ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 01.07.2012, 15:13
تروریست بنیادگرای مسیحی و نژادپرست نروژی

شهرام فرزانه‌فر
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

پایان روند محاکمه‌ی تروریست بنیادگرای مسیحی و نژادپرست نروژی
پرس ایران | persiran.se

محاکمه آندرس به‌رینگ بریویک (Anders Behring Breivik)،جنایتکار نروژی، به دلیل منفجر کردن بمب در منطقه‌ی وزارتخانه‌ها در اسلو که موجب مرگ هشت نفر در ۲۲ ژوئیه‌ی ٢٠١١ شد و همچنین به دلیل قتل ۶۹ جوان و نوجوان در همان روز با تیراندازی به سوی آنها در اردوی تابستانی سازمان جوانان سوسیال دموکرات نروژ در جزیره‌‌ی اوتویا،Utøya، پایان یافت و حکم دادگاه در مورد این پرونده، بیست و چهارم اوت سال جاری صادر خواهد شد. او که به قتل ۷۷ نفر در تابستان ۲۰۱۱ اعتراف کرده و از این جنایت خود تحت‌عنوان "دفاع مشروع برای حفظ نروژ در مقابل مهاجران و مسلمانان" نام‌برده است، از سوی دادستان‌های پرونده بعنوان فردی که نمی‌توان او را قطعااز نظر روانی سالم دانست، شناخته شده است.

سلامت روحی این جنایتکار که در طول محاکمه با خونسردی و همواره با لبخند حاضر می‌شد، محور اصلی بررسی‌های پیرامون این پرونده و مبنای کیفرخواست دادستان نروژ بود. دادستان بر این مبنا که سلامت روانی او محرز نیست و با تکیه بر این اصل که صدورحکم مجازات زندان تنها در صورتی که سلامت روانی متهم محرز باشد، امکان پذیر است، از دادگاه تقاضا کرده است که وی را به مرکز مراقبت روانپزشکی منتقل کند. اما خود بریویک و وکیل ‌مدافع او، در مخالفت با کیفرخواست دادستان در دادگاه درروز جمعه‌ی گذشته، گفته است که: "در دفاع از موکلم، نظر دادستان مبنی بر بیماری روحی و ضرورت انتقال او به بیمارستان روانی را مردود می‌دانم و معتقدم که با آندرس به‌رینگ بریویک می‌باید با حداکثر ملاطفت قضایی رفتار شود."

بیشتر بازماندگان کشتارجمعی بریویک که در این باره اظهارنظر کرده‌اند، بر این باورند که جنایت او جنبه‌ی سیاسی داشته است. یکی از بازماندگان این کشتارجمعی در این رابطه گفته است که: "این را که بریویک روان‌پریش است یا خیر، اینگونه نیز می‌توان دید که به هر حال راست‌گرایانی افراطی وجود دارند که ممکن است مرتکب چنین جنایاتی نشوند، ولی چنین اعتقادها و ایدئولوژی‌هایی وجود دارد و نمی‌توان انکار کرد که روان‌پریش بودن او و افرادی نظیر او را زیر سوال می‌برد."

با پایان یافتن روند محاکمه‌ی به‌رینگ بریویک، اکنون تصمیم بر ‌عهده‌ی ۵ قاضی گذاشته شده است تا با تشخیص روان‌پریشی و اختلال‌روانی یا سلامت‌عقل بریویک، در مورد پرونده‌ی فجیع‌ترین کشتار در نروژ و در زمان صلح، رای خود را اعلام کنند.

دادگاه آندرس به‌رینگ بریویک از دومین روز روند رسیدگی به اتهام قتل هفتاد و هفت نفر، به استماع دفاعیه متهم اختصاص یافت. وی که از سوی قضات مجاز به قرائت متن دفاعیات خود شده بود، در بخشی از اظهارات خود تأکید کرد که در صورت لزوم و امکان، باز هم دست به چنین اقداماتی خواهد زد.

در طول دادرسی، بریویک ظاهری کاملاً خونسرد داشت و هرگز از اقدام خود اظهار پشیمانی نکرد. وی در هنگام ورود به دادگاه، هربار از مشت گره شده به نشانه‌ی سلام نژادپرستانه استفاده کرد. او همچنین در این دادگاه تاکید کرد که در سلامت کامل عقلی مرتکب این جنایت شده و این ادعا که "وی تحت شرایط روانی دست به این کار زده برای او از مرگ بدتر است."

