iran-emrooz.net | Wed, 04.02.2009, 16:27
زخمى ديگر بر پيكر نيمهجان طبيعت ايران زمين
معصومه صفايى/وبگاه كويرهاى ايران
http://www.irandeserts.com
در سكوتى غمبار، در كنارهاى با امواجى نوازشگر پيكرهاى بىجان؛ تا چشم كار مىكند ساحل ماسهاى مرجانى آرام عمان است و لاشههاى رو به اضمحلال دلفينهاى بازيگوش. اين بار نيز تكرار فاجعهاى ديگر، و شايد خودكشى دسته جمعى معترضينى كه فرياد خشمشان را كسى از اعماق آب نشيند. ۱۴۹ قطعه دلفين راه راه درساحل روستاهاى كليرك و پياهىجان، شرق خارك واقع در ۳۰۰ كيلومترى بندرعباس در طى ماههاى مهر و آبان جان خود را از دست دادهاند. ۷۹ قطعه آنها به طور پراكنده و ۷۰ قطعه به صورت جمعى. و تاكنون نه علت مرگ اين ۱۴۹ دلفين معلوم شده و نه بعد از ۳ سال مرگ ۶۴ دلفين سال ۸۳ كه ممكن است همچنان دردست بررسى باشد. ارگانهاى متولى امر يعنى سازمان شيلات و سازمان حفاظت محيط زيست نيز هيچ يك حاضر به پذيرفتن مسووليت نيستند. سازمان حفاظت محيط زيست وجود هرگونه آلودگى در بافتةاى دلفينهاى مورد آزمايش، كه در باب سلامت و فساد آنها نيز حرف و حديث بسيار است را تكذيب و سازمان شيلات نيز منكر دخالت صيادان صنعتى و كشتىهاى صيادى مىشود. آنها مىگويند: «ماهيگيران همگى آموزش ديدهاند و خود بر مسايل اينچنينى واقفند. آنها به دلفينها به عنوان يك حيوان مهربان و كمياب علاقهمند هستند و اصلا صيد دلفينها را نشانه بداقبالى مىدانند.» اما آيا تورهاى عظيم صيادى نيز با علم به اين مسأله در صيد، انتخابى عمل مىكنند؟! اما شيلاتى با توضيح اينكه تورهاى محاصرهاى كه براى صيد تن ماهيان استفاده مىشوند، به طول ۱ تا ۵/۱ كيلومتر به صورت پيالهاى عمل مىكند و زمان ريخته شدن آنها در دريا تا بالا كشيدن چند ساعت است و با توجه به ضريب هوشى و سرعت بالاى دلفينها و وجود وقت و فضاى كافى براى فرار دلفينها از داخل تورها، كاملا دخالت تورهاى صيادى در كشتار دلفينها را رد مىكنند. اما مهندس هوشنگ ضيايى استاد دانشگاه و نويسنده كتاب مرجع راهنماى صحرايى پستانداران ايران با اعتراض به روشهاى ماهيگيرى صنعتى مرسوم در آبهاى جنوبى ايران مىگويد: «دلفينها پستانداران هوازى هستند و براى تنفس بايد در فاصله زمانى ۱ تا ۵ دقيقه به سطح آب بيايند. بنابراين گرفتار شدن دلفينها درتورهاى صيادى يا باعث خفگى و مرگ آنها مىشود و يا در صورت رهايى و فرار و يا آزادسازى توسط صيادان، به دليل تقلا و خستگى زياد و احتملا آسيبديدگى ديگر انرژى كافى ندارند كه به صورت مداوم براى تنفس بالا بيايند. بنابراين خود را به نواحى كم عمق مىرسانند تا در شرايطى كه شكمشان را روى ماسهها گذاشتهاند به راحتى از طريق بينى كه خارج از آب است تنفس كنند. و در اين شرايط با كمى پيشروى آب در ساحل گرفتار شده و مىميرند.» در تأثير اين مطلب لازم به ذكر است كه عدهاى از دلفينهاى به ساحل نشسته در دهانه خور گنگان توسط مردم به دريا بازگردانده شدند اما پس از مدتى دوباره به ساحل برگشتند. پيرامون به