ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 07.08.2012, 22:37
داستین هافمن: «بزرگمرد کوچک» هالیوود

دویچه وله
داستین هافمن با یک متر و ۶۶ سانت قد، نماینده‌ی نسلی از بازیگران است که الگوی هنرپیشه‌های تنومند و خوش‌هیکل هالیوود را به چالش گرفتند. این هنرپیشه توانا این روزها ۷۵ ساله می‌شود.

داستین هافمن از بازیگران مستعد و توانای هالیوود است که طی بیش از ۴ دهه در رشته‌ای از نقش‌های دشوار و بسیار متفاوت ظاهر شده است. در کارنامه‌ی پربار او هم فیلم‌های هنری و روشنفکرانه مانند "مرگ یک فروشنده" (۱۹۸۵) هست و هم آثاری سرگرم‌کننده و پرفروش مانند "هوک" (۱۹۹۱) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ.

داستین هافمن در نقش اسیر جنگی، بیمار عقب‌مانده و حتی در قالب یک زن هنرنمایی کرده است. خودش گفته است که می‌تواند در هر نقشی بازی کند، "حتی در نقش یک گوجه فرنگی"!

در حسرت موفقیت

داستین هافمن ۸ اوت ۱۹۳۷ در خانواده‌ای یهودی در لس‌انجلس به دنیا آمد. خانواده برای او آینده و حرفه‌ای معمولی در نظر گرفته بود. پدرش دوست داشت که پسر خود را پزشک ببیند. هافمن نخست در آموزشکده‌ی موسیقی نام نوشت و به نواختن پیانو پرداخت، اما در اصل به دنبال هنرپیشگی بود و جز بازی در فیلم‌های سینمایی آرزویی نداشت.

او در حسرت پیشرفت و ترقی بود و عقیده داشت که تنها سینماست که می‌تواند درهای موفقیت، به ویژه راه بردن به دل زنان زیبارو را به روی او باز کند. در کالیفرنیا در یک مدرسه بازیگری ثبت نام کرد اما بعد برای تحصیلات جدی‌تر به نیویورک رفت و در آموزشگاه معروف "کارگاه بازیگری" به سرپرستی لی استراسبرگ نام نوشت.

از آموزشگاه "اکتورز ستودیو" گروهی از برجسته‌ترین بازیگران سینما و تئاتر آمریکا بیرون آمده‌اند، از مارلون براندو و جیمز دین تا پل نیومن و رابرت دونیرو. اصول بازیگری این آموزشکده با مطالعه دقیق نقش و ریزه‌کاری‌های آن همراه است، به گونه‌ای که کاراکتر روی صحنه یا جلوی دوربین، واقعا زنده شود و جان بگیرد. با پیروی از این روش بازیگر می‌تواند با استفاده از رشته‌ای از تجربه‌ها و تمرین‌های مداوم، در پوست شخصیت دلخواه فرو رود، نه تنها رفتار و حالات ظاهری، بلکه شخصیت درونی او را نیز مجسم کند.

داستین هافمن پس از کوچ به نیویورک با دو نفر دوست و همخانه شد که بعدها مثل او هنرپیشگانی مشهور شدند: جین هکمن و رابرت دووال. هر سه جوان در فقر و فاقه زندگی می‌کردند و آرزوی ناز و نعمت داشتند. داستین هافمن گفته است که تا ۳۱ سالگی با درآمدی زیر خط فقر زندگی کرده است.

گهگاه نقش‌ کوچکی در فیلم‌ها و سریال‌ها ایفا می‌کرد، که درآمد آن به سختی هزینه‌ی زندگی ساده و محقر او را تأمین می‌کرد. از تلاش و تقلای فراوان نومید شده بود و حتی قصد داشت کار سینما را رها کند و به دنبال حرفه‌ای دیگر برود. اما ناگهان فرصتی استثنائی زندگی او را تغییر داد.

نماینده‌ی نسل یاغی

مایک نیکولز، کارگردان نوجوی امریکایی، قصد داشت برای نقش اصلی فیلمی به عنوان "گراجوئت" (فارغ‌التحصیل) از جوانی ریزنقش و پرتحرک و نه چندان معروف، استفاده کند. او پس از آزمون گرفتن از ده‌ها هنرپیشه، داستین هافمن را انتخاب کرد.

