iran-emrooz.net | Wed, 19.10.2011, 20:58
اعدام درملاء عام، یا توجیه خشونت
دلبر توکلی/رادیو فرانسه
بزرگترین خطر به اجرا در آوردن اعدام در ملاء عام توجیه خشونت است وخطرناکترین تاثیر اعدام بر کودکان این است که خشونت را درونی کرده و مدل خشونت مثبت را در ذهن کودک تداعی میکند. هنگامی که نظام، میخواهد حس انتقام و ایجاد آرامش را با عمل اعدام و کشتن فرد دیگر در جامعه ایجاد کند، این پیام را به جامعه القا میکند که، حس انتقام جویی و خشم را میتوان با یک خشونت دیگر تسکین داد.
اعدام، اعدام است، با گناه باشی یا بیگناه، نتیجه اعدام یکی است، آنجاست که دنیا برایت به اندازه ابعاد یک چارپایه کوچک میشود، تنها تکیهگاه تو، به زمین... زیرش که بزنند، مرگ آغوش باز میکند، باورت نمیشود، دمی که فرو میرود وبازدمی که بر نمیآید، تلخ اما واقعی است.
اما در تعریف حقوقی، اعدام به نوعی کیفر و مجازات گفته میشود که اشد مجازات را در بر میگیرد. این کیفر یکی از موارد پیش بینی شده در قانون برخی کشورها از جمله ایران است که در آن به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه -عمومی، جنایی، نظامی و غیره- حیات یک انسان سلب میشود.
طبق آمار رسمی، ایران دومین مقام اعدام را بعد از چین به خود اختصاص داده که اگر نسبت جمعیت را درنظر بگیریم، در عمل ایران رتبه اول اعدام در جهان، را دارد. با آنکه اعدام به روشهای متفاوتی از جمله: دار زدن، تیر باران، سوزاندن در آتش، زنده به گور کردن، سر بریدن، سنگسار، اتاق گاز، تزریق سم، خفه کردن، صندلی ا لکتریکی، گیوتین و شمع آجین (نوعی روش شکنجه و اعدام، در زمانهای گذشته بوده است. در این شکنجه روی سینه افراد، سوراخهای متعددی ایجاد کرده، و در محل این سوراخها شمع قرار داده، و روشن میکردند) به اجرا در میآید اما در ایران، دار زدن در ملاءعام، متداولترین نوع اعدام است. اگرچه، بسیاری از استدلالهایی که برای اجرای حکم اعدام و قصاص نفس در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، حاکی از این است که اعدام واکنش و پاسخی است برابر، برای خون پایمال شده قربانی و نمایش آن در ملاء عام، آمار و جنایت در جامعه را کاهش میدهد، جامعهشناسان بر این باورند که به تماشا نشستن مرگ، موجب گسترش وباز تولید خشونت در جامعه میشود.
«زهرا کمالی» جامعهشناس مقیم آلمان، در پاسخ به این پرسش که اعدام در ملاء عام چه تاثیری بر روی جامعه میگذارد، گفت: «مجازات اعدم از سوی نهاد سیاسی در عمل به معنای گسترش فرهنگ خشونت در جامعه است، اگر چه همیشه انگیزه اعدام کاهش میزان جرم در کشور بیان شده است اما بر اساس گزارش سازمان عفو بین الملل در کشورهایی که اعدام صورت میگیرد به هیچ وجه ارتکاب جرم کمتر نشده است.»
اینجامعهشناس بزرگترین خطر اعدام در ملاء عام را توجیه خشونت دانست.
