iran-emrooz.net | Sat, 04.08.2007, 6:50
ايستگاه به ايستگاه با قطار هستهای ايران
مجتبی فتحی/سرمايه
بازخوانی چهارماهه يک موضوع
ايستگاه به ايستگاه با قطار هستهای ايران
بیترديد قطار هستهای ايران از آغازين روزهای سال ۸۶ فراز و فرودهای بسياری را تجربه کرده است; قطاری که محمود احمدینژاد آن را بیترمز و دندهعقب ناميد.
احمدینژاد ششم اسفندماه سال گذشته در ششمين همايش سراسری روحانيون و مسوولان سازمان عقيدتی - سياسی ناجا گفت: «ايران به فنآوری توليد سوخت هستهای دست پيدا کرده و حرکت ايران در اين مسير مانند قطاری است که روی يک ريل يک طرفه حرکت میکند و در آن توقف، دندهعقب و ترمز جايی ندارد.»
وی افزود: «ما به فضل الهی چندی پيش دندهعقب و ترمز اين قطار را کنديم و دور انداختيم و به آنها نيز اعلام کرديم قطار ملت ايران در اين مسير ترمز و دندهعقب ندارد.»
اما چهارم فروردين ماه سالجاری اعضای شورای امنيت سازمان ملل متحد، در ادامهء قطعنامهء ۱۷۳۷ قطعنامهء پيشنهادی گروه ۵۵۱ را در حالی تصويب کردند که اين بار دايرهء تحريمها نسبت به قبل گستردهتر شده بود.
۱۵ عضو شورای امنيت سازمان ملل قطعنامهء ۱۷۴۷ اين شورا را که تحت حمايت انگلستان، فرانسه و آلمان قرار داشت در شرايطی به تصويب رساندند که سخنان منوچهر متکی که در اجلاس شورای امنيت حضور داشت نيز نتوانست قاطعيت رای اعضای شورا را کاهش دهد.
وزير امور خارجه ايران در سخنان خود تاکيد کرد که «تحريمهای سياسی و اقتصادی کوچکتر از آن هستند که ملت ايران را به کوتاه آمدن از خواستههای بر حق و قانونی خويش وادار کند.»
متکی در حالی به نمايندگی از جمهوری اسلامی ايران در جمع اعضای شورای امنيت سازمان ملل سخنرانی میکرد که پيش از آن محمود احمدینژاد تلاش فراوانی داشت که خود در شورای امنيت حضور يابد و از فعاليتهای هستهای ايران که بارها آن را صلحآميز خوانده دفاع کند. با اين حال صادر نکردن رواديد از سوی آمريکا برای رييسجمهوری ايران مانع از اين امر شد.
اعضای شورای امنيت با صدور قطعنامهء ۱۷۴۷ ضمن اينکه به تهران ۶۰ روز برای تعليق فعاليتهای هستهای مهلت دادند در عين حال برخی محدوديتها و تحريمها را نيز به ايران تحميل کردند.
مسدود شدن حسابهای مالی
۲۸ شخصيت حقيقی و حقوقی در ارتباط با برنامهء هستهای و موشکی ايران شامل اين محدوديتهاست.
صدور قطعنامهء ۱۷۴۷بدون تاخير واکنش تهران را به همراه داشت. متوقف شدن بخشی از همکاریهای سازمان انرژی اتمی ايران با آژانس بينالمللی انرژی اتمی تا زمان بازگشت موضوع هستهای ايران از شورای امنيت به آژانس و عادی شدن آن با حرکت در جهت اجرای قانون الزام دولت به تجديدنظر در همکاری با آژانس بينالمللی انرژی اتمی مصوب مجلس شورای اسلامی و ترک ميز مذاکرات از سوی مذکراهکنندهء ارشد هستهای ايران از جمله اين واکنشها بود.