بریویک در اظهارات خود گفته است که "ترس از اینکه نروژی‌ها در کشور خودشان و به علت حضور مهاجران مسلمان تبدیل به اقلیت شوند، یکی از انگیزه‌های وی برای این اقدام بوده است."

روان‌شناسانی که در جلسه‌های دادگاه حاضر بودند درباره ‌ی رفتار وی در دادگاه گفته‌اند که: "او با مهارت از حرکات خود برای بیان حالاتش استفاده می‌کند. وقتی نام قربانیان خوانده ‌می‌شد او با برگرداندن سرش سعی می‌کرد از این نام‌ها فاصله بگیرد و برخود متمرکز شود. وی بار‌ها با دست گرد و خاک روی کت خود را پاک می‌کرد تا نشان بدهد که همه‌چیز سرجای خود، آراسته و تحت کنترل است. از حرکات وی می‌توانیم اینگونه استنباط کنیم که او خود را در این جنایت گناه‌کار نمی‌داند."

ارزیابی اولیه‌ی دو روان‌شناس که دادگاه آن‌ها را مأمور تحقیق کرده بود، بعد‌ها مورد تأیید یک هیئت روان‌شناسی قرار گرفت که به این نتیجه رسید که بریویک "از نظر قانونی" روان‌پریش محسوب می‌شود. این هیئت پیشنهاد داد که وی در صورت محکومیت در مرکز مراقبت‌های روانی نگهداری شود.

در جلسات بازجویی از بریویک که آخرین دفعات آن ماه فوریه‌ی سال جاری برگزار شد، وی کماکان خود را بی‌گناه دانست و گفت که اقداماتش دفاع از خود و با هدف تنبیه کردن دولت بابت اتخاذ سیاست‌های حامی مهاجرت بوده است.
وی در مورد ادعای روان‌شناسان گفت: "اعزام یک فعال سیاسی به تیمارستان، سادیستی‌تر و شیطانی‌تر از کشتن اوست! این سرنوشت، بد‌تر از مرگ است."

همزمان با آغاز روند قضایی این جنایات، کمیته‌ای برای تحقیق رویداد‌های پیرامونی این عملیات تشکیل شد تا تمام جنبه‌های این ترور را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. از جمله ‌مسائلی که مورد بررسی قرار گرفتند، عکس‌العمل پلیس نروژ در رابطه با این جنایت تروریستی بود. افکار عمومی، عملکرد پلیس، از جمله دیر رسیدن پلیس را به جزیره‌ای که بریویک در آن مشغول به کشتار بود، مورد انتقاد قرار داده بود. تروریست نروژی مدتی بیش از یک ساعت جوانان شرکت‌کننده در اردوی تابستانی سازمان جوانان سوسیال دموکرات نروژ را به گلوله بسته و توانسته بود با فراغ خیال، فعالین جوان سوسیال‌دموکرات را به قتل برساند. پلیس پس از یک ساعت و نیم به محل حادثه رسیده بود. پی‌آمد دیرکرد پلیس، ابعاد این فاجعه را به نحو چشمگیری افزایش داده بود.

جنایت بریویک از زوایای گوناگون مورد برسی قرار گرفته و زمینه‌ها، انگیزه‌ها و پی‌آمدهای آن تجزیه و تحلیل شده است. ازجمله،‌ موضوعاتی مانند؛ استفاده از خشونت برای پیشبرد اهداف سیاسی، زمینه‌های اجتماعی راست‌گرایی افراطی، بیگانه ستیزی، بیگانه‌ستیزی در عرصه‌ی سیاسی، ستیز با مسلمانان و اسلام بمثابه عامل بالقوه‌ی تروریسم و نه بعنوان یک اعتقاد مذهبی مانند سایر مذاهب، سیاست مهاجرپذیری کشورهای اسکاندیناوی، تغییر در آرای سیاسی احزاب و افول احزاب تندروی راست و تقویت سایر احزاب اعم از احزاب میانه‌رو، محافظه‌کار و سوسیالیستی در نهادهای انتخابی، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند.

طبیعتاً محاکمه‌ی بریویک با "محاکمه‌هایی" که در ایران شاهدش بوده‌ایم و گاهی زمان این محاکمات کمتر از سی ثانیه بوده‌است و در آن هزاران جوان و نوجوانانی که در سنین چهارده پانزده سالگی به یک تفکر سیاسی عاطفی هیجان‌انگیز گراییده و در رابطه با آن فعالیت کرده بودند، به مجازات‌های شدید محکوم شده‌اند یا با مواردی که حتا وکیل مدافع را به جرم دفاع از موکلش دستگیر و شکنجه کرده‌اند، قابل مقایسه نیست.

محاکمه‌ی بریویک علنی بود و بیش‌از ۸۰۰ روزنامه‌نگار و عکاس از کشورهای مختلف جهان این محاکمات را پوشش دادند و پرونده‌ی او در دسترس وکیل‌مدافع، پزشکان و روان‌شناسان بود. و از همه مهم‌تر اینکه، او حق دفاع از خود را داشت. اما آنچه در این‌میان بسیار نادیده گرفته شد، نوع نگاهی است که رسانه‌های مختلف به این جنایت و مجری آن، بریویک داشتند.

بریویک در برخی رسانه‌ها به عنوان "بیمار روانی و متوهم" یا "مرددیوانه" معرفی می‌شد. این در حالی بود که هنوز نخستین تست‌های روانی که بر پایه‌ی آن وی روان‌پریش شناخته شد، انجام نگرفته بود. نظر کارشناسان و روانشناسان برجسته‌‌ی سوئد خلاف تیتر این گونه رسانه‌ها بود. شاهد اینکه برای نمونه روزنامه‌ی "داگنز نی‌هتر" سوئد، در مقاله‌ای که به بررسی این جنایت زیر عنوان "بریویک را می‌توان یک دیوانه پنداشت"، پرداخت، و نظرات چندین جامعه‌شناس و کار‌شناس را در این باره منتشر کرد، کارشناس این روزنامه اظهار داشت که "اگر بریویک مسلمان بود، نوع و ابعاد پوشش جنایت او کاملاً با آنچه اکنون اتفاق افتاده، تفاوت می‌کرد." در همین مقاله آمده است که "اگرچه آندرس بریویک آشکارا عقاید نژادپرستانه‌ی خود را بیان می‌کند، اما اکثریت مردم اسکاندیناوی هنوز نمی‌خواهند باور کنند که پشت عمل جنایتکارانه‌ی این مردِ هم‌شکل و هم‌نژادشان، یک فلسفه و ایدئولوژی افراطی نژادپرستانه وجود دارد. بنابراین ساده‌ترین راه حل این است که او را یک دیوانه و بیمار روانی بنامیم."

فراموش نکنیم که در ساعات اولیه‌ی انتشار خبر بمب‌گذاری در اسلو و در فاصله‌ی بین این عملیات تروریستی و کشتار نوجوانان در اردوی تابستانی سوسیال‌دموکرات‌ها، بسیاری از رسانه‌های دست‌راستی و بیگانه‌ستیز به انتشار خبر کشتار مردم بی‌گناه "توسط بنیادگرایان مسلمان" مبادرت ورزیدند. در این خبر‌ها از ایمن الظواهرى رهبر جدید القاعده به عنوان فردی که عامل این بمب‌گذاری ا‌ست، نام برده شد. برخى نیز مدعى شدند که به‌دلیل مشارکت نروژ در جنگ برعلیه دولت لیبى، ممکن است این حملات از سوى قذافى رخ داده باشد. در همین ارتباط برخى از سایت‌هاى خبرى دست‌راستی این حملات را به گروهی نا‌شناس موسوم به «گروه انصار جهاد جهانى» منسوب کردند، اما پلیس و چهره‌هاى سیاسى نروژ تأکید کردند که این حوادث ارتباطى به اسلام و مسلمانان ندارد.

طبیعتاً وجدان انسانی، جنایت و تروریسم، چه دولتی، چه فردی، چه ایدئولوژیک و چه سیاسی را نمی‌تواند بپذیرد و باید با جنایت و تروریسم مقابله و در برابر آن مقاومت کرد. اما در مورد این جنایت، آنچه که کماکان و بیش از هرچیز می‌تواند مورد پرسش افکار عمومی باشد این است که آیا درصورتی که نظر دادگاه مبنی بر دیوانگی بریویک باشد و حکم دادگاه بر این مبنا صادر شود، این سیگنال داده نخواهد شد که "جنایت هنگامی که از سوی یک سفید‌پوست، بنیادگرای مسیحی و نژادپرست صورت‌پذیرد، تروریسم خوانده نمی‌شود و تروریسم تنها رفتاری است که از عهده‌ی بنیادگرایان مسلمان افراطی (بخوانید خارجی‌تبارها) برمی‌آید؟"