حصر رهبران جنبش سبز وارد چهارمین سال خود شد ولی هنوز هیچ نشانه امیدوارکنندهای از اراده حکومت به رفع حصر وجود ندارد.
حسن روحانی رییس جمهوری ایران البته وعدههایی برای تلاش جهت رفع حصر از میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی داده است ولی این وعدهها نیز هنوز به مرحله عمل نرسیدهاند و به نظر میرسد که شکاف و چنددستگی میان چهرهها و نهادهای عالی نظام باعث ناتوانی در تصمیم گیری پیرامون این موضوع است.
با این حال اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی اعضای حزب اعتماد ملی و مشاور مهدی کروبی در گفتگو با «جرس» ضمن اشاره به تغییر فضای سیاسی کشور در داخل و خارج اعتقاد دارد رفع حصر نه فقط به سود جنبش دموکراسی خواهی بلکه به سود حکومت نیز خواهد بود. به اعتقاد وی رفع حصر دستکم باعث خواهد شد که نظام تا نظام بتواند ویترین حقوق بشری خود را در چشم جامعه جهانی اصلاح کند.
متن کامل گفتگو در پی میآید:
آقای گرامی پس از گذشت سه سال از حصر رهبران جنبش سبز، ارزیابی شما از شرایط آنها و فضای سیاسی کشور چیست؟
آنچه مسلم است شرایط آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد چه به لحاظ جسمی و چه به لحاظ روحی پس از گذشت سه سال متفاوت از روزهای آغازین حصر است؛ از نظر جسمی واقعیت این است که شرایط سخت حصر هر انسانی را به لحاظ جسمی ضعیفتر از گذشته میکند و چندین عمل جراحی که آقای کروبی انجام دادهاند و دچارشدن به بیمارهایی نظیر پوکی استخوان و عوارض گوارشی و یا عارضه قلبی که برای آقای مهندس موسوی به وجود آمد همگی از آثار حصر است. در مقابل روحیه مقاومت و ایستادگی رهبران جنبش در طی این سه سال نه تنها تضعیف نشده بلکه پرصلابتتر از گذشته بر مواضع حق طلبانه باقی ماندهاند و همچنان با عقلانیت و بردباری همراه با تغییرات زمان، مدافع حقوق ملت هستند.
فضای سیاسی کشور هم طی این سه سال تغییرات بسیاری کرده از جمله: عامل بروز تشنج و رواج بیقانونی که رئیس دولت نهم و دهم بود از صحنه سیاسی کنار است و دولت جدیدی با حمایت اصلاح طلبان و سبزها که مشی اعتدال را در پیش دارد بر سر کار آمده، پس از ۱۰ سال توافق نامه میان ایران و کشورهای غربی گامهای اول را با موفقیت پشت سر گذاشته، جامعه جهانی برای برقراری ارتباط با ایران و سرمایه گذاری رقابت فشردهای را آغاز کردهاند، یک چنین فضایی حاصل هوشمندی و صبوری ملت است و تحمل رنج حبس صدها زندانی و حصر رهبران آنهاست. بخشهای مهمی از حاکمیت هم رویکرد عقلانی پیدا کردهاند و با این دولت همراه شدهاند و صرفا جریان کوچکی از افراطیون جناح راست که در انتخابات شکست خوردهاند مسیر خشونت را همچنان ترویج میکنند.
مسئله تغییر مکان آقای کروبی در روزهای اخیر نشانه امیدوارکنندهای است اما باید توجه داشت که قریب به سه سال است خانواده آقای کروبی خواستار انتقال ایشان به منزل خودش بودند و حرفشان این بود حال که حکومت به هر دلیلی اقدام به شکستن این حصر غیر قانونی نمیکند، حداقل شرایط حصر آقای کروبی همانند حصر دیگران باشد، واقعیت این است که شرایط آقای کروبی در سه سال گذشته بسیار فراتر از حصر بوده و در حقیقت ایشان در انفرادی حبس بودهاند.
مصطفیپور محمدی، وزیر دادگستری روز شنبه در خصوص وضعیت حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، گفت که نظام در حال تدبیر و ارزیابی و سبک و سنگین کردن است و باید عوامل داخلی و فضای بیرونی دست به دست هم بدهد تا نظام یک تصمیم با منفعت بیشتر را بگیرد و عوامل تحریک و فشار کاسته شود. تعبیر شما از این سخنان و عوامل تحریک و فشار چیست؟
معتقدم این مسئله را بیدلیل پیچیده کردهاند و مسئله بسیار ساده است، به شرط آنکه عوامل دست اندر کار اولویتشان منافع ملی باشد. مسئلهای که تا این حد حکومت را تحت فشار قرار داده ـ روزی نیست که از مسئولین قضایی کشور در این زمینه پرسش نشود یا در مجامع خارجی نهادهای مستقل بین المللی این اقدام را محکوم میکنند ـ و در واقع نظام از حیث رعایت حقوق بشر تحت فشار است؛ حالا ما برای یک چنین مسئلهای بگوییم نظام در حال سبک و سنگین کردن است و تدبیر باید به خرج دهد. مسلم است اگر ارادهای وجود داشته باشد و حصر را بشکند، نظام بیشترین فایده را در شرایط کنونی خواهد برد و آزادی این عزیزان نه تنها برای نظام تهدید نیست که یک فرصت است تا نظام بتواند ویترین رعایت حقوق بشر خود را در انظار بین المللی اصلاح کند.