محمود احمدینژاد نيز در واکنش به قطعنامهء ۱۷۴۷ در آغاز نخستين جلسهء هيات وزيران در سال ۸۶ گفت: «اين قطعنامه موضوع جديدی برای ملت ايران نيست و با قطعنامههای فرمايشی و غيرقانونی شورای امنيت نيز حتی يک ثانيه در حرکت هستهای صلحآميز و قانونی ملت ايران توقف و ترديد ايجاد نمیشود.»
يک روز پس از تصويب اين قطعنامه در شورای امنيت، دبيرکل سازمان ملل متحد نيز از جمهوری اسلامی ايران خواست تا به منظور آنچه آن را اعتمادسازی در راستای صلحآميز بودن برنامههای هستهایاش خواند، اقداماتی انجام دهد.
اين در حالی است که تهران با غيرقانونی خواندن ارجاع پروندهء هستهای از آژانس به شورای امنيت و صدور قطعنامهء ۱۷۴۷ به حرکت بدون وقفهء قطار هستهای تاکيد میکرد.در همين حال پرويز داوودی، معاون رييسجمهوری، چهاردهم فروردين ماه در حاشيهء افتتاح بخشهايی از واحد پشتيبانی نيروگاه بوشهر گفت: «در يک سال و چند ماه گذشته اعلام کرديم که پروسهء تکميل حرفهء سوخت را جلو میبريم بر همين اساس در ۲۰ فروردين ماه سالجاری خبرهای خوش هستهای خواهيم داشت.»
پيش از اين محمود احمدینژاد، رييسجمهوری و رييس شورای عالی انقلاب فرهنگی طی ابلاغيهای، ۲۰ فروردين ماه را به عنوان «روز ملی فنآوری هستهای» اعلام کرده بود.
در اين ابلاغيهء رييسجمهوری آمده است: «بيستم فروردين ماه روزی است که دانشمندان ايرانی موفق به تکميل چرخهء سوخت هستهای شدند و بر همين اساس ايران وارد جمع معدود کشورهای چرخهء کامل اين سوخت شد.»
بيستم فروردين ماه نگاه محافل سياسی-خبری جهان به ايران، اصفهان، تاسيسات هستهای نطنز دوخته شده بود تا «خبر خوش هستهای» را از زبان رييس سازمان انرژی اتمی و رييسجمهوری ايران بشنوند. در اين روز اکثر شبکههای خبری برنامههای عادی خود را قطع کرده و به پوشش مستقيم مراسم بزرگداشت روز ملی فنآوری هستهای در تاسيسات نطنز پرداختند.
رضا آقازاده رييس سازمان انرژی اتمی ايران به عنوان اولين سخنران در اين مراسم گفت: «امروز در اين جا گردهم آمدهايم تا به شکرانهء الطاف خداوندی ورود پروژهء غنیسازی اورانيوم به مرحلهءصنعتی را جشن بگيريم.»
در ادامه محمود احمدینژاد نيز گفت: «با کمال افتخار اعلام میکنم ايران در زمينهءتوليد سوخت هستهای جزو کشورهای توليدکنندهء اين سوخت قرار گرفته است.»
علی لاريجانی دبير شورای عالی امنيت ملی ايران نيز در حاشيهء اين مراسم به خبرنگاران گفت که «ايران تزريق گاز هگزا فلوريدا اورانيوم را به ۰۰۰ر۳ دستگاه سانتريفيوژ آغاز کرده است.«
خبر ورود ايران به مرحلهء صنعتی غنیسازی اورانيوم در حالی که براساس قطعنامهء ۱۷۴۷ ظرف ۶۰ روز بايد فعاليتهای هستهای خود را متوقف میکرد با واکنشهای منفی غرب روبهرو شد. گو اين که اين ادعا با ترديدها و کوچک جلوهدادنهای فراوانی روبهرو شد.
بر همين اساس يک روز پس از اعلام «خبر خوش هستهای» دو بازرس از سوی آژانس بينالمللی انرژی اتمی برای پيگيری صحت و سقم اين ادعا وارد ايران شدند تا از تاسيسات نطنز بازديد به عمل آوردند.»
