ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 29.12.2008, 14:50
چگونگى حل مشكل ترافيك

محمد حسين روانبخش/ روزنامه مردم سالارى
دوشنبه ۹ دی ۱۳۸۷
هر روز، همه ما، شهروندان كلا نشهرها بالاخص تهران بيش از روز قبل در خيابان‌هاى قفل شده گرفتار مى شويم و وقت، انرژى و سرمايه خود را هدر مى دهيم ولى گويا مثل گرفتاران بيمارى مزمن لاعلاج كه اميدى به سلامت ندارند، به وضع اسف بار و غيرعادى خويش عادت كرده ايم و رضايت داده ايم، تا جايى كه حتى گاه از ابراز گله اى شفاهى هم پرهيز مى كنيم كه نه حوصله تكرار هزار باره شكايت از ترافيك هست ونه حوصله توجه و شنيدنش.
هر روز، همه ما، شهروندان كلا نشهرها بالاخص تهران بيش از روز قبل در خيابان‌هاى قفل شده گرفتار مى شويم و وقت، انرژى و سرمايه خود را هدر مى دهيم ولى گويا مثل گرفتاران بيمارى مزمن لاعلاج كه اميدى به سلامت ندارند، به وضع اسف بار و غيرعادى خويش عادت كرده ايم و رضايت داده ايم، تا جايى كه حتى گاه از ابراز گله اى شفاهى هم پرهيز مى كنيم كه نه حوصله تكرار هزار باره شكايت از ترافيك هست ونه حوصله توجه و شنيدنش. با اين همه منطقا بايد اين حكايت پر درد را داراى نقطه پايانى دانست و نمى توان دلخوش بود كه اين مرض مهلك اجتماعى را اگر عادى جلوه دهيم و معتاد گونه با دل و جان بپذيريم، ديگر مى توان زندگى را با آن آميخت و همچنان ادامه داد. چرا كه بالا خره آستانه تحملى وجود دارد و روزى زيستن در چنين شهرى غيرممكن خواهد شد وگريز از آن بر مردم و دولت ناگزير مى شود. اين واقعيت تلخ چنان بديهى است كه كسى منكر آن نمى شود اما به ظاهر هيچ تلاش موثرى براى رفع آن يا حداقل به تعويق انداختنش نمى شود. چرا؟
۱) مشكلات ريشه دار، چند وجهى و پيچيده اى از اين قبيل چيزى نيست كه فقط به همت مسئولى يا سازمانى رفع و رجوع شود. اگر به گسترش روز افزون ترافيك نگاهى دقيق و آسيب شناسانه كنيم مى توانيم فهرست بلند بالايى از علت‌هاى مستقيم وغيرمستقيم براى آن تهيه كنيم كه هر يك مختصات خاصى دارد و به بخشى از دولت يا بدنه جامعه مربوط مى شود و حل آن راهكار مخصوص - و گاه منحصر به فرد- و برنامه ريزى درازمدت و نظارت مستمر و بودجه كافى و كارشناسى متبحر و مديريت شايسته و از همه مهم تر همراهى و همگامى سازمان ها و ارگان‌هاى مختلف و متفاوت را مى خواهد كه جمع اينها در روزگار ما چيزى شبيه محال است!
به اين فهرست نگاهى بيندازيد: سيستم حمل ونقل عمومى نامطلوب و كم توان، نبودن فرهنگ استفاده از وسايل نقليه عمومى در بين شهروندان، گذرگاه ها و خيابان‌هاى قديمى و كم عرض و نامناسب با ترافيك روز، تغيير برنامه‌هاى مديريت شهرى به دليل تغيير مديران شهرى، سو» مديريت در صنعت، فرهنگ غلط رانندگى شهروندان، وجود به سفرهاى غيرضرورى شهرى به دليل عدم استفاده يا ارائه خدمات دولتى و بانكى به وسيله فناورى‌هاى نوين الكترونيكى، تمركز مجموعه‌هاى دولتى در پايتخت يا كلانشهرها، مهاجرت بى رويه به پايتخت و كلا نشهرها به دليل نبودن امكانات مناسب در شهرستان ها و بحران بيكارى، عدم گسترش خدمات نوين اقتصادى، قرار گرفتن مراكزى چون بازار در مركز شهر و ...
حل هر كدام از اين معضلات نياز به همه آن امكانات و هماهنگى ها و برنامه ريزى ها دارد، حال آنكه حل مشكل ترافيك كلانشهرى چون تهران در گرو حل متناسب همه اين نارسايى هاست اينجاست كه بايد گفت چنين مشكل حادى را فقط مى توان به شكل بحرانى ملى ديد و با عزمى همه جانبه و ملى حل كرد.