وقوع پيوستن اينگون فجايع در اتفاقى مشابه در سال ۸۳ انگشت اتهام به سمت كشتى صيد صنعتى «آزادگان!» و اينبار متوجه كشتى صيادى «كوشا ۲» است. هرچه كه هست صيادان و مردم محلى مصرانه صيادان صنعتى را مقصر مىدانند. گفتهها حكايت از آن دارد كه به دليل كاهش ميزان ذخاير تن ماهيان در درياى عمان صيادان به محض رسيدن به گلهاى از اين ماهيان بىمحابا تورها را در آب رها كرده و بىتوجه به احتمال گرفتار شدن دلفينها آنها را نيز به همراه تن ماهيان بالا مىآورند. در بخش محيط زيست ميراث خبر نيز در خصوص اين مسأله چنين آمده است: «يكى از كارشناسان اعلام كرده است كه يكى از كشتىهاى صيادى پس از رويت گله تن ماهىها در كنار دلفينها در اوايل مهرماه سال جارى با مركز تماس گرفته و كسب تكليف مىكند، اما به او دستور تورريزى داده مىشود و پس از آن مردم ساحل نشين جاسك به طور مداوم شاهد به ساحل آمدن لاشه د لفينها مىشوند.» اما مسوولان امر با تكذيب اين مسأله مىگويند: «كاپيتان كشتى نيازى به كسب اجازه ندارد و هر زمان كه خود تشخيص دهد تورريزى مىكند. ما نمىتوانيم دور از محل به او بگوييم چه زمانى تور خود را به دريا بريزد و چه زمانى نه. ما فكر مىكنيم تشعشعات زيردريايىهاى آمريكايى با تأثير بر مغز دلفينها باعث بيمارى و به ساحل آمدن آنها و در نهايت مرگشان شده است.» اما گروه متخصصان دلفينشناس اتحاديه جهانى حفاظت IUCN مهمترين عامل تهديد و كشتار دلفينها در دهههاى اخير را ادوات صيادى مىداند. صيد بيش از ظرفيت، از بين رفتن زيستگاه و كاهش منابع غذايى نيز از تبعات صيادى ناپايدار است. آنها درباره خودكشى دسته جمعى دلفينها مىگويند: «دانشمندان هنوز در خصوص عامل اصلى بروز اين مسأله به اتفاق نظر نرسيدهاند، اما شيوه خاص شكار در عمق كم سواحل توسط دلفينهاى تازهكار و گرفتار شدن در تغييرات جزر و مدى سواحل مىتواند در اين امر تأثيرگذار باشد.» گروهى معتقدند از آنجا كه دلفينها حيوانات بسيار حساس و عاطفى هستند گرفتار شدن يكى از اعضا گروه در ساحل و فريادهاى آن، ديگر دلفينها را نيز به ساحل مىكشاند و آنها به صورت گروهى در ماسههاى ساحل گرفتار مىشوند. اما در سواحل جنوبى ايران قوىترين گزينه مورد بررسى عواقب صيادى صنعتى ناپايدار است. چنانچه شكواييههايى نيزدر چند سال اخير توسط مردم و صيادان محلى تنظيم و به مراجع عهدهدار مسووليت حفظ ميراث طبيعى ازجمله شيلات و محيط زيست ارسال شده است كه متن يكى از شكواييههاى موجود در ميراث خبر را مىتوانيد در زير بخوانيد:
شكوائيه شاهدان عينى با بيش از ۱۴۰ امضا:
مدير كل محترم شيلات استان
