ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 23.12.2007, 19:34
چرا با انرژی هسته‌ای مخالفم؟

جواد طالعی (شهروند)

تا پیش از انتشار گزارش سرویس های مخفی آمریکا، رهبران جمهوری اسلامی، همواره ادعا می کردند که هرگز برنامه پنهانی برای ساخت بمب اتمی نداشته اند. گزارش سرویس های مخفی می گفت که جمهوری اسلامی فعالیت های خود را در سال 2003 متوقف کرده است. احمدی نژاد، انتشار این گزارش را پیروزی خود دانست. او و کارگزاران پیرامونش، ظرف دو هفته، هرگز نگفتند که برنامه ای نداشته اند تا به ادعای سرویس های مخفی آمریکا در سال 2003 متوقف شده باشد. تنها دو هفته بعد بود که منوچهر متکی وزیر خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد: "ما هیچوقت در تلاش ساخت بمب اتمی نبوده ایم"!

بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، برای نخستین بار در سال 2003 ضمن بازرسی مراکز تحقیقات هسته ای ایران، به سانتریفوژهائی دست یافتند که با استفاده از آن ها، اورانیوم تا حدود 45 درصد غنی سازی شده بود. بدگمانی نسبت به فعالیت های هسته ای ایران، از همانجا آغاز شد. برانگیزه بدگمانی، یک واقعیت علمی بود: برای استفاده در نیروگاه های برق هسته ای، اورانیوم می بایست 5 درصد غنی شود و غنی سازی بیش از آن ضرورتی ندارد، مگر آن که هدف ساختن سلاح های اتمی باشد. پس چون سانتریفوژهای موجود در ایران آثار غنی سازی 45 درصدی را در خود داشتند، این احتمال وجود داشت که جمهوری اسلامی، در پنهان سرگرم تحقیق برای ساختن بمب اتمی بوده باشد.

جمهوری اسلامی، برای رفع این اتهام، ادعا کرد که سانتریفوژها را از یک کانال خارجی خریده و احتمالا پیش از آن که آن ها به ایران برسند، در غنی سازی ضریب بالای اورانیوم مورد استفاده قرار گرفته اند و نه در ایران. آژانس بین المللی انرژی هسته ای از تهران خواست که در این صورت فاش کند که سانتریفوژها را از کجا خریده است. اما تهران حاضر به افشای این نکته نشد و از همانجا بود که بدگمانی ها شدت یافت، بحث های بی پایان را به دنبال آورد و سرانجام به توافق اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل برای تحریم اقتصادی کشور انجامید.

انرژی اتمی: خردی که قربانی احساسات می شود

از سال 2003 به این سو، جمهوری اسلامی کوشید با جارو جنجال های تبلیغاتی بی پایان "انرژی هسته ای" را به یک مساله ملی تبدیل کند. در این راه، این تنها دامن زدن به احساسات ناسیونالیستی خام نبود که به یاری حکومت آمد، بلکه بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی پیشین، از چپ و راست، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ما ست" را تکرار کردند. آن ها برای توجیه این همصدائی با حکومت، گفتند که اگر انرژی هسته ای ممنوع است، چرا جامعه جهانی در برابر اسرائیل سکوت می کند".

در میان این جنجال، که برانگیزنده اصلی آن سرپوش نهادن بر مشکلات داخلی بود، رسانه های داخل کشور، از هر نوع برخورد علمی و انتقادی با مساله انرژی هسته ای منع شدند. حتی حسین موسویان، به خاطر این که در مقاله ای از زیان های قطعنامه نخست شورای امنیت برای اقتصاد ایران پرده برداشت، به جاسوسی و مبادله اطلاعات هسته ای با دولت های خارجی متهم شد. حسین موسویان، در زمان قتل چهارتن از رهبران اپوزیسیون کرد در کافه میکونوس برلین، سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان بود. در نتیجه، کشتار کافه میکونوس، نمی توانست بدون آگاهی او اتفاق افتاده باشد. در منظر ساده لوحان، اکنون اندک اندک از او چهره ای مظلوم ساخته شود. تا آنجا که زمزمه هائی نیز در زمینه پشتیبانی از این عنصر امنیتی برای نامزدی عضویت مجلس هشتم و یا ریاست جمهوری دوره دهم به کوش می رسد. یکی از رقبای احتمالی او نیز شاید علی لاریجانی خواهد بود که اخیرا از دبیری شورای عالی امنیت ملی کناره گرفت و به منتقدان رئیس پیشین خود احمدی نژاد تبدیل شده است. مشاطه گران قدرت در خارج از کشور، به نعل و میخ می زنند تا این دو را در جایگاه اعتدال بنشانند و آن ها را به عنوان منتقدان جدی داخلی جا بیاندازند.