داستین هافمن با این که حدود ۳۰ سال داشت، با مهارت نقش "بنجامین برداک" را ایفا کرد. دانشجویی پرشور و بی قرار که با زنی شوهردار و "آبرومند" رابطه برقرار می‌کند و بعد به دختر او دل می‌بندد و به خانواده‌ی پرافاده‌ی او اعلان جنگ می‌دهد. فیلم با ساختاری سنجیده و پرتحرک، اثری انتقادی است که به ساختارهای اجتماعی و هنجارهای مسلط اخلاقی حمله می‌کند.

فیلم جسورانه و خوش‌ساخت "گراجوئت" محصول ۱۹۶۷ به خوبی حال و هوای این دوران ناآرام را بازتاب می‌دهد. در فیلم تمام خشم و اعتراض جنبش مدنی جوانان و روشنفکران ناراضی امریکا با لحنی نیرومند بیان شده است.

بازی در "گراجوئت" نتوانست داستین هافمن را از فقر و دربدری نجات دهد، اما هم او را یک شبه به شهرت رساند و هم نظر سینماگران را به سوی او جلب کرد. فیلم بعدی موفقیت او را در سینما تضمین کرد.

داستین هافمن در فیلم "کاوبوی نیمه شب" (۱۹۶۸) به کارگردانی جان شلزینگر، بازی استادانه‌ای ارائه می‌دهد و با مهارت در قالب جوانی مفلوک و بی نوا فرو می‌رود. در فیلم دو جوان فعال و آرزومند به دنبال موفقیت و در جستجوی "رؤیای امریکایی" سرزمین "فرصت‌های نامحدود" را زیر پا می‌گذارند، اما با هر گام بیشتر در پرتاب فقر و سیه‌روزی فرو می‌روند.

ضدقهرمان تراژیک

داستین هافمن با ایفای نقش انسانی بدبخت و تباه‌شده، نمونه نسل تازه‌ای از هنرپیشه‌های امریکایی است، که به جای الگوی آشنای قهرمانان قوی‌هیکل و خوش‌اندام، ظاهر ضعیف خود را با حس و حال درونی قوی کامل می‌کنند. مهارت اصلی هافمن هم در ایفای چنین نقش‌هایی است: انسان‌های عادی با شخصیت‌های سست و شکننده که جامعه برای آن‌ها پایانی تراژیک رقم می‌زند.

با دو فیلم موفق "گراجوئت" و "کاوبوی نیمه شب" که هر دو از آثار کلاسیک دهه ۱۹۶۰ هستند، موقعیت داستین هافمن به عنوان یکی از تواناترین هنرپیشه‌های سینمای امریکا تثبیت شد. او که برای بازی در فیلم "گراجوئت" تنها ۱۷ هزار دلار گرفته بود، برای فیلم "کاوبوی نیمه شب" ۲۵۰ هزار دلار دستمزد گرفت، و به زودی به دستمزد میلیونی رسید.

سومین فیلم مهم داستین هافمن "بزرگمرد کوچک" بود به کارگردانی آرتور پن. عنوان این فیلم وسترن به گونه‌ای نمادین موقعیت هنری داستین هافمن را نشان می‌داد: مردی که به رغم جثه کوچک به کارهایی بزرگ و جسورانه تواناست. در این فیلم هافمن زندگی پرماجرای یک سرخ‌پوست را از ۱۷ سالگی تا ۱۱۶ سالگی جان بخشیده است.

فیلم‌های بعدی داستین هافمن بیشتر بر پایه‌ی همان قالب آشنای نخستین شکل گرفته است: او در ۱۹۷۲ در "سگ‌های پوشالی" بازی کرد به کارگردانی سم پکین‌پا. درونمایه‌ی فیلم باز طغیان یک انسان ساده است. در فیلم مردی آرام و سر به زیر در برابر ظلم و فشار به طغیانی نیرومند دست می‌زند. جوانی مسالمت‌جو که با همسر خود در خانه‌ای دورافتاده زندگی آرامی دارد، ناگهان مورد حمله دسته‌ای از اوباش قرار می‌گیرد. گروه وحشی و خشن با آزار و تحقیر او را به سرحد جنون می‌رسانند، تا این که تفنگ بر می‌دارد و همه آن‌ها را از پا در می‌آورد.