«جهت اطلاع، ما امضاكنندگان ذيل در مورخه ۲/۷/۸۳ جهت صيد گيدر (ماهى تن) رفته بوديم. تعداد سه فروند كشتى متعلق به شركت آزادگان به روش پرساين مبادرت به صيد تن به همراه دلفين مىنمودند كه با اعتراض ما صيادان روبهرو شده كه دراين خصوص كاركنان كشتى با لحنى طلبكارانه كه گويا دريا و ماهيان فقط متعلق به اين شركت مىباشند!... گفتند: ما صيد مىكنيم. به كسى ربطى ندارد و به هر كجا شكايت مىكنيد مختاريد، كه با پرخاشگرى بعضى از كاركنان آزادگان (۱) مواجه شديم كه به ناچار درمورخه ۲۱/۷/۸۳ اعتراض خود را با خبرنگار دريا در ميان گذاشتيم. با توجه به اينكه دلفين حيوانى بىآزار و در پى پيدا كردن صيد براى ما صيادان مفيد مىباشد، كشتىهاى مذكور به طور دستهجمعى دلفينها را از بين مىبرند. لذا ضمن تأييد خبر، خبرنگار دريا جهت اثبات اين خبر به عنوان شاهدان اين ماجراى هولناك ضمن درخواست توقيف كشتىهاى مذكور آمادگى خود را جهت هرگونه پاسخگويى به عنوان شاهد اعلام مىداريم. گيرندگان رونوشت:
۱) فرماندارى محترم شهرستان جاسك
۲) رياست محترم دادگسترى شهرستان
۳) مدير مسوول هفتهنامه وزين دريا
ضمن تأييديه گزارش و گواهى امضاكنندگان ذيل شاهد عينى اين قضيه بودهام.» اما در خصوص مرگ دستهجمعى اخير ۷۹ دلفين در ساحل جاسك تا اعلام رسمى علت مرگ، پرونده قضايى تشكيل نخواهد شد. چرا كه به گفته على عليا رييس دادگسترى هرمزگان پيگيرى اين پرونده نيازمند شاكى خصوصى و اثبات دخالت انسان در اين مسأله است و در صورت اعلام سازمان حفاظت محيط زيست، اين دستگاه قضايى آماده هرگونه پيگرى است. او با بيان اينكه علل مختلفى از جمله خودكشى دستهجمعى، يا برخورد شناورها با بعضى دلفينها و غمناكى ساير دلفينها و يا تغييرات اكولوژيكى و آلودگى محيط زيست دريايى مىتواند باعث مرگ دلفينها باشد، تشكيل پرنده را منوط به اعلام قطعى علت مرگ دلفينها دانست. هر چند كه نبوى معاونت محيط زيست دريايى سازمان حفاظت محيط زيست وجود آثار چنگكهاى صيادى بر بدن لاشه دلفينها را تأييد و علت اصلى مرگ دلفينها را گرفتار شدن در تورهاى صيادى مىداند، اما هنوز اين مسأله به صورت رسمى اعلام نشده است. برخى از مسوولان نيزآسوده خيال با تكيه برصندلى چرمى اتاق نه چندان امر رياست اين مسأله را امر عادى و مرسوم درسراسر دنيا مىدانند. اما آيا هيچ راه حلى براى به حداقل رساندن اين مرگ و ميرها وجود ندارد؟ مهندس هوشنگ ضيايى دراين باره مىگويد: «در حال حاضر در بسيارى از كشورها از روش نصب سيستمهاى هشداردهنده در كشتىها برروى تورهاى صيادى استفاده مىشود. اين هشداردهندهها با ايجاد امواجى خاص دلفينها را كه به دليل كنجكاوى و بازيگوشى معمولا در اطراف كشتىها پرسه مىزنند و حتى با جست و خيز كشتىها را تعقيب مىكنند از اطراف كشتىهاى صيادى و تورها دور مىكند و به آنها هشدار مىدهد. اما متأسفانه شيلات ايران مجهز به اين سيستمها نيست و محيط زيست نيز نظارتى بر اين امر ندارد.» قربانيان اخير سواحل هرمزگان تنها دلفينها نيستند. امسال تعداد زيادى نهنگ، لاكپشت و انواع ماهىها نيز در سواحل جنوبى كشور جان خود را از دست دادهاند. دلفينها بيشتر از ماهى تغذيه مىكنند. تعدا ۴۰ تا ۵۰ عدد دندان در هر نيمه فك، فيزيك اين حيوان را براى تغذيه از ماهى سازش داده است. البته از سختپوستان و نرمتنان نيز استفاده مى كنند. دلفينها معمولا به طور دسته جمعى با سرعتى معادل ۶۴ كيلومتر در ساعت