پس از آن بازرسان آژانس فعال بودن تنها ۱۳۰۰ دستگاه سانتريفيوژ در تاسيسات نطنز را تاييد کردند.
با اين حال بیتوجهی ايران به خواستهء شورای امنيت در راستای قطعنامهء ۱۷۴۷ باعث نشد که تهران نيمنگاه خود به ميز مذاکرات را از نظر دور کند، همچنين اروپا نيز تلاشهای خود را برای يافتن راهحل مسالمتآميز با هدف خروج از بنبست را متوقف نکرد.
اين بار واسطهء بازگرداندن قطار هستهای به ريل مذاکرات، ترکيه بود، منوچهر متکی در اواخر فروردينماه در راستای گفتوگو با کشورهای منطقه برای حضور يا عدم حضور در اجلاس همسايگان عراق در شرمالشيخ مصر در يک سفر شش ساعته با عبدالله گل و رجب طيب اردوغان گفتوگو کرد که پس از اين مذاکرات زمينه برای گفتوگوهای ايران و اروپا و به بيان ديگر لاريجانی و سولانا (نمايندهء گروه ۵۵۱ در مذاکرات هستهای) باز شد.
عبدالله گل نيز با خاوير سولانا تماس گرفت و پيام متکی را منتقل کرد و از مذاکرهکنندهء ارشد اروپا خواست تا زمينهء دور جديد مذاکرات را فراهم کند.
بر همين اساس پنجشنبه ۳۱۱ فروردين ماه) تماس تلفنی سولانا با لاريجانی سبب شد که مذاکرات ايران و اروپا دوباره روی ريل قرار گيرد.
لاريجانی پنجم ارديبهشت پا به آنکارا گذاشت تا شنونده ايدهء جديدی باشد که قرار بود سولانا روی ميز مذاکره به تشريح جزييات آن بپردازد.
سولانا در هتل سوييس آنکارا، طرح سوييس را برای مذاکره کنندهءارشد ايران تشريح کرد; طرحی که پيش از اين نيز به نوع ديگری به ايران پيشنهاد شده بود.
طرح سوييس از تعليق ۳۰ روزه و دوسويه صحبت میکرد که نوع و دامنهء تعليق غنیسازی در آن مشخص نبود. اين در حالی است که ايران با حرکت جديد قطار هستهای هر گونه تعليق را به کل رد کرده بود.
در همان زمان محمدعلی حسينی سخنگوی وزارت امور خارجه نيز در نشست هفتگی خود با رسانههای داخلی و خارجی خواستار حذف کلمهء تعليق از ادبيات هستهای ايران شده بود.
لاريجانی و سولانا مذاکرات دو روزهء آنکارا را در شرايطی به پايان رساندند که چون گذشته آن را سازنده خواندند. اين در حالی است که «کريستيانا گالاش» سخنگوی خاوير سولانا حدود يک ماه بعد از دور اول مذاکرات ايران و اروپا در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که «گفتوگوهای سولانا با لاريجانی در ۲۵۵۲۶ آوريل (پنجم و ششم ارديبهشت ماه) در آنکارا از نظر شکل مثبت بود، اما از نظر محتوا مثمر ثمر نبود.»
لاريجانی با عدم پذيرش تعليق ۳۰ روزهء غنیسازی اورانيوم که در آن زمان تنها راه حل خروج از بنبست جديد در پايان ضربالاجل ۶۰ روزه بود; ميز مذاکره در آنکارا را ترک کرد تا شايد در دور بعدی با طرح و ايدههای جديدتری مواجه شود.»
بنابراين در مذاکرات لاريجانی سولانا يک بار ديگر وقفهای ايجاد شد و اين در حالی بود که شمارش معکوس پايان ضربالاجل ۶۰ روزه شورای امنيت به آخرين اعداد خود نزديک میشد.
دوم خرداد مهلت ايران برای تعليق کامل برنامههای هستهای به پايان رسيد و محمد البرادعی در اين روز دربارهء فعاليتهای هستهای ايران گزارشی در ۲۰ بند برای اعضای شورای امنيت قرائت کرد.