چرا این اراده وجود ندارد؟
پاسخ این سوال را آقایپور محمدی در لفّافه داده است: «تحریک و فشارباید برطرف شود» معلوم است ایشان اشارهشان به کجاست، گروهی تندرو که عامل تمام بدبختیهای هشت سال گذشته کشور هستند، نان خود را در تنور ادامه حصر طبخ میکنند و این تحریکها و فشارها را با سودجویی از ارکان قدرت که در اختیار دارند به مقامات بالا انتقال میدهند و مانع از گره گشایی از سوی عقلای نظام میشوند. در حقیقت، بخشهای عمدهای از نظام بر این واقفند که ادامه حصر و حبس زندانیان سیاسی جز به بغرنج شدن این مسئله نمیانجامد. مثلا اگر تصور کنیم با پیروزی حسن روحانی زندانیان سیاسی و محصورین آزاد میشدند چه اتفاق خطرناکی برای نظام میافتاد؟! اتفاقی که میافتاد این بود که مردم شادیشان دو چندان میشد و امروز پس از ۶ ماه این گره برسر راه نظام وجود نداشت که مسئولین قضایی و امنیتی یا آن را به گردن دیگری میاندازند و یا حکم محصورین را در نمازجمعهها صادر میکنند.
همانطور که اشاره کردید حکم برای محصورین در حالی صادر میشود که تاکنون مشخص نشده آنها بر اساس کدام قانون در حصر بسر میبرند، اگر هدف و تلاش بر توبه کردن رهبران سیاسی از گناه ناکرده است پس اساسا فایده رفع حصر چیست؟
ببینید اینکه گاهی مطرح میشود نظام بعد از آزادی آقایان نگران است و اگر تضمینی داده شود که آنها رفتار غیر قانونی انجام نمیدهند امکان رفع حصر وجود دارد و یا اینکه میگویند این آقایان باید توبه کنند نشانه خوبی از آینده رفع حصر نیست. یعنی از این حرفها نمیشود بوی آزادی را استشمام کرد، آقایان موسوی و کروبی خودشان حداقل دراین سه سال قربانی عمل غیر قانونی حصر شدند و در مقابل آنهایی که هشت سال کشور را با بیقانونی اداره کردند امروز آزاد هستند. مسئله توبه هم روشن است که راهی برای ممانعت از رفع حصر است و وقتی که آقایان موسوی و کروبی هنوز در هیچ دادگاهی محاکمه نشدهاند و جرمشان اثبات نشده از چه چیزی توبه کنند؟ آنها از فساد حاکم بر دولتهای نهم و دهم گفتند و نوشتند که امروز آنقدر کوس این رسوایی بلند است که آقای حداد عادل هم ازحمایت دولتهای نهم و دهم و شخص آقای احمدینژاد تبری میجوید پس دیگر چه جای توبه است؟ توبه مال آنهایی است که کشور را با تورم ۴۰% مواجه کردند. کسانی باید توبه کنند که میلیونها انسان را زیر خط فقر مطلق بردند، کسانی باید توبه کنند که باعث شدند به ازای پلمب شدن سایتهای هستهای، قطره چکانی به پولهای بلوکه شده خودمان طی چندین سال دسترسی پیدا کنیم، کسانی باید توبه کنند که ۸ سال به ملت و نهادهایی نظیر مجلس و دستگاهای نظارتی دروغ گفتند و آمار غلط ارائه دادند. کسانی باید توبه کنند که وضعیتی را بوجود آوردهاند که یک فرد توانست سرمایهای را به نام خود ثبت کند که از درآمد سالیانه ۵۰کشور جهان بیشتر است.