شنا مىكنند. در موقع شنا به طور كامل از آب بيرون مىپرد. بسيار بازيگوش است و اغلب در اطراف كشتىها حركت مىكنند. و به همين دليل همين رفتار بسيار مورد توجه مسافران كشتىها است و در ايران به خصوص در آبهاى اطراف جزيره هنگام مىتواند يكى از جاذبههاى طبيعتگردى باشد. گاهى نيز در حال موجسوارى مشاهده مىشود. در اواسط زمستان يا تابستان درعمق ۱۰ مترى جفتگيرى مىكند. پس از ۱۰ تا ۱۱ ماه يك بچه با طول حدود ۹۰ سانتيمتر مىزايد. بچهها در سن سه سالگى بالغ مىشوند. طول عمر متوسط دلفين حدود ۲۰ سال است. دلفينها پستانداران بىآزار و دوستان ديرينه انسانها و ناجى قهرمانان بسيارى از افسانههاى قديمىاند.
● آخرين نظرات
مدير كل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان در آذرماه گذشته طى نامهاى به دفتر نشريه نتايج تحقيقات كميته ملى «بررسى علت مرگ و مير دلفينها» را كه با رياست سازمان حفاظت محيط زيست و با عضويت سازمان بنادر و كشتيرانى، سازمان شيلات، شركت ملى نفتكش، معاونين دريايى و طبيعى سازمان حفاظت محيط زيست، نماينده وزارت دفاع و نماينده سازمان دامپزشكى و مركز تحقيقات شيلات و ادارهه كل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان اداره مىشود، اين چنين اعلام كرد:
۱) علت مرگ و مير دسته جمعى دلفينهاى هر دو مورد (شهريور ماه و اوايل آبان ماه) مورد بررسى قرار گرفته و شواهدى در خصوص آلودگى نفتى مشاهده نشد.
۲) بنابر گزارشات و مستندات موجود، دراين فاصله زمانى- مكانى هيچگونه شكوفايى جلبكى (شكند قرمز) به وقوع نپيوسته است.
۳) مطالعات مربوط به عناصر سنگين، تركيبات شيميايى، مسموميت و يا عوارض بيمارى ناشى از ويروسها در دست بررسى بوده و در اسرع وقت نتايج اعلام مىشود.
۴) ساير موارد همچنان در دست بررسى است.
هدف از تحقيق، مطالعه نتايج حاصل از نمونهبردارىها، مطالعات ميدانى مناطق مرگ و مير، مصاحبه با افراد بومى، بازديد از كشتىهاى پرساينر، كالبد شكافى اجساد دفن شده در ساحل كرتى و خور كنگان بوده كه پس از طى مراحل مذكور شده مقرر شد نتايج در آينده نزديك ارايه شود.
● سازمان شيلات:
موسسه تحقيقات شيلات ايران نيز كه علل مرگ دلفينها درجاسك را مورد بررسى قرار داده است، نتايج بررسىهاى خود را در گزارش مفصلى ارايه كرده كه خلاصه آن به شرح ذيل ا ست:
به ساحل آمدن دلفينها از سويى ممكن است يك فرآيند طبيعى بوده و از سوى ديگر ممكن است نشانه و اعلام خطرى در مورد بروز تغييرات نامناسب در اكوسيستم درياى عمان باشد.
الف) علل مطرح براى ساحلگير شدن و مرگ دسته جمعى دلفينها و نهنگها
دربسيارى از سواحل دنيا اين پستانداران زيبا ساحلگير شده و تعداد زيادى از آنها تلف مىشوند. علل متعددى توسط دانشمندان مطرح شده است كه مىتوان آنها را به دو گروه تقسيم كرد:
▪ عوامل طبيعى
توفان، جريانهاى دريايى، جزر و مد در سواحل كم شيب، سواحل پرشيب ماسهاى، بيمارىهاى عفونى و غيرعفونى، شكارگران، تغذيه از ناحيه ساحلى، مسموميت در اثر شكوفايى مضر جلبكى.