در گزارش مدير کل آژانس آمده بود که «ايران به سرپيچی از درخواستهای شورای امنيت سازمان ملل برای توقف برنامهءغنیسازی اورانيوم ادامه داده و در مقابل، فعاليتهايش را در اين زمينه گسترش داده است.»
در بخشی ديگری از گزارش، تاکيد شده بود که ايران در تاسيسات نطنز در حال تزريق گاز به ۱۳۱۲ سانتريفيوژ ا ست.
البرادعی همچنين دو روز بعد در کنفرانس خلع سلاح در لوکزامبورگ ادعا کرد که ايران میتواند ظرف سه تا هشت سال سلاح هستهای توليد کند، در عين حال به غرب نسبت به هر گونه اقدام نظامی برای جلوگيری از هستهای شدن کشورها هشدار داد.
پس از گزارش البرادعی و در حالی که ۵۵۱ خود را برای رويارويی و برخورد شديدتر از طريق شورای امنيت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه روبهرو میديد بار ديگر لاريجانی - سولانا مکان و زمان جديدی را برای دور دوم مذاکرات تعيين کردند.
اتفاقا ايستگاهمادريد برای قطار هستهای ايران خوشيمن بود و به عقيدهء ناظران از اين شهر زيبای اروپايی بود که قطار هستهای خود را به ساز و برگ جديد تجهيز کرد.
دهم خرداد ماه لاريجانی ميز مذاکره را از ايدههای غرب خالی کرد و اين بار ايدهء جديد تهران را روی ميز مذاکره قرار داد; ايدهای که برخی ناظران معتقدند جزو اولين نشانه های ترمزدار شدن قطار هستهای ايران بود.
يک روز پس از چهار ساعت گفتوگوی لاريجانی - سولانا پشت درهای بسته، «کريستينا گالاش» سخنگوی خاوير سولانا در گفتوگو با خبرنگاران دربارهء دور دوم مذاکرات گفت: «ايران قصد دارد با آژانس بينالمللی انرژی اتمی دربارهء دسترسی به اطلاعات و همچنين دربارهء پرسشهای به تعويق افتاده همکاری و گفتوگو کند.»
ايدهء لاريجانی «همکاری با آژانس» در راستای بازگرداندن قطار هستهای به مسير وين (مقر آژانس بينالمللی انرژی اتمی) به جای نيويورک (مقر شورای امنيت) بود.
ايدهء (همکاری با آژانس) بازتابهای متفاوتی را در رسانههای خبری جهان داشت. آسوشيتدپرس در اين باره گزارش داد:
«ايران با هدف جلوگيری از اعمال تحريمهای جديد سازمان ملل متعهد شده است به پرسشهای آژانس بينالمللی انرژی اتمی دربارهء فعاليتهای گذشتهاش پاسخ دهد.»
اگر با اين هدف هم تهران «ايدهء همکاری با آژانس» را طرح کرده باشد بیترديد در اين امر موفق بود به اين دليل که قرار بود پس از گزارش البرادعی دربارهء همکاری ايران با آژانس در راستای قطعنامهء ۱۷۴۷، شورای حکام و گروه ۸ G نسبت به لحن و موضع جديد خود دربارهء تهران تصميمگيری کنند. با اين حال اين دو نشست در حالی برگزار شد که اساسا پروندهء هستهای ايران به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفت.
حدود سه هفته بعد لاريجانی و سولانا يک بار ديگر قراری را تعيين کردند تا ايدهء «همکاری با آژانس» بيشتر مورد بررسی قرار گيرد. اين بار مکان دور سوم مذاکرات به دعوت مقامات عالیرتبهء کشور پرتغال ليسبون بود.
با اين حال برای اين دور از مذاکرات لاريجانی ابتدا تهران را نه به مقصد ليسبون بلکه وين ترک کرد.
اول تير ماه طی يک سفر غيرمنتظره و از پيش تعيين شده مذاکرهکنندهء ارشد هستهای ايران در مقر آژانس بينالمللی انرژی اتمی در راستای ايدهء «همکاری با آژانس» با محمد البرادعی ديدار و گفتوگو کرد.