داستین هافمن در فیلم پاپیون (۱۹۷۳) به کارگردانی فرانکلین شافنر در کنار استیو مک‌کوئین، بازی دلنشینی ارائه داد. این فیلم بر پایه رمانی معروف و پرسروصدا ساخته شده است که فرار دو اسیر را از اردوگاهی در شرق آسیا تصویر می‌کند.

بازی‌های متفاوت

از نیمه دهه ۱۹۷۰ داستین هافمن در نقش‌هایی متفاوت ظاهر می‌شود، هرچند نباید انتظار داشت که او نقش هفت‌تیرکشی قلدر یا گانگستری بیرحم را ایفا کند! در سال ۱۹۷۴ او در فیلم "لنی" ظاهر شد به کارگردانی باب فاس، که یک فیلم شاد و موزیکال است.

داستین هافمن در سال ۱۹۷۶ در فیلم "ماراتون من" به کارگردانی جان شلزینگر بازی کرد که یک جنایی سیاسی است. او همزمان یکی از بهترین بازی‌های خود را در فیلم "همه مردان رئیس جمهور" به کارگردانی آلن جی پاکول ارائه داد. او در کنار رابرت ردفورد، یکی از دو خبرنگار جسور و ورزیده‌ایست که جنجال سیاسی "واترگیت" را، که به استعفای رئیس جمهور نیکسون انجامید، افشا می‌کنند.

داستین هافمن در فیلم "کریمر علیه کریمر"، محصول ۱۹۷۹ به کارگردانی رابرت بنتن، در کنار مریل استریپ، نقش پدری را ایفا می‌کند که پس از جدایی از همسرش، نگران رابطه با پسر خویش است.

در فیلم توتسی (۱۹۸۲) به کارگردانی سیدنی پولاک، داستین هافمن یکی از دلنشین‌ترین نقش‌های خود را ایفا کرده است. بازی ماهرانه‌ی او در نقش هنرپیشه‌ای ناموفق، یادآور دورانی‌ست که او برای گرفتن نقش در فیلم در نیویورک به هر دری می‌زد. در فیلم "توتسی" او که از هر تلاشی نومید شده، به حیله‌ای دست می‌زند که برای مدتی او را از بیکاری نجات می‌دهد: او در قالب زن کار می‌گیرد و جالب این که به دختر زیبایی از همکاران خود دل می‌بندد!

داستین هافمن بازیگری را با تئاتر شروع کرد و در بازیگری حرفه‌ای، هرگز صحنه را کامل کنار نگذاشت. به ویژه بازی او در نقش ویلی لومن، قهرمان بی‌نوای نمایشنامه "مرگ یک فروشنده" مهمترین اثر آرتور میلر، موفقیت زیادی برای او به همراه داشت. در سال ۱۹۸۵ فولکر شلوندورف، سینماگر آلمانی، از این نمایش یک فیلم سینمایی ارائه داد.

فیلم "رین من" (۱۹۸۸) ساخته بری لوینسون یکی از درخشان‌ترین بازی‌های داستین هافمن است. او در نقش مردی عقب‌مانده و با توانایی‌های استثنایی ظاهر می‌شود.

داستین هافمن در ده سال گذشته بیش‌تر در نقش‌های جنبی ظاهر شده است. در فیلم سینمایی "آشنایی والدین" (۲۰۰۴) او در نقش یک پدر شاد و شنگول، در کنار همسرش (با بازی باربرا استرایسند) صحنه‌هایی کمیک خلق می‌کند.

داستین هافمن یکی از آخرین بازی‌های برجسته را در فیلم "عطر" ارائه کرد. توم تیکور، کارگردان آلمانی، در سال ۲۰۰۶ این فیلم را بر پایه رمان معروفی از پاتریک زوسکیند، نویسنده نامی آلمان، تهیه کرد.

داستین هافمن تاکنون جوایزی فراوان دریافت کرده، از جمله دو بار جایزه اسکار را برای بهترین بازیگر برنده شده است: برای "کریمر علیه کریمر" و برای "رین من".

داستین هافمن گفته است که قصد دارد تا ۹۰ سالگی، به بازی در سینما ادامه دهد. او، مثل بسیاری از بازیگران موفق، به کارگردانی هم دست زده است. در سال ۲۰۱۳ نخستین فیلمی که او کارگردانی کرده است به روی پرده می‌آید.