انرژی اتمی ضروری و به صرفه است؟

هدف این نوشته، پرداختن به استراتژی درازمدتی نیست که جمهوری اسلامی ایران در کش دادن مناقشه اتمی دنبال می کند. هدف تنها طرح مساله ای است که در میان این هیاهو به دست فراموشی سپرده شده است: زیان ها و خطرات عام انرژی هسته ای برای ایران، که از ظرفیت های علمی کافی برای کنترل کیفی نیروگاه های آینده خود برخوردار نیست. نخستین محموله سوخت هسته ای خریداری شده از روسیه، روز شانزدهم دسامبر به نیروگاه بوشهر رسید. مقامات روسی نیز اعلام کردند که اختلافات خود را با ایران حل کرده اند و برای راه اندازی نیروگاه بوشهر آماده اند. تاریخ آغاز به کار نیروگاه هنوز با قاطعیت اعلام نشده است. قائم مقام سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی اعلام کرد که نیروگاه بوشهر حداکثر تا سه ماه دیگر به ظرفیت اولیه 200 مگاوات برق راه اندازی خواهد شد. اما سخنگوی شرکت روسی مسئول تکمیل نیروگاه گفت که این کار دست کم تا پایان سال 2008 طول خواهد کشید.

پاسخ گفتن به این پرسش بنیادین که اصولا ایران تا چه حد به انرژی هسته ای نیاز دارد، وظیفه کارشناسان است. کارشناسانی که می توانند امکانات ایران را برای استفاده از انرژی های آبی، بادی و خورشیدی تشریح کنند. آن ها هستند که باید از دید علمی و اقتصادی پاسخ بدهند که کشوری خفته بر منابع غنی نفت و گاز، با امکان بهره برداری از انرژی های سه گانه ای که برشمردم، آیا اصولا آنطور که ادعا می شود، از رویکرد به انرژی هسته ای سودی خواهد برد؟

برانگیزنده من از پرداختن به این موضوع، پژوهش تازه "کمیسیون کنترل تشعشعات اتمی آلمان" است. کارشناسان این کمیسیون، در پژوهش خود سرانجام ثابت کردند که تشعشعات اتمی، حتی با دوز پائین، کودکان مقیم مناطق نزدیک به نیروگاه های هسته ای را مبتلا به سرطان کرده است.

ضریب ایمنی اندک رآکتورهای روسی

مرکز اروپائی کنترل کیفیت نیروگاه های هسته ای، در سال 2005 اعلام کرد که ضریب ایمنی نیروگاه های ساخت کشورهای مختلف جهان بسیار متفاوت است. براساس اطلاعات این مرکز، ضریب ایمنی نیروگاه های ساخت نروژ 90 تا 100 درصد، آلمان 80 تا 90 درصد و روسیه 30 تا 40 درصد است. اکنون، کمیسیون کنترل تشعشعات آلمان ثابت می کند که نیروگاه های این کشور با 80 تا 90 درصد ضریب ایمنی نتوانسته است برای سلامت کودکان بی خطر باشد. پس قطعی است که خطر آلوده ساختن محیط، در مورد نیروگاه های ساخت روسیه، با حداکثر 40 درصد ضریب ایمنی، بسیار بالاتر است.