لاريجانی در اين ديدار متعهد شد در صورت موفقيتآميز بودن مذاکرات با سولانا ظرف ۶۰ روز تهران به ترسيم «مداليته» يا چارچوبی برای چگونگی پاسخ به «مسايل باقی مانده» اقدام کند.
مذاکرات لاريجانی - سولانا در کاخ «نسيوا دس» با موفقيتبرگزار شد و تهران براساس تعهدی که به البرادعی و سولانا داده بود هياتی از آژانس بينالمللی را با هدف ترسيم طرح مداليته برای حل مسايل باقی مانده به تهران دعوت کرد. مسايل باقی مانده که به قول مدير کل آژانس بينالمللی انرژی اتمی، کانون بحران هستهای ايران طی چهار سال گذشته بود، بر اساس آخرين گزارش محمد البرادعی در نشست خردادماه شورای حکام شامل سه محور «آلودگی اورانيوم در مرکز تحقيقات فيزيکی، نحوهء دستيابی به فنآوری سانتريفيوژهای ۱P و ۲P و ارايهء مستندات دربارهء فلز اورانيوم و ريختهگری» میشود.
دو روز پيش از حضور هيات بلندپايهء آژانس به سرپرستی «اولیهاينونن» معاون امور پادمانهای آژانس و به همراهی، «ويلموس چرونی» مسوول سياستگذاری و روابط خارجی آژانس، «هرمن ناکارت» مسوول بخش منطقهای پادمان آژانس و «راتن باخ» مشاور حقوقی آژانس در تهران برای طراحی مداليته، مديرکل آژانس طی اظهارنظری اين دور از مذاکرات را با شوکی جديد مواجه کرد.
محمد البرادعی هجدهم خرداد در گفتوگو با خبرگزاریها اعلام کرد که تهران ضرباهنگ نصب دستگاههای سانتريفيوژ برای غنیسازی اورانيوم را کند کرده است.
البرادعی گفت که بازرسان آژانس به کاهش سرعت راهاندازی آبشارهای جديد در ايران در سفری که هفتهء گذشته به نطنز داشتهاند، اشاره کردند.
بر همين اساس به عقيدهء ناظران پس از طرح ايدهء «همکاری با آژانس» با هدف پاسخ به «مسايل باقی مانده» و همچنين کند شدن روند نصب سانتريفيوژها بیترديد فضا تغيير کرد. اين تغيير زمانی مورد تاييد و تاکيد قرار گرفت که يک روز پس از مذاکرات هيات مذاکرهکنندهء آژانس با هيات مذاکرهکنندهء ايران، آژانس بينالمللی انرژی اتمی در بيانيهای اعلام کرد که تهران با درخواست بازرسی از رآکتور آب سنگين اراک موافقت کرده است.
پيش از اين هرگونه درخواست برای بازرسی از رآکتور آب سنگين اراک با مخالفت تهران روبهرو شده بود.
با اين حال محمود احمدینژاد، رييسجمهوری در واکنش به گزارش البرادعی در جمع خبرنگاران گفت: «برنامهء هستهای ما گاهی تند و گاهی کند میشود ولی هرگز متوقف نمیشود.» اما محمدعلی حسينی سخنگوی وزارت امورخارجه همچنان تاکيد میکرد که: «ترمزی برای قطار هستهای در کار نيست.»
در هر حال آنچه اهميت دارد ترمزدار شدن يا بیترمز بودن قطار هستهای نيست آنچه حائز اهميت است اين است که قطار هستهای ايران بر روی ريلی قرار گرفته است که به نظر میرسد مسير انتهای آن وين مقر آژانس بينالمللی انرژی اتمی است.
با اين حال بايد منتظر بود و ديد که آيا همچنان جامعهء بينالمللی و تهران تمايل دارند که قطار هستهای همين مسير فعلی را تا مقصد نهايی طی کند؟