شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
آمار نشان میدهد که بسیاری از اتفاقات منجر به ممنوعالتصویر شدن افراد از صداوسیما، در برنامههای زنده اتفاق میافتد. آخرین مورد این حوادث مربوط میشود به ابراز ارادت محمد مایلی کهن به داریوش در برنامه نود. قبل از مایلیکهن دختر حمید استیلی در یک برنامه زنده از ورق بازی کردن با پدرش به صورت شرطی پرده برداشته بود. سعید راد هم در تمجید از بهروز وثوقی سخنرانی کرده بود، فرزاد حسنی چهره سردار رادان را با بهرام رادان مقایسه کرد و... و همه دوستان تا مدتی دیگر در تلویزیون آفتابی نشدند.
با توجه به اینکه خط قرمزها همگی با خودکار ترسیم شدهاند و امکان پاک کردن آنها وجود ندارد، بهتر است تلویزیون بساط این برنامههای زنده را جمع کند. در غیر این صورت در آیندهای نزدیک دیگر چهره مجاز التصویری باقی نمیماند و تلویزیون مجبور میشود از صبح تا شب حامد زمانی را در حال رها کردن صدا نشان بدهد. با روندی که مهمانان برنامههای زنده در پیش گرفتهاند پیشبینی آنچه به زودی در این برنامههای حادثهخیز رخ خواهد داد کار دشواری نیست.
برنامه سین مثل سریال:
مجری: خانم افشار معمولا مردم توی کوچه و خیابون وقتی شما رو میبینن چه سوالی ازتون میپرسن؟
مهناز افشار: عرض شود که اکثرا میگن چقدر شبیه خانم فائقه آتشین هستی، باهاش نسبتی داری؟
مجری: خب همکارانم اشاره میکنن که وقتمون تمومه.
مهناز افشار: منم بهشون میگم نه متاسفانه ولی آهنگاشونو دوست دارم. به خصوص اونی که میگه: «غریبه آشناااااااا دوسِت دارم بیا...»
(تصویر قطع میشود، چند ثانیه بعد تصویر ثابت یک گل آفتابگردان را میبینیم. صدای سالار عقیلی را هم میشنویم که میخواند: وطنمای شکوه پابرجا....)
برنامه هفت:
گبرلو: آقای عطاران در پایان اگر حرف خاصی باقی مونده بفرمایین.
عطاران:... بله، من چند وقت پیش گفته بودم حاضرم برای خندوندن مردم شلوارمو هم پایین بکشم. گویا بعضیا این حرف رو به شوخی گرفتن. (از جایش بلند میشود) بنده الان همین جا این کارو انجام میدم تا خیلی چیزا مشخص بشه.
گبرلو: نه... خواهش میکنم... رضا جان یه لحظه به من نگاه کن... این تن بمیره. (چند نفر از بیرون کادر وارد میشوند و دستهای عطاران را میگیرند. تصویر مردمی که در صف رای دادن ایستادهاند را میبینیم و سالار عقیلی میخواند: نام جاوید وطن... صبح امید وطن...)
برنامه سفر بخیر:
مجری: آقای بیگزاده وقتی مثلا خانم خونه میگه باید بریم مسافرت اما آقای خونه مخالفه به نظر شما چه باید کرد؟
بیگزاده: خب سفر چیز خوبیه و باعث نزدیکتر شدن اعضای خانواده به همدیگه میشه. اگه اشتباه نکنم خانم تارا یه آهنگی داره که میگه: «آقا بالاسر نخواستم، یار بیسفر نخواستم، یه سر و هزار سودا داره من دردسر نخواستم.»
(مجری با تعجب به بیگزاده نگاه میکند و ۱۵ ثانیه سکوت حاکم میشود)
برنامه موسیقی ایرانی:
مجری: بله گویا آقای اخشابی پشت خط هستند. آقای اخشابی سلام... خیلی دوست داشتیم حضوری در خدمتتون باشیم اما گویا دوبی تشریف دارید.
اخشابی: من هم سلام عرض میکنم... بله یه مسافرت کاری پیش اومد. اتفاقا آقای ابی هم اینجا هستند. گوشی... گوشی... (گوشی را میدهد به ابی)
ابی: الو؟.... قربون همتون برم.... آ ماشالااااااااااااااااااااااا.
(سالار عقیلی: همه شاد و خوش و نغمه زنان... به صلابت ایران جوان)
برنامه صبح بخیر ایران:
مجری: آقای مربی افراد سن و سال دار هم میتونن این نرمشها رو انجام بدن؟
مربی: اگر از قدیم ورزشکار بوده باشن چرا که نه؟ اتفاقا بنده دیشب از طریق وبکم با خانم جمیله صحبت میکردم. تا خودتون نبینید باورتون نمیشه که ایشون توی این سن و سال هنوز چقدر رو فرمه. چرا؟ چون از جوونیش ورزش کرده.
(تصویر کلا میرود و شبکه به مدت دو ساعت و نیم برفک پخش میکند)
برنامه به خانه برمیگردیم:
مجری: آقای دکتر اگه این رژیم غذایی رو روی سایتتون هم گذاشتید لطفا آدرس سایت رو بفرماین تا بینندگان هم به اون دسترسی داشته باشن.
دکتر: بله حتما. در عین حال توصیه میکنم که بینندگان عزیز مستند «خوراکیهای دوستداشتنی» بنگاه خبرپراکنی بیبی سی فارسی رو هم حتما ببینن. فرکانس این شبکه عبارت است از: هاتبرد، ترانسپوندر ۷۲، پولاریزاسیون: عمودی...
(میکروفون دکتر قطع میشود و فقط لب زدن او را میبینیم. سالار عقیلی میخواند: من که فرزند این سرزمینم، در پی توشهای خوشهچینام....)