او در در پاسخ به این پرسش که، به تماشا نشستن «مرگ» یک انسان چه تاثیری بر روی جامعه تماشاچی وبه خصوص کودکان حاضر در صحنه میگذارد گفت: «بزرگترین خطر به اجرا در آوردن اعدام در ملاء عام توجیه خشونت است وخطرناکترین تاثیر اعدام بر کودکان این است که خشونت را درونی کرده و مدل خشونت مثبت را در ذهن کودک تداعی میکند. هنگامی که نظام، میخواهد حس انتقام و ایجاد آرامش را با عمل اعدام و کشتن فرد دیگر در جامعه ایجاد کند، این پیام را به جامعه القا میکند که، حس انتقام جویی و خشم را میتوان با یک خشونت دیگر تسکین داد. به این ترتیب خشونت مراحل مشروعیت خود را طی میکند و زمانی که از خشونت به عنوان ابزاری برای تسکین و آرامش استفاده میشود نه تنها بار ارزش گذاری را به دنبال دارد بلکه تشویق به خشونت، برای رسیدن به آرامش درونی را نیز در پی دارد، تنها با این تفاوت که برای این خشونت باید دلیل قانع کنندهای داشته باشیم.»
او در ادامه گفت: «رژیم جمهوری اسلامی با ایجاد بر انگیختن حس ترحم نسبت به فرد قربانی به گونهای قابل قبول میخواهد دستیارانی عینی برای عمل خشونت بار خود بسازد.»
تماشا گران مرگ
دیدن صورت یک مرده (به طور عمومی) یک تصویر نازیبا و روحآزار است، بههمین دلیل بسیارى از مردم از دیدن صورت جسدهایى که بر سر راهشان قرار میگیرد، روى میگردانند و دست بر چشم کودکان خود میگذارند. متخصصان علوم رفتارى و روانشناسان و جامعهشناسان نیز نمایش مرگ درفیلمهای سینمایی را تقبیح میکنند، این در حالی است که درایران مراسم اعدام با حضور تماشاچیان چندهزارنفری اجرا میشود، نگاهی به تصاویر منتشر شده از این مراسم گویای واقعیتی تلخ است که مردم با انتخاب وبه اراده خود مرگ یک انسان را به تماشا مینشینند.
«نادر وهابی» جامعهشناس مقیم فرانسه، در پاسخ به این پرسش که چه انگیزهای جامعه را به تماشای مرگ میکشاند گفت: «متاسفانه یک بخش به تبلیغاتی که قبل از انجام اعدام صورت میگیرد، باز میگردد و بخش دیگر از روی کنجکاوی است. اما بخش دیگری به اراده سیاسی که از بالا اعمال میشود باز میگردد. در واقع مسئولان امر، به جای اینکه تبلیغات گستردهای را ضد ترویج حس انتقامجویی در جامعه داشته باشند وبا کارفرهنگی گسترده جلوی انتقامجویی را بگیرند، با برگزاری مراسم اعدام در محلههایی که اقشارپائین جامعه درآنجا زندگی میکنند جمع بیشتری را به تماشای اعدام درپای چوبه دار، فرا میخواند. چرا که درلایههای اقشار کم در آمد که فقر ونا برابری اجتماعی بیداد میکند مردم بیشتری به تماشای اعدام میروند. ما کمتر میبینیم که در محلههایی که افراد با درآمد متوسط زندگی میکنند یا دربالای شهر مراسم اعدام انجام شود.»
اینجامعهشناس نیز معتقد است که حضور کودکان در اجرای مراسم اعدام اثرات مخربی بر زندگی آنان میگذارد. «وهابی» در این خصوص گفت: «توصیه میکنم که خانوادهها اگر به تماشای اعدام میروند کودکان را با خود نبرند به خصوص کودکانی که درلایههای طبقات اجتماعی پائینتر زندگی میکنند وبیشتر مورد تنبیه بدنی قرارمی گیرند، دیدن این صحنهها تاثیر بسیار مخربی بر روی آنان میگذارد وروحیه پرخاشگری وانتقامجویی را درانان بالا میبرد.»
او همچنین با اشاره به اینکه نرخ اعدام، هیچ رابطهای با کاهش جرم وجنایت وخشونت در جامعه ندارد گفت: «مطالعات سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ نشان میدهد که نرخ اعدام هیچ رابطهای با کاهش جرم وجنایت وخشونت در جامعه ندارد. و این دو چیز متفاوت است وبا اعدام نمیتوانیم از انجام جرم وجنایت جلوگیری کنیم. نگاهی به نرخ رشد آماراعدام در ایران به خوبی گویای این مسئله است.»
