعتبار تولیدکننده ایرانی لطمه وارد میکند.
البته حالا نمایشگاههای بهاره دیگر به کار خود پایان دادهاند و برپایی این نمایشگاهها رفت تا سال آینده، ولی اگر فکری اساسی به حال تنظیم بازار در روزهای پایانی سال نشود، گلهها همچنان باقی خواهد ماند.
روحالله بیگی ئیلانلو، نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این رابطه میگوید: «با توجه به اینکه اسفند ماه به نوعی فصل خرید خانوارهای ایرانی است بنابراین مسئولان مربوطه نه تنها باید شرایطی را فراهم کنند که خدماترسانی نمایشگاههای بهاره عرضه کالا تقویت شود بلکه باید از تنظیم بازارهای دیگر نیز غافل نشوند. وزارت صنعت، معدن و تجارت و نهادهای ذیربط دیگر هم باید به نحوی برنامهریزی کنند که نظام توزیع مطلوب و پایدار در تمامی مناطق کشور و در انواع بازارها به صورت دائمی برقرار شود.»
روزهای پایانی سال با سرعت طی میشوند؛ گویا بهار عجله دارد تا هرچه زودتر خودش را برساند و بساطش را پهن کند؛ خیابانها در عبور شتاب زده عابران به نوروز نزدیک میشوند؛ نوروزی که تمام امیدمان این است که سرآغاز تحولی تازه در شکوفایی اقتصاد و رضایتمندی عموم مردم باشد.