۲) وقتى از عزم ملى براى رفع بحرانى اين چنينى سخن مى گوييم در واقع دولت را هم مجموعه اى منظور داشته ايم كه نه تنها برآمده از آراى مردم است بلكه در نظر و عمل منطبق برخواسته ها و احتياجات جامعه قدم برمى دارد، نه اميال و افكار خويش. از سوى ديگر قدرت برنامه ريزى صحيح و تحليل علمى و تصميم گيرى منطقى، نظم و انسجام درونى زيرمجموعه و سازمان‌هاى دولتى و همگامى و همراهى ارگانيك و همچنين توان هدايت و اجراى برنامه اى دراز مدت و دقيق براى رفع مشكلى اين چنينى در دولت، لا زمه اصلى چنين عزمى است.
اگر مجموعه دولت چنين توانى داشته باشد و به چنين كارى همت گمارد، شهروندان در مرحله بعد هستند كه بايد به پيشبرد آن كمك كنند و تا به ثمر نشستن آن همراه و همگام دولت - يا دولت ها - باشند والا بدون وجود چنين دولت يا بدون تصميم همه جانبه دولت در اجراى پروژه اى براى رفع مشكل از مردم كار زيادى برنمى آيد (منظور از دولت در اينجا، دولت به معناى كلى وعام است).
حال مى توان با نگاهى تاريخى به مجموعه اقدامات يا تصميمات اخذ شده در اين زمينه، قضاوت كرد كه آيا چنين شرايطى براى تحقق عزم ملى در رفع مشكل ترافيك وجود دارد؟
مى توان ادعا كرد كه هيچ برنامه ريزى همه جانبه و كلانى براى رفع مشكل ترافيك در سال‌هاى اخير شكل نگرفته است. تعامل دولت با مجلس، دولت با شهردارى تهران و حتى انسجام درونى دولت به گونه اى نبوده كه اصلا انتظار چنين برنامه ريزى وجود داشته باشد! شواهد بسيارى در اين باره وجود دارد، اما به مرور چند مساله اكتفا مى كنيم: دولت ۲ سال قبل تصميم گرفت براى كاهش بار ترافيك شهرها، ساعت كار بانك ها را تغيير دهد و چنين كرد، در حالى كه به اذعان كارشناسان چنين طرحى بدون كار كارشناسى و علمى داده شده بود و عملا هم نتيجه عكس داد، اما دولت به جاى قبول اشتباه بر اقدام خود چندان پافشارى كرد كه نمايندگان مجلس مجبور به تصويب مصوبه اى در لغو اين تصميم گرفتند. براساس قانون، دولت بايد در ۲ سال گذشته با اختصاص بودجه در گسترش سيستم حمل و نقل عمومى و جمع آورى خودروهاى فرسوده اقدامات موثرى را انجام مى داد كه در عمل به تعهدات چندان عمل نشد و مثلا از اتوبوس هايى كه بايد تحويل شهردارى تهران مى شد، بسيارى از آنان در موعد مقرر تحويل داده نشده است. در مواردى كه به نظر مى رسد راهكار دولت براى رفع بيكارى و بهبود وضع اقتصادى شهرستانها باشد، اما و اگرهاى فراوانى وجود دارد، مثلا در موفقيت طرح پرداخت وام به بنگاه‌هاى زودبازده بين وزارت كار وبانك مركزى اختلاف دراز دامانى وجود داشته و دارد و ... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
پس در واقع پيش نيازهاى تحقق عزم ملى براى رفع مشكل اين چنينى وجود ندارد و اين اولين و مهم ترين مانع در اين راه است.
۳) مى توان به گونه اى ديگر هم به معضل ترافيك روز افزون و چگونگى حل آن نگاه كرد. اينكه به جاى تجزيه آن به علت‌هاى مختلف و تلا ش براى حل آنها، ترافيك را بخشى از زنجيره مشكلات و معضلاتى ديد كه مى تواند در سايه يك مديريت سيستماتيك و علمى حل شود. در واقع در اين نگاه ترافيك بخش كوچكى از مجموعه مسائل و معضلا ت شكل گرفته از سو» مديريت‌هاى كلان است اما آنچه از اين نوع نگاه هم به دست مى آيد با آنچه پيش از اين بدان رسيديم تفاوتى ندارد و بايد گفت كه در هر دو صورت بايد در راه تشكيل مجموعه اى مديريتى كوشيد كه قدرت، صلاحيت و صداقت براى تحقق عزم ملى در رفع مشكلات كلان و مزمن كشور را داشته باشد.
http://www.mardomsalari.com