اینجامعهشناس در ادامه گفت: «مردم ایران در ۱۰ سال گذشته در دو ساختار زندگی کردند، یک ساختاررفرمیستی که آقای خاتمی نمایندگی میکرد وساختار پوپولیستی الان، تحقیقات من نشان میدهد که در پنج سال اول یعنی ازسال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ نرخ متوسط اعدام بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر در سال بوده است. در حالی که ازسال ۲۰۰۵ با آمدن اقای احمدینژاد، نرخ متوسط اعدام سالانه به حدود ۳۵۴ نفر رسیده است. یعنی اعدام در ایران حدود ۱۴۲ در صد رشد داشته است. درسال گذشته نیز ۵۴۶ اعدام داشتیم که نسبت به سال قبلش ۷۱ در صد رشد داشته است وبدین ترتیب جمهوری اسلامی جزومعدود کشورهایی است که همواره دربالای جدول ۴۰ لیست سرخ (اعدام) قرار دارد.»
«وهابی» با اشاره به حوادثی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در ایران رخ داد گفت: «اعدام در ایران به عنوان یک ارعاب اجتماعی است، یعنی برای جلوگیری ازکنش وواکنش اکتورهای سیاسی وفرهنگی واجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد، اگر توجه کرده باشید مهمترین جنبش اعتراضی در ۳۰ سال گذشته، دردوسال قبل بود. تحقیقات من نشان میدهد، زمانی که آیت الله خامنهای درسال ۱۳۸۸ دخالت کرد وسرکوب شدید صورت گرفت آمار اعدامها در ایران افزایش یافت به طوری که در ماههای ژوئیه واوت ۷۵ تا اعدام داشتیم و در ماه ژوئیه در یک روز حدود ۲۰ اعدام ودر روز دیگر حدود ۳۰ اعدام از سوی دادستانی اعلام شد. یعنی میخواهم نشان دهم که فرضیه اعدام برا ی ارعاب اجتماعی فرضیهای است که حاکمیت تلاش میکند جلوی کنش وواکنش اجتماعی را بگیرد.»
او در ادامه گفت: «با اجرای حکم اعدام در ملاء عام، حاکمیت روحیه پرخاشگری وانتقام جویی را در جامعه افزایش میدهد. نگاهی به نرخ رشد آمار اعدام در ایران طی ۳۰ سال گذشته نشان میدهد آمار جرم وجنایت وکج رفتاری اجتماعی نه تنها پائین نیامده، بلکه افزایش یافته است.»
اینجامعهشناس، با اشاره به افزایش آمار خودکشی در تهران گفت: «شهرداری تهران آماری را تحت عنوان» مطالعات در خصوص خود کشی «اعلام کرده است که درخورد توجه است. نتایج گرفته شده از سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ نشان داده که آمارخودکشی در کلان شهر تهران افزایش یافته است ودلیل این افزایش را اتهامات شدید و وضعیت اجتماعی بوجود آمده در پی حوادث انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ دانسته ودر این گزارش آمده است که، در کلان شهر تهران، میزان استرس وتنش موجود در جامعه بالا رفته وظر فیت بیمارستانهای روانی پاسخگوی مراجعین نیست.»
«وهابی» در ادامه تاکید کرد که اگررشد اعدام در ایران با همین آهنگ ادامه پیدا کند، باید احساس خطر کرد چرا که رواج فرهنگ ارعاب وخشونت درلایههای مختلف جامعه باز تولید خواهد شد و قانون گذار نیز نمیتواند به نتایجی که از صدور حکم اعدام میخواهد دست پیدا کند.