برخی میگویند رفع حصر به سه عامل تصمیم رهبری، رایزنی دولت و خود رهبران سیاسی جنبش سبز بستگی دارد. نظر شما در این زمینه چیست؟
من با این دیدگاه که رفع حصر فقط به این سه عامل بستگی دارد همراه نیستم؛ چراکه رهبران جنبش سبز هرگز گامی برای رفع حصر خود برنخواهند داشت و از هیچ مقامی برای آزادی خود تقاضایی نخواهند کرد، در مورد عامل دوم هم روشن است که دولت اختیار اقدام به حصر را نداشته است که امروز بتواند اختیار شکستن حصر را داشته باشد. دولت فقط میتواند با دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی خود نظیر وزارت اطلاعات، وزارت کشور و وزارت دادگستری دغدغههای رهبری را از پیامدهای رفع حصر برطرف کند و میتواند به رهبری در رفع حصر کمک کند.
آقایان کروبی و موسوی بارها اعلام کردند دادگاهی «علنی» برای آنها برگزار شود تا به دفاع از خود بپردازند، به نظر شما واهمه حاکمیت از اینکه تاکنون به این خواسته پاسخی نداده چیست؟
اگر حکومت اقدام به برپایی دادگاه میکرد هرچند این دادگاه هم فرمایشی میشد آن وقت مجالی دیگر وجود نداشت که طی سه سال گذشته یک سویه و یک طرفه هرچه دلشان میخواهد اتهامات اثبات نشده وارد کنند و هیچ گونه فرصتی هم به محصورین و زندانیان سیاسی داده نشد تا از خود دفاع کنند.
برگزاری هر نوع دادگاهی به منزله زنده کردن دوباره حوادث سال ۸۸ تاکنون خواهد بود و اما نه به روایت صدا وسیما بلکه به روایت آقایان موسوی و کروبی و وکلای مدافع ایشان و موج رسانهای این روایت و قضاوت افکار عمومی، قطعا برای حاکمیت هزینه گزافی خواهد داشت و حتما عقلای حکومت زیر بار این دادگاه همچنان که نرفتهاند نخواهند رفت. هر دادگاهی که برگزار شود آقایان موسوی و کروبی چیزی از دست نمیدهند، زیرا طی ۴ سال گذشته از تریبونهای نماز جمعه و صدا وسیما همه نوع اتهامات به آنها زده شده و افکار عمومی از تکرار مکررات کاملا اشباع شده وگردهمایی ۳۰۰ نفره افراطیون در سالگرد ۹ دی گواه این مدعاست. اکنون جامعه، تشنه دفاع آنها از خود و بازگو کردن روایت وقایع ۸۸ از زبان آنهاست.
به نظر شما دولت قفل حصر را چگونه میتواند باز کند؟
دولت در شش ماه گذشته نشان داد اولویت اصلیاش متوقف کردن و رفع تحریم هاست و تمرکز در سیاست خارجی. به نظر میرسد کم توجهی به سیاست داخلی، دولت را درآینده با چالش کاهش مقبولیت مواجه خواهد کرد. خود آقای روحانی هم به خوبی میداند اصلاح طلبان فقط کافی بود نامزدشان را در روز انتخابات حفظ میکردند و قطعا آقای روحانی در مرحله اول رئیس جمهور نمیشدند. آقای روحانی نباید وعدههایی را که به جوانان داده فراموش کند، انتظار مردم از آقای روحانی این است که به همان اندازه که قفل شیر نفت را برای حاکمیت بازمی کند قفل حصر و حبس زندانیان سیاسی را نیز باز کند. به گمان من آقای روحانی مسئولیت حصر را به فرد مناسبی داده است، آقای مصطفیپور محمدی در امور امنیتی و اطلاعاتی ید طولایی دارد و جزو محارم بیت رهبری است، اگر بتواند روسای دو قوه دیگر را یعنی برادران لاریجانی را با رئیس جمهور روحانی در تلاش برای رفع حصر همراه کند، امید به شکستن قفل حصر بسیار بالا خواهد رفت.
آقای گرامی مقدم، اخیرا قائم مقام حزب اعتماد ملی گفته است که ما جلسه رسمی نداریم و هرگونه جلسه رسمی منوط به آزادی آقای کروبی است، نظر جنابعالی درباره فعالیت مجدد حزب اعتماد ملی چیست؟
خوب مسلما اعضای حزب جلسات غیر رسمی داشته و دارند و برقراری این ارتباطات مفید به فایده خواهد بود، ولی همانگونه که قائم مقام حزب گفته است برگزاری هرگونه جلسه رسمی منوط به آزادی دبیر کل حزب است، منتها این مطلب را هم اضافه کنم اساسا هرگونه برگزاری جلسه رسمی بر اساس اساسنامه با دستور دبیر کل رسمی میشود و برگزاری هر گونه کنگرهای نیز به مراتب اولی براساس اساسنامه از وظایف دبیرکل است. امیدوارم هرچه زودتر رفع حصر با درایت مقامات ارشد نظام صورت گیرد و آقای کروبی نیز بتواند به عنوان دبیر کل دستور برگزاری جلسات رسمی و برگزاری کنگره حزب را صادر کند.