نیروگاه برق هسته ای بوشهر، از سوی روس ها تکمیل شده است. مقامات رسمی ایرانی، چندی پیش اعلام کردند که قصد دارند همکاری روسیه را برای ساخت 20 نیروگاه اتمی دیگر جلب کنند. به این ترتیب، با توجه به این که کشورهای پیشرفته صنعتی حاضر به همکاری با ایران نیستند، باید انتظار داشته باشیم که تکنولوژی هسته ای ایران، به صورت کامل از روسیه وارد شود. کشوری که هنوز نتوانسته است ضریب ایمنی نیروگاه های خودش را با استانداردهای نو هماهنگ کند. روسیه، به عنوان سازنده احتمالی نیروگاه های ایران، بیش از 80 سال پیشینه کار علمی روی انرژی هسته ای دارد، با این همه مورد اعتماد نیست. کافی است به ماجرای چرنوبیل رجوع کنیم تا دریابیم ابعاد فاجعه تا چه حد می تواند بزرگ باشد: موسسات بین المللی نظارت بر نیروگاه ها، چندی قبل از فاجعه چرنوبیل در سال 1986 رآکتور چرنوبیل را سالم و بی خطر تشخیص دادند. اما چند ماه بعد، خلاف این نظر عملا ثابت شد.

خطر حملات خارجی

رآکتورهای هسته ای، در عین حال می توانند بهترین هدف برای حملات خارجی باشند. با تجهیز یک کشور به نیروگاه های هسته ای، دشمن خارجی، دیگر نیازی به حمل بمب های اتمی سنگین با جنگنده های خود ندارد. شلیک یک موشک به یک نیروگاه، می تواند برای بومیان بسیار زیان بار تر از پرتاب ده های بمب اتمی سنگین و مخرب باشد. اما از دید کارشناسان، خطرات بزرگ دیگری نیز هست که در عرصه استفاده از انرژی هسته ای نباید نادیده گرفته شود: بخشی از این خطرات را، با استفاده از منابع علمی در اینجا مرور می کنم:

- در محل های تهیه مواد اولیه سوخت هسته ای، نشت مواد می تواند هر لحظه محیط زیست را آلوده کند.
- این خطر در انبارهای بازیافت و دفن زباله های هسته ای نیز می تواند بروز کند.
- هنگام حمل و نقل مواد مربوط به انرژی هسته ای ممکن است مشابه آنچه در بندر Ostend دریای شمال رخ داد تکرار شود.

خطرات ناشی از انرژی هسته ای چنان جدی است که شرکت های بیمه غرب حاضر نیستند شهروندان را در برابر چنین خطراتی بیمه کنند. یعنی در صورت بروز یک فاجعه اتمی، ابعاد خسارات چنان بزرگ است که هیچ شرکت بیمه ای توانائی جبران آن را در خود نمی بیند. در ایالات متحده آمریکا، سازندگان نیروگاه های هسته ای، موظفند ایمنی دایره ای به شعاع 16 کیلومتر را تضمین کنند. در بلژیک، قانونی وجود دارد که به موجب آن هیچ نیروگاه هسته ای نباید در شعاع سی کیلومتری یک منطقه مسکونی ساخته شود.

تحقیقاتی که تاکنون در اروپا صورت گرفته نشان می دهد که به رغم همه تدابیر امنیتی ممکن، یک نیروگاه اتمی بی خطر، اصولا نمی تواند وجود داشته باشد. طبیعی است که کشورهای صنعتی غرب، به دلیل مصرف انرژی بالا و عدم دسترسی به منابع انرژی فسیلی، بعضا ناچارند این خطرات را بپذیرند. اما استقبال از چنین خطری برای کشوری مثل ایران چه ضرورتی می تواند داشته باشد؟ ایران، علاوه بر منابع سرشار نفت و گاز، هم از دو سو یه دریا منتهی است، هم مناطق بادخیز کویری آن معروف است و هم در بیشتر مناطق از آفتاب تابان بهره می برد.
پس اگر دولت به آینده فرزندان ایران علاقه ای داشته باشد، می تواند به جای سرمایه گذاری روی نیروگاه های هسته ای، به تولید برق از انرژی های آبی، بادی و خورشیدی روی بیاورد. تلاش در راه استفاده از انرژی های جایگزین شونده، اکنون دیگر به کشورهای پیشرفته صنعتی محدود نمی شود. سال گذشته در سفری به آناتولی ترکیه، شاهد نصب روز افزون شبکه های تولید انرژی خورشیدی روی سقف
دست کم نیمی از ساختمان ها بودم.

