ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 20.12.2011, 13:32
واسلاو هاول و کیم جونگ ایل؛ دو مرگ بی‌شباهت

بی بی سی / مسعود بهنود
واسلاو هاول، رئیس جمهور سابق چک و کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی، در فاصله دو روز به بیماری از دنیا رفتند.

هاول سی ماه رئیس جمهور چکسلواکی و ده سال رئیس جمهور چک بود، و کیم جونگ ایل ۳۷ سال رهبر کره شمالی. اولی نویسنده و نمایشنامه نویس و روشنفکری جهانی بود و دومی تنها هنرش این که فرزند اول کیم ایل سونگ بود، آن که سی سال رهبری بلامنازع حکومت سوسیالیستی شمال مدار شانزده درجه کره را برعهده داشت.

هاول شش سالی بزرگ تر از کیم بود. خدمت بزرگی که او به هموطنانش و چه بسا جامعه بشری کرد این بود که موجب شد تا دوره سخت دل کندن از کمونیسم و پیوستن به دموکراسی لیبرال، بی درد طی شود. سهل است یک جراحت بزرگ هم با حضور و درایت وی بدون هیچ تشنجی عملی شد. چکسلواکی به تصمیم مردمش به دو نیمه شد، چک و اسلواکی. هر دو نیمه حاضر بودند هاول را به ریاست بپذیرند.

هاول بعد از ده سال که به عنوان بنیان گذار و اولین رئیس دولت جمهوری چک خدمت کرد در ۲۰۰۳ آرام از کاخ خارج شد در حالی که دموکراسی و آزادی در پراگ نهادینه شد، شهری که هنوز آثار تیر و توپ های ارتش سرخ به ساختمان هایش پیداست. این آثار، یادگار ژانویه ۱۹۶۸ است که تانک های روسی با خشونت تمام به چکسلواکی سرازیر شدند و اصلاحات خواست مردم [به رهبری الکساندر دوبچک] را از ریشه کندند و همین هاول و صدها روشنفکر را به زندان بردند.

اما در شمال کره که سی و هفت سال کیم جونگ ایل در آن بلامنازع و به تعقیب راه پدرش، به تنهائی حکم راند، جامعه ای غریب ساخته شده. مردم بدون اذن حکومت نه سفر به ده همسایه می توانند کرد و نه ازدواج با کسی که می خواهند. سفر به خارج به کلی ممنوع است. آن جا نه انتخاباتی هست و نه روزنامه آزادی، نه کتابی، به جز کتاب کیم ایل سونگ که همه آن را از حفظ دارند. هنر بزرگ کیم در حکمرانی ساخت بمب هسته ای و موشک هائی بود که به نام کره شمالی ثبت شده است.

مردم کره شمالی در دوران حکومت کیم ایل سونگ و فرزندش کیم جونگ ایل گرسنگی کشیدند و آزادی ندیدند، مردم چک به رهبری واسلاو هاول به آزادی رسیدند و از زیر قید شوروی خارج شدند و کمک کردند به آزادی اروپای شرقی و فروریختن بلوک شرق، و اینک هفده سال است که هر سال زندگی بهتری دارند و رشدشان به حد کشورهای پیشرفته نزدیک شده است.




مردم چک رئیس جمهور پیشین خود را بدرقه کردند

بعد از خروج واسلاو هاول از کاخ ریاست جمهوری پراگ، او به ساختن فیلم و نوشتن نمایشنامه برگشت. آن همه آوازه که در دوران پرخبر و پرحادثه سیاست ورزی کسب کرد هیچ تغییری در سادگی وی نداد. او روشنفکری بود که به گفته خودش یک چند لازم دید وارد عمل سیاسی شود و بعد به کار اصلی خود ادبیات برگشت.

اما کیم از اولین روزی که به دنیا آمد، پشت دیوارهای حزب کمونیست و پشت درهای بسته کاخ بود و در همین وضعیت پس از آنکه ماه ها با بیماری جانکاهش دست و پنجه نرم کرد، درگذشت و حزب این خبر را با یک سطر اعلامیه اعلام کرد. همه چیز در ابهام . درست مقابل چک که هیچ چیز آن پوشیده نیست و شفافیت از جمله بزرگ ترین مشخصات دموکراسی مردم سالاری است که بدان رسیده.

با این همه دو روز است مردم کره در خیابان ها بر صورت می زنند و در غم از دست دادن کیم جونگ ایل، زندانبان برزگشان گریه می کنند. کیم ایل سونگ بزرگ هم که هنوز مجسمه های چند تنی اش در کنار پرده های چند ده متری همه جای کره شمالی برپاست، وقتی درگذشت سه ماه مردم برای دیدار جسد وی صف کشیدند و هنوز نیز بر آرامگاهش به زیارت می روند و او را خورشید صدا می کنند و باور دارند که روزهای آفتابی درخشانشان، از نور اوست که مراقب کره ای هاست.

مردم چک که دیروز در سکوت، اما با احترام، واسلاو هاول را بدرقه کردند اینک آزاد زندگی می کنند، نه گرسنگی و بیماری های کشنده مسری دارند و نه برای کار باید اجازه دولت را داشته باشند و نه نود در صدشان در محل و شهر و کشور خود زندانید. اما کمتر شخصیتی در جهان، این فرصت را برای تکریم یک روشنفکر که نقش خود را بر زمانه خود زد، از دست داد.