▪ عوامل انسانى
فعاليت صوتى اكتشاف نفت و گاز، اصوات ايجاد شده توسط رادار در كشتىهاى نظامى و زيردريايىهاى نظامى آمريكايى، آلودگى دريا، صيد و صيادى، كشتيرانى.
ب) بررسى احتمال تأثير هر عامل
از عوامل طبيعى، توفان و شكوفايى جلبكى براساس اطلاعات موجود، در زمان حادثه بروز نكرده است. جريانهاى دريايى مطرح نيز كه در جذب دلفينها به ساحل موثر دانسته شدهاند شامل جريان آب سر پرتوليد هستند كه در منطقه موردنظر بروز چنين حالتى گزارش نشده است. در ضمن اين جريانها در صورت وجود فقط آنها را به سمت ساحل متمايل مىكنند و نشانهاى از تأثير مستقيم آنها در ساحلگيرى دلفينها وجود ندارد. بيماىهاى عفونى در دست بررسى است و لى تشخيص آنها دردلفين زنده امكانپذير است و لاشههاى موجود ارزش تشخيصى بسيار كمى دارند. نظر به وجود تعداد زيادى دلفين سالم در درياى عمان به نظر نمىرسد بيمارى علت اين واقعه باشد، هرچند در ريه يك دلفين انگل يافت شده كه مىتواند در ساحلگيرى آن تاثير داشته باشد. شكارگر عمده دلفينها نهنگهاى دنداندار بزرگ مثل نهنگ راهنما و نهنگ قاتل هستند. اطلاعى از اين كه در موقع حادثه اين نهنگها در تعقيب دلفينها بودهاند وجود ندارد ولى حضور اين نهنگها در درياى عمان به طور پرتراكم گزارش نشده است و به نظر مىرسد گريز از شكارگران نيز در بروز اين حادثه نقش جدى داشته باشد. از عوامل انسانى، آلودگى دريا كمترين نقش را مىتواند داشته باشد زيرا در درجه اول منطقع توسعه نيافته و فاقد آلايندههاى ورودى از ساحل بوده و در درجه دوم آلايندههاى جاهاى ديگر دنيا روى ساير دلفينها نيز مىبايست تأثير مشابه نشان دهند كه اين اتفاق نيفتاده است. اكتشاف نفت و گاز ظاهرا درمنطقه صورت نمىپذيرد و به نظر نمىرسد اين عامل در صورت وجود، نقش تعيينكننده در اين حادثه داشته باشد. صيد و صيادى نيز نقش بسيار كمى در مرگ و مير دلفينها در ايران مىتواند داشته باشد زيرا روشهاى صيد ماهى در ايران قادر به كشتن تعداد زياد دلفين دريك زمان نيست.
● متهم اصلى؛ سونارهاى نيروى دريايى آمريكا
براساس گزارش كميته علمى كميسيون بينالمللى نهنگها كه يكى از بزرگترين ارگانهاى زيستشناختى نهنگهاى جهان است، شواهد قانعكننده فراوانى وجود دارد كه نشاندهنده نقش سونارهاى دريايى آمريكا در تعداد زيادى از ساحلگيرى نهنگها و دلفينها در ساليان اخير است. كنگره جهانى وابسته با IUCN مصوبهاى داشته و خواهان توجه بينالمللى بر موضوع آلودگى صوتى و سونارهاى نظامى دريا بوده است. در آمريكا نيز براساس قانون استفاده از اين سونارها در مناطق حساس دريايى ممنوع است ولى ارتش آمريكا اجازه دارد در مناطق امنيتى از آن استفاه كند. احتمال اين كه خليج فارس و درياى عمان براى ناوهاى آمريكايى منطقه امنيتى محسوب شود زياد است.