مشکل زباله های اتمی

کشورهای صنعتی غرب، هنوز موفق به یافتن سیستمی نشده اند که بتواند سلامت انبارهای دفن زباله های اتمی را تضمین کند. تا سال 2005 میلادی، در سطح جهانی، سالانه بیش از 200 هزار مترمکعب زباله اتمی تولید می شد. این مقدار، ظرف دو سال گذشته بسیار بیشتر شد. به گفته کورش فرزین استاد بازنشسته فیزیک هسته ای دانشگاه بوخوم آلمان، نشست رادیواکتیو انبار زباله های اتمی حتی هزار سال بعد می تواند آلوده کننده باشد. همین کارشناس می گوید: "پلوتونیوم حاصل از زباله های اتمی، پس از 240 هزار سال خاصیت آلوده کننده خود را از دست می دهند". آیا انسان می تواند چنین خطری را تا 240 هزار سال مهار کند؟

"انور میرستاری" که تحقیقاتی در زمینه خطرات انرژی اتمی انجام داده است، در یکی از مقالات هشدار دهنده خود می نویسد:
" کمیسیون اروپا، در مجموعه قوانین پیشنهادی خود، خواستار آن شده است که زباله های اتمی اروپا به خارج از اتحادیه اروپا منتقل شود. تاکنون تنها فدراسیون روسیه و قزاقستان برای قبول این زباله ها اعلام آمادگی کرده اند. اما روسیه فقط برای بی خطر نگهداشتن آثار و بقایای انرژی اتمی دوران حاکمیت کمونیسم، نیاز به سه هزار میلیارد یورو اعتبار دارد". (این، حدود 4 برابر ذخائر ارزی چین است که اقتصاد جهان را به لرزه در آورده).

تعطیل نیروگاه های هسته ای آلمان

آنچه آمد، تنها اشاره ای گذرا و کوتاه به خطرات انرژی هسته ای است. بیهوده نیست که دولت آلمان در دهه نود میلادی تصمیم گرفت تمام نیروگاه های هسته ای خود را تا سال 2020 به تدریج تعطیل کند و اصولا از انرژی هسته ای چشم بپوشد. همانطور که قبلا اشاره شد، آلمان دارای یکی از پیشرفته ترین فن آوری های هسته ای است و ضریب ایمنی رآکتورهای خود را به 80 تا 90 درصد رسانده است. آلمان بیشترین نیاز انرژی خود را از طریق خرید گاز روسیه تامین می کند. این کشور به شدت نگران آن است که روس ها، به هنگام ضرورت از سلاح گاز به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده کنند. با این همه، هنوز بیشتر سیاستمداران و دانشمندان این کشور بر تعطیل نیروگاه های هسته ای پا می فشارند. آن ها حتی حاضر نیستند مزایای اقتصادی این نیروگاه ها را، به قیمت خطرات احتمالی آن ها بپذیرند.

وظیفه کارشناسان ایرانی

اکنون، این نه وظیفه سیاستمداران دروغگو و سیاست بازان احساساتی، که وظیفه کارشناسان ما است که پاسخ بدهند: اگر جمهوری اسلامی قصد استفاده از انرژی هسته ای را برای تثبیت قدرت مخرب خود در داخل و منطقه ندارد، با چه منطقی می خواهد به بهای تحریم و حتی جنگ احتمالی، به سراغ رآکتورهای هسته ای برود؟ ما، به عنوان ملتی که به جای مغز با دل خود زندگی می کنیم، تاکنون به ندرت کوشیده ایم پاسخی متکی بر خرد و دانش علمی برای این پرسش بیابیم. همه به دام تبلیغاتی افتاده ایم که می کوشد حتی لحظه ای را برای "اندیشیدن" ما باقی نگذارد. وقت آن رسیده است که کارشناسان ایرانی، با منطق علمی، راه تحمیق همگانی را ببندند.