اعدام، تنبیه یا بازتولید ارتکاب جرم درجامعه
توجیه خشونت، بزرگترین خطر است که با اعدام در یک جامعه صورت میگیرد. «امین بزرگیان» روزنامه نگار وتحلیل گر مسائل اجتماعی با اشاره به این مطلب گفت: «ما دونوع خشونت» خوب وبد «داریم.» خشونت بد «که در خانه ومدرسه همیشه به کودکان آموزش داده میشود و برایشان تکرار میشود که نباید در جامعه با سایر افراد خشونت داشته باشیم. اما وقتی اعدام در جامعه انجام میشود ومردم وکودکان اجازه دیدن آن را دارند. پیام دیگری به کودکان داده میشود وآن چیزی است که خشونت را توجیه میکند واین امرمی تواند به صورت خشونت درونی درآید.
تصویر این مدل روی ذهن کودکان با این عنوان که، اگر برای خشونت توجیهی داشته باشیم، میتوانیم دست به خشونت بزنیم، میماند.»
این روزنامه نگار وتحلیل گر مسائل اجتماعی، در پاسخ به این پرسش که: اعدام در ملا عام چه تاثیری به طور کلی روی جامعه میگذارد و به طور خاص چه تاثیری، روی جامعهای که به عنوان «تماشاچی مرگ» این صحنه را به نظاره مینشیند میگذارد، گفت: «به طور کلی مجازات اعدام، زمانی که در ملا عام انجام میشود آن هم بدون در نظر گرفتن معضلات فرهنگی واقتصادی کسی که اعدام میشود (یا همان فرد مجرم) ناخود آگاه، باعث گسترش وبازتولید ارتکاب جرم در جامعه میشود، مخصوصا زمانی که مجازات اعدام از طرف یک نهاد سیاسی (که درجامعه از طرف بقیه مردم پذیرفته شده هست) انجام میشود درعمل به معنای گسترش فرهنگ خشونت درآنجامعه است.»
او در پاسخ به اینکه آیا میتوان اعدام را یک نوعی از تنبیه اجتماعی به شمار آورد گفت: «وقتی یک نظام میخواهد آرامش را درجامعه با تنبیه برقرار کند، مهمترین پیامش این میشود که، حس انتقامجویی وخشم را میتوان با یک عمل خشونت بار دیگر تکمیل و تایید کرد واین عمل خشونت در جامعه مشروع میشود وهمچنین از خشونت به عنوان یک تسکین روانی استفاده میشود ونه تنها اینکه ارزش گذاری میشود روی حس انتقام بلکه تشویق میشود برای انتقام، برای رسیدن به یک حس رضایت درونی وهنگامی که تبدیل به یک ارزش درونی میشود، میتواند وارد زندگی روزمره آدمها بشود.»
او در ادامه گفت: «وقتی کسی به تماشای یک اعدام مینشیند بیشتر به جای اینکه خودش را با فرد مجرم هویت سازی کند خودش را با قربانی هویت سازی میکند وهمین هویت سازی موجب اقدام به خشونت میشود وبا خود میگوید،
چون امکان دارد که در یک ماجرا قربانی شوم، پس میتوانم در مقابل سایر افراد (برای اینکه به حقوق من تجاوز نشود) دست به خشونت بزنم. تماشاچی مرگ هیچ وقت خودش را با فرد مجرم هویت سازی نمیکند. چون همیشه مجرم از دید سایرافراد فردی طرد شده وکسی است که جامعه او را به عنوان عامل جرم میشناسد وبه طور ناخود آگاه در زندگی روزمره ما، میتوان به صورت یک خشونت درونی شده استنباط کرد.»
...
هم اکنون ۹۶ کشور مجازات اعلام را لغو کردهاند، ۳۴ کشور این مجازات را اجرا نمیکنند و ۵۶ کشور به اعمال این مجازات ادامه میدهند که در میان آنها عربستان سعودی، ۲۷ نفر، آمریکا ۴۶ نفر و ایران حداقل ۲۵۲ نفر را در سال ۲۰۱۰ اعدام کردهاند. این آمار بیانگر افزایش تعداد اعدام در سال ۲۰۱۰ است.