حکومتی که واسلاو هاول بنیان نهاد با همه جهان دوست است و رابطه دارد به جز چند دولت مانند جمهوری اسلامی ایران. رابطه تهران و پراگ به ویژه بعد از تاسیس یک رادیوی فارسی زبان در پراگ به تیرگی انجامید. رادیوئی که در ادامه طرح رادیو اروپای آزاد بود که در زمان جنگ سرد، برای مبارزه علیه کشورهای دیکتاتوری بلوک شرق توسط آمریکائیان بنیان گذاشته شد. و اینک جای خود را به رادیو فردا داده است.

حکومتی که کیم ایل سونگ بنیان گذاشت و کیم جونگ ایل دیروز با درگذشت خود به پسر سپرد، از منزوی ترین دولت های جهان است و با معدودی از دولت ها روابط دوستانه دارد که جمهوری اسلامی یکی از آن هاست.


مردم کره شمالی هم در سوگ رهبرشان گریستند

دوشنبه در اولین روز اعلام درگذشت کیم جونگ ایل، رئیس مجلس ایران علی لاریجانی، کره شمالی را کشور دوست خواند و از مرگ رهبرش ابراز تاسف کرد، اما روزنامه های ایران از وضعیت کره شمالی نوشتند و آن زندان بزرگ را چنان که بود، تشریح کردند.

مردم سالاری در سرمقاله خود نوشت در سال ۲۰۱۱ دیکتاتورهای بزرگ و کوچکی همچون بن علی، مبارک و قذافی از اریکه قدرت به زیر کشیده شدند، آنهایی هم که با سماجت در راس قدرت باقی ماندند برق شمشیر خشم مردم را زیر گلوی خود حس می کنند. اعتراض مردم، قدرت رام نشدنی است که نه مرز می شناسد و نه ملیت؛ اما گویی در کشوری به نام کره شمالی اوضاع متفاوت است. گویی به این کشور نه صدایی می رسد و نه از آن صدایی شنیده می شود.

علی ودایع در این مقاله با اشاره به سالگرد بهار عربی پرسیده چه می شود که در کشوری مانند کره شمالی هیچ تحولی جز آنچه که مدنظر حکومت کمونیستی است رخ نمی دهد؟! هیچ کس جز اندک جاسوس های غربی آن هم به صورت خیلی سطحی از مکانیسم حکومت پیونگ یانگ اطلاعات دقیقی ندارد؛ جز آن که یک رهبر کاریزماتیک توتالیتر همچون یک بت بزرگ پرستیده می شود.

حمیدرضا عسگری در سرمقاله روزنامه آفرینش با اشاره به سالگرد تولد انقلاب خاورمیانه نوشت: "اما در این کشاکش کسی متوجه خاور دور و کره شمالی نبود. جایی که مستبد ترین و بسته ترین حکومت فردی در جهان به شمار می رود. کشوری که بیش از نیم قرن است مردم آن در قفس و خفقان محض دیکتاتوری زندگی می کنند. جایی که مردم با شیپور حکومتی از خواب بیدار می شوند و با قطع برق شهر به خواب می روند. کسی از اینترنت، ماهواره، موبایل چیزی نمی داند چون آگاهی و استفاده از این ابزارهای نایاب اعدام به همراه دارد".

به نوشته این مقاله: "مردم پیونگ یانگ اجازه داشتن خودروی شخصی ندارند البته توانایی خرید آن را هم ندارند. چون درآمدشان کفاف تهیه دو وعده غذا در روز را بیشتر نمی دهد. در این کشور حرف زدن از سران حکومت و خانواده شان جرم است چه برسد به انتقاد و اعتراض...! به هر صورت آنها انسان هستند و بالاخره روزی گوهر وجودی خود را خواهند شناخت. اما دست تقدیر بی سر و صدا به سراغ کیم جونگ ایل ۶۹ ساله رفت و برای همیشه وی را از زندگی ساقط کرد".

دیگر روزنامه های تهران هم همین مضمون را نوشتند و در لابلای سطورشان پیش بینی کردند که با مرگ کیم جونگ، حکومت کره شمالی ناگزیر است دست به تحولی بزرگ بزند گرچه باز هم معلوم نیست چه بر سرش بیاید.

همزمانی مرگ دو تن که در بیشترین فاصله عقیدتی با یکدیگر به سر می بردند، یکی هاول شیفته آزادی بیان و عقیده، و دیگری کیم جونگ ایل که تا آخرین لحظات حیات به زندانبانی از بیان و عقیده مفتخر بود، فرصتی پدید آورده است تا سئوال های مقدر به میدان آورده شود: آیا هاول و مردم چک آرام در بستر دموکراسی خزیدند چون در قاره اروپا بودند، آیا عادت کره ای ها به اطاعت از فرمان مافوق، به خاندان کیم ایل سونگ امکان داد تا نزدیک هفتاد سال اینان را در قید نگاه دارند.

جمال رحمتی هم امروز با کارتون خود در روزنامه شرق، از آب شدن اندیشه کیم جونگ ایل خبر داد. کارتونی که در آن رهبر درگذشته کره شمالی را شمعی